شماره ۱۵۲۴ | ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۴ مهر
صفحه را ببند
چطور با خشونت کودکان در بحران مواجه شویم؟

محمد مصباحی‌موحد - کارشناس‌ارشد روانشناسی| ایران جزو 10 کشور بلاخیز دنیاست. حوادثی مانند سیل، زلزله، رانش زمین و آتش‌سوزی‌های گسترده از رویدادهایی هستند که  هرساله منجر به مرگ‌ومیر و آسیب‌های جسمی و روانی  هزاران انسان می‌شوند. این حوادث می‌توانند تنش روانی قابل توجهی برای بازماندگان ایجاد کنند، ازجمله این عوارض به آسیب‌های روانی می‌توان اشاره کرد که در کودکان به ‌جا می‌ماند و آنها را از سلامت روان دور می‌کند.
خشونت علیه کودکان بعد از شرایط اضطراری و بحران‌ها افزایش می‌یابد و مشکلات ناشی از عدم‌دسترسی مناسب به نیازهای اولیه برای خانواده‌ها باعث تشدید آن می‌شود. با توجه به اینکه خانواده و مراقبان کودک ازجمله اصلی‌ترین مرتکبان خشونت علیه کودکان در این شرایط‌ هستند، توجه به این موضوع در مداخلات بشردوستانه می‌تواند به کاهش خشونت کمک کند. ایران کشوری پرحادثه بوده که همه‌ ساله بلایای طبیعی مختلفی در آن رخ می‌دهد، با این ‌حال تاکنون در این خصوص تحقیقی صورت نگرفته است. خشونت علیه کودکان به‌عنوان یکی از معضلات مربوط به کودکان بعد از زلزله افزایش می‌یابد و مشکلات ناشی از عدم‌دسترسی مناسب به نیازهای اولیه برای خانواده‌ها باعث تشدید آن می‌شود. با توجه به اینکه خانواده و مراقبان کودک ازجمله اصلی‌ترین مرتکبان خشونت علیه کودکان در این شرایط هستند، توجه به این موضوع در مداخلات بشردوستانه می‌تواند به کاهش خشونت کمک کند. تقریبا اکثر مطالعات در زمینه  خشونت علیه کودکان بیان می‌کنند که بعد از بلایا، کودکان شاهد خشونت‌های اعضای خانواده‌ هستند و این هم به‌نوعی خشونت روانی برای آنان به ‌حساب می‌آید. اغلب خانواده‌هایی که در بلایای طبیعی مورد آسیب قرارگرفته‌اند، به‌ویژه افرادی که در شرایط اقتصادی - اجتماعی پایین‌تری قرار دارند، زیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی به‌ویژه غذا و سرپناه، خشونت بیشتری در خانواده به‌ویژه در مورد کودکان داشته‌اند. واقعيت‌هايي كه نبايد از نظر دور داشت اين است كه کودک از طریق مواجهه با فناوری‌های تصویری خشونت‌بار، بیشتر از سایر منابع در معرض خشونت قرار می‌گیرد.
در مرتبه دوم، کودک با خشونت‌هایی که در محله یا مدرسه وجود دارد، مواجه می‌شود. بین سه متغیر مرتبط با والدین، میانگین متغیر استرس بیشتر از دو متغیر دیگر است و در مرتبه بعد افسردگی قرار دارد. به عبارتی می‌توان گفت والدین کودکان در زندگی خود استرس را به میزان بیشتری تجربه کرده‌اند و در مرتبه بعد تجربه افسردگی قرار دارد. کودکان والدینی که استرس بیشتری داشته‌اند، با خشونت بیشتری مواجه بوده‌اند. در خانواده‌هایی که والدین با افسردگی، اضطراب و استرس بیشتری مواجه بوده‌اند، کودکان به میزان بیشتری در خشونت والدین درگیر شده‌اند. والدینی که افسردگی بیشتری را تجربه می‌کنند، فرزندان آنها بیشتر در معرض خشونت پدر علیه مادر هستند. والدینی که افسردگی و اضطراب بیشتری را تجربه می‌کنند، دارای فرزندانی‌ هستند که در مواجهه بیشتری با مشاجره والدين هستند. والدینی که استرس و اضطراب بیشتری را تجربه می‌کنند، فرزندان آنها در مواجهه بیشتری با انواع خشونت هستند.
تاثیر اضطراب والدین بر مواجهه‌ کودک با انواع خشونت، بیشتر از تاثیر متغیر استرس است، بنابراین بايد گفت بلایا موجب تشدید خشونت علیه کودکان می‏شود. شناسایی خشونت و بررسی ریشه‏های آن باعث می‏شود در طراحی مداخلات امدادی و حمایت‏های روانی اجتماعی پس از بلایا، به این موضوع توجه ویژه شده و در تمامی مراحل، از آمادگی برای بلایا (قبل از وقوع)، در حین بلایا و مرحله بازگشت به شرایط عادی، در سیاست‌ها این موارد جاری و ساری شود که با انجام مطالعاتی از این قبیل می‌توان گام‌هایی موثر در راستای امدادرسانی روحی و روانی هرچه بهتر در موقع مناسب به کودکان برداشت و آنها را از تهدیدهای احتمالی آینده رها ساخت.

 


تعداد بازدید :  133