شماره ۱۵۲۴ | ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۴ مهر
صفحه را ببند
همه‎ حواشی کتک زدن یک خبرنگار

شهرام شهیدی طنزنویس [email protected]

اصلا روزی که خبر بدی در مورد یک خبرنگار یا روزنامه‎نگار نداشته باشیم ، روز نمی‎شود. آخرین نمونه‎اش هم ضرب و شتم یک خبرنگار توسط ماموران شهرداری قزوین بود. ما ایرانی‌ها هم که تا در مورد یک موضوع اظهارنظر نکنیم، ول‎کن ماجرا نیستیم. حالا می‎خواهد این موضوع تصادف در بزرگراه باشد یا فوتبال یا اف‌ای‎‎تی‎اف.
شهردار مشهور قزوین: قبلا که در روز خبرنگار گفته بودم به خبرنگاران قبر رایگان اهدا می‎شود. متاسفانه از آن تاریخ هیچ خبرنگاری برای دریافت قبررایگان مراجعه نکرده که ما با او یک عکس یادگاری بیندازیم و بگوییم رپرتاژ آگهی‎اش را خودشان چاپ کنند. برای همین احتمالا همکاران من گفته‎اند به زور کاری کنند یک خبرنگار مشمول این طرح قشنگ شود و زودتر به حقش برسد. بد کرده‎اند که دلشان خواسته‎ قبر رایگان  هدیه بدهند؟
یک دستفروش: آی‎آی‎آی برارجان ... با تو که این کار را کنند با ما چه می‌کنند؟
ماموران امنیتی عربستان سعودی و کارمندان کنسولگری عربستان در استانبول: اگر قصد دارید یک روزنامه‎نگار، خبرنگار یا هر فرد فعال دیگری را در این حوزه سربه‎نیست کنید، نباید که در ملأعام این کار را کنید. ما برای رفاه شما دورکاری هم می‎پذیریم. مثل این شادروان خاشقچی یک جور سرش را زیرآب می‎کنیم که نه نشان از تاک بماند نه
تاک نشان. به قول این تبلیغات غربی، «کافی است بدخواه خود را به ما بسپارید.
یک مامور متهم به ضرب و شتم: یکهو سهو مشت پیدا کردم. چطور سهو قلم داریم سهو مشت نداریم؟ شانس آورد  سهو گازگرفتن و سهو لگدزدن نگرفته بودم.
یک نفر که سال‌ها پیش معروف شد: مامور عزیز، شما از چیزی نترس. سال‌ها پیش ماشین ریش‎تراش ناقابلی ربودم و شهره‎ عالم و آدم شدم. آن وقت‌ها از مطرح شدن نامم در رسانه‎ها خیلی ترسیدم اما وقتی پیشرفت کردم و به مدارج بالا رسیدم، فهمیدم ملاک گذشته افراد نیست. بلکه ملاک چشم‎انداز آینده افراد است. آینده‎ خود را به ما بسپارید.
یک خودگوینده‎دان: مامور عزیز، من فکر می‎کردم در زندگی «ول‎کُنم به چشمات اتصالی کرده» اما حالا فهمیدم «ول‎کُنم به لگدت بدجور اتصالی کرده.»
یک خواننده در تهرانجلس: حالا من گفتم آخرین ضربه را محکم‎تر بزن. تو چرا گوش کردی؟ این همه حرف زدم در زندگی، فقط باید همین آخرین ضربه را درست می‎شنیدی؟
یکی دیگر از ماموران: ما تا هر کودک کاری را می‎زدیم، فردایش این آقا خبرش را کار می‎کرد. تا یک دستفروش را مورد عنایت و لگد جانانه قرار می‎دادیم باز فردایش این آقا ما را تیتر یک روزنامه می‎کرد. دیدیم این موضوع جفا در حق خودش است. با خودمان گفتیم یک بار او را بزنیم که خودش تیتر روزنامه شود. در واقع با این ترفند فکر کردیم از سرچشمه جلوی وقوع سیل را می‎گیریم. کار بدی کردیم؟
کارلوس کی‌روش: فکر می‎کنم این ماموران شهرداری می‎توانند بهترین گزینه‎ها برای پست مهاجم در تیم ملی باشند. هم حمله‎کردنشان خوب است، هم عذرخواهی نکردن‎شان. حالا یا با خودم می‎برمشان جام ملت‎ها یا کاری می‎کنم دربان میراث من، مجموعه پک، بشوند و نگذارند کسی بدون هماهنگی من داخل این مجموعه شود.
شهرونگ: ما از کلیه ماموران مسئول یا ماموران غیرمسئول وخودسر، سپاسگزاری می‎کنیم که ما را در انتهای فهرست تکریم خبرنگاران قرار داده‎اند. جبران کنیم!


تعداد بازدید :  220