شماره ۱۵۶۳ | ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۵ آذر
صفحه را ببند
یادداشت
پاسخ همیشه «نه‌خیر» است

الناز محمدی| یک. سال 93 بود؛ یک بار خرداد و یک بار آذر. هر دو بار خبر از دو مدرسه درز کرده بود؛ یکی در تهران و یکی پاکدشت ورامین. یکی مربوط به تجاوز یک ناظم به 6 دانش آموز در یک دبستان پسرانه بود و یکی مربوط به تنبیه عجیب چند دانش آموز افغانستانی که معلمشان از آنها خواسته بود دستشان را وارد کاسه توالت مدرسه کنند و از محتویات آن بخورند. هر دو اتفاق را آن سال روزنامه شهروند برملا کرد و خبرش آنقدر برای خیلی ها تکان دهنده بود که با بازنشر گسترده آن در رسانه های مختلف، مسئولان وقت وزارت آموزش و پرورش به تک و تا افتادند و با تماس‌های مکرر با خبرنگار افشاکننده آن، بارها تهدیدش کردند و گفتند دیگر حق ندارد پایش را در حوزه های خبری بگذارد؛ تهدیدی که اثر نداشت و جای دیگری، مسئولانی دیگر محکم پای وظیفه شان ایستادند و به جای تهدید خبرنگار، دو متخلف را به سزای عملشان رساندند: معلم متجاوز چندسال زندانی شد و هیچ وقت دیگر به هیچ مدرسه ای برنگشت و معلم آن دانش آموزان مهاجر، با ایستادگی و پافشاری دادستان پاکدشت از کار اخراج و دادگاهی شد. از آن زمان، چهارسال گذشته و دیگر خبرهای تجاوز یا آزار و اذیت جنسی دانش‌آموزان در مدارس، مثل آن وقت ها تابو نیست. حالا دیگر چندان نیازی به خبرنگار افشاکننده ای هم نیست که بخواهد تهدید هم بشود. شبکه های اجتماعی که آن موقع نبودند، حالا با قامتی ایستاده و با تمام توان در اختیار پدر و مادرهایی اند که وقتی داستان تلخ اذیت فرزندانشان را در مدارسی که قرار بود خانه دومشان باشد می شنوند، می توانند با نوشتن یک جمله، دردشان را با همه آنها که هنوز دلشان برای بچه ها می تپد، تقسیم کنند. حالا سال 93 گذشته و بعد از آن، بارها تنبیه بدنی و آزار جنسی دانش آموزان به صدر اخبار آمده و کانال‌های تلگرامی و تایم لاین توییتر را پر کرده است و آنقدر این خبر تکرار شده که دیگر شاید خیلی از رسانه ها که بارها از شبکه های اجتماعی عقب افتاده اند، آن را جزو گزارشهای اصلی روزانه شان هم نیاورند، آن را با جزییات همیشگی دنبال نکنند و خبر تکراری آزار دانش آموزان برایشان از حیز انتفاع افتاده باشد.
دو. هر دو سال 97 است. یکی خرداد و یکی حالا، باز هم آذر. اولی آزار و اذیت جنسی چند دانش آموز توسط ناظم مدرسه ای در غرب تهران  و حالا آزار و اذیت یا تجاوز -هنوز جزییاتش مشخص نیست- چند دانش آموز توسط یک عضو انجمن اولیا و مربیان در مدرسه ای در اصفهان. اولی آنقدر سر و صدادار شد که بلندمرتبه ترین مسئولان نظام به آن واکنش نشان دادند و برای ناظم خطاکار ذره ای آبرو نماند و دومی که به تازگی اتفاق افتاده هنوز در ابهام است و این بار خلاف مورد مدرسه معین در غرب تهران، آنقدر سر و صدای زیادی به پا نکرده که همه مسئولان مرتبط درباره اش دستور ویژه صادر کنند. این میان اما در همه این سال‌ها وزارت آموزش و پرورش کجای کار بوده؟ آیا از همان سال 93 که آن دو پرونده تنبیه و آزار آنقدر خبری شد که مسئولان این وزارتخانه را به انکار واداشت و خونشان را به جوش آورد تا همین حالا که داستان آزار و اذیت در مدارس ایران، سریالی شده، روانشناسان راهی به مدارس باز کرده اند تا پدوفیل ها را شناسایی و آنها را درمان کنند؟ آیا وزارت آموزش و پرورش فراخوانی داده تا از روانشناسان و مشاوران دعوت کند تا به طور تخصصی این موضوع را واکاوی و راهی عملی برای جلوگیری از بیشتر شدن آن بیندیشند؟ آیا مسئولان معاونت فرهنگی این وزارتخانه که در همه دولتها و دوره های مدیریتی مختلف مدام به فکر برگزاری نشست‌های گوناگون درباره اعلام نتایج مسابقه های کم اثر و اردوهای غیرجذاب تابستانی برای دانش آموزان بوده اند، به این فکر کرده اند که دور هم بنشینند و کاری کنند.

تصمیمی بگیرند تا تعداد مشاوران را از 25 هزار نفر که در برابر تعداد ۱۲۴ هزار مدرسه، چیزی شبیه به شوخی است، بیشتر کنند و از آنها بخواهند وقتی را به طور اختصاصی برای صحبت و مشاوره با معلمان اختصاص دهند؟ معلمانی که به گفته خودشان آنقدر خرجشان با برجشان جور نیست و آنقدر اعصابشان خرد است و آنقدر خسته اند که شاید از نظر بعضی‌شان چنین مسائلی خیلی مهم نباشد. آیا در همه این مدت مسئولان معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش به این فکر کرده اند که در آزمون‌های استخدامی ای که حالا دیگر تقریبا هرسال برگزار می‌شود، یک فیلتر جدی و جدید بگذارند برای آزمودن تخصصی روانشناسی داوطلبان ورود به مدرسه و رد کردن کسانی که روانشناسان خبره،  آنها را با وجود آوردن نمره حد نصاب آزمون کتبی، حایز شرایط مناسب برای معلم شدن نمی دانند؟ پاسخ برای همه این سوال‌ها، خیر است. از سال 93، از آن سالی که مسئولان آموزش و پرورش، انکار را بر پذیرفتن ترجیح دادند، فقط یک موضوع تغییر کرده: پذیرش و دادن اطلاعیه و بیانیه درباره پرونده های آزار و اذیت در مدارس و گفتن چندباره یک جمله که: «برخورد می کنیم، اخراج می شود.»

 


تعداد بازدید :  773