شماره ۱۵۲۲ | ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۲ مهر
صفحه را ببند
چطور می‌توان مراسم ازدواج را ساده‌تر برگزار کرد و چرا در سال‌های گذشته «عروسی مختصر» بین ایرانی‌ها باب شده است؟
ازدواج، بدون تشریفات

شهروند| پريسا بعد از كلنجارها و بحث‌هاي فراوان مرداد 97 راهي خانه بخت شد؛ آن هم در اوج بي‌خبري اطرافيان، بي‌جشن و مراسم. آنها دوسال نامزد ماندند تا اسباب جشن موردنظر خانواده‌ها فراهم شود؛ جشني مجلل و به‌يادماندني. پريسا و همسرش مي‌خواستند زندگي مشتركشان را آن‌طور كه خودشان دوست دارند برگزار كنند، ساده و كم‌هزينه، اما با هربار مطرح‌كردن خواسته‌شان با جملاتي مشابه اينكه «ما آبرو داريم‌، مردم چه مي‌گويند و...» روبه‌رو مي‌شدند و در نهايت تسليم بحث‌ها نشدند تا اينكه برنامه سفري كوتاه به كيش بهانه‌اي شد بي‌سروصدا راهي خانه‌بخت شوند.

موج جديدي براي ازدواج ساده

#ازدواج- بدون- طلا  توييتي است كه مدتي در فضاي مجازي توجه كاربراني را به خود جلب كرده، اگرچه عده‌اي اين مسأله را رواج مردسالاري مي‌دانستند و خواهان اين بودند # ازدواج -با –جهيزيه- كم هم ترند شود؛  بودند افرادي كه ازدواج بدون طلا را تنها راه 96درصد جوانان مي‌دانستند و البته ميان كامنت‌ها بعضي‌ها با ديد طنز بر اين مسأله تاكيد داشتند؛ كامنت‌هايی مانند «آهاي نيمه‌گمشده ... فعلا كه گمي... اگه يه‌وقت پيدا شدي #ازدواج- با- جهيزيه – كم با من #ازدواج-بدون-طلا هم با تو.»  در سال‌های گذشته دختران و پسران زيادي با مراسم مختصري راهي خانه بخت شدند با اين باور كه هر شرايطي راهكار مناسب با خود را مي‌طلبد و نبايد تسليم مشكلات شد، بلكه براي هريك باید راهكاري يافت. اين نسل زينت زن را در طلا خلاصه نمي‌كند و مهريه را سوپاپي براي موفقيت و دوام ازدواج نمي‌بيند و شايد براي همين است كه ميان قشر متوسط رو به بالا هم زوج‌هايي را مي‌بينيم كه با داشتن تمكن مالي ترجيح مي‌دهند هزينه‌اي گزاف برای مراسم‌های  مختلف ازدواج نداشته باشند. شقايق و مسعود يكي از اين زوج‌ها هستند؛ شقايق هميشه عاشق سادگي بوده و اين سادگي را به زندگي مشتركش‌ هم آورده‌ است. 5سال از شروع زندگي مشتركشان مي‌گذرد و با وجود شرايط مالي خوبي كه داشتند، تصميم گرفتند با حلقه‌اي ساده و جشني كوچك مسير جديدشان را شروع كنند. «شقايق» تكنیسين اتاق عمل است و همسرش در بازار بزرگ تهران كاروكاسبي خوبي راه‌ انداخته است. كسب‌وكاري كه سرمايه‌ اوليه‌اش پولي است كه قرار بود هزينه جشن عروسي‌شان شود. «منصور» و همسرش هم اعتقادي به جشن پرهزينه نداشتند، براي همين به حلقه‌هاي استيل و جشن مختصري با دوستان اكتفا كردند.
«آرش» در شرايط فعلي قصد ازدواج دارد، اما می‌گوید اعتقادي به اجرايي‌كردن تمام رسوم سنتي ندارد و با «مريم» تصميم گرفته‌اند با خريد حلقه ازدواج و مراسمي همراه دوستان، زندگي مشتركشان را شروع كنند: «در شرايط اقتصادي امروزي و با وجود مسائل اجتماعي جوانان باید از مسائل دست‌وپاگير بگذرند.» «عرفان» هم با وجود احترام به آداب‌ و رسوم متداول جامعه، علاقه‌اي به مراسم‌هايي همچون حنابندان و جشن عروسي آنچناني ندارد، براي همين در دي‌ماه با يك سفر كوتاه زندگي مشتركش را شروع خواهد كرد. «من و همسرم شرايط مالي خوبي داريم و پدرم هم مي‌تواند در اين زمينه كمكمان كند، اما ما نيازي به اين كار نمي‌بينيم. واقعيت امروز جامعه به جوانان نشان داده كه در بعضي زمينه‌ها ما نيازمند تغيير نگرش و فرهنگ هستيم و چه خوب است كه اين تغيير را از خودمان شروع كنيم. سادگي هميشه زيبا بوده.» ازدواج «سميرا» به فروردين‌ماه موكول شده است. «نامزدم شرايط مالي خوبي ندارد و اصرار خانواده‌ها به داشتن مراسم آبرومند باعث شده ما 3سال بلاتكليفي را بگذرانيم، البته اصرارهاي ما كارساز شده و قرار است فروردين‌ماه با سفري چند روزه زندگي مشتركمان را شروع كنيم و پولي را كه براي مراسم عروسي پس‌انداز كرده بوديم، به مسائل ضروري‌تر اختصاص بدهيم.»  

ارزان و به‌صرفه راهي خانه بخت شويد

اگر مشکلی با برچسب‌های دیگران ندارید و خوشبختی‌تان را هم در گروی میلیونی برگزارشدن این «یک شب» نمی‌دانید، چند راه اصلی کم‌کردن هزینه‌های جشن عروسی اینهاست.
 اولين پرسشي كه مي‌توانيد از خودتان بپرسيد اين است؛ گرفتن جشن بله‌بُران و نامزدي يا حنابندان تاثيری بر خوشبختي‌ام دارد؟ البته كه نه. هيچ‌كدام از اين جشن‌ها نه نشان‌دهنده ارزش شما هستند، نه زورشان به خوشبخت يا بدبخت‌كردن شما مي‌رسد، پس بي‌خيال آنها شويد.
 حتما با اين مسأله موافقيد كه سادگي هميشه زيباتر بوده و هميشه مُد است. پس به اين موضوع فكر كنيد كه مي‌شود حلقه ازدواج‌تان را ساده انتخاب كرد؛ حتي طلاي دست‌دوم هم مي‌تواند گزينه مناسبي باشد، چون اجرت ساخت از ارزش واقعی آن کم شده و ارزان‌تر است.
 كارت دعوت مي‌تواند نتيجه سليقه خودتان باشد و درعين زيبايي حتما براي میهمانان هم جالب است كه عروس‌وداماد كارت‌ دعوت عروسي‌شان را خودشان طراحي كرده باشند. نيازي نيست حتما كارت‌هاي دعوتتان را سفارش بدهيد. به ميهماناني كه در شهرهاي ديگر زندگي مي‌كنند يا ايميل بزنيد يا  آنها  را تلفني براي جشن‌تان دعوت كنيد.
 لباس سفيدبخت هم در نوع خود جذابيت زيادي دارد اما يادتان باشد فقط يك‌شب آن را مي‌پوشيد، پس آيا عاقلانه است كه هزينه بالايي را صرف آن كنيد؟ به مزون‌ها سري بزنيد و از لباس‌ عروسي‌هاي كرايه‌اي استفاده كنيد تا لازم نباشد بخشي از كمدتان را هم به لباس عروسي‌ای كه فقط يك‌بار پوشيديد، اختصاص بدهيد. تاج عروس هم مي‌تواند حلقه‌اي از گل‌هاي ساده باشد.
 منوي غذاي عروسي‌تان هم تاثيري در ازدواج شما ندارند. پس يك نوع غذا را انتخاب كنيد با يك نوشيدني متناسب با فصل.
 چرا ماشين‌ عروس كرايه‌اي؟ همه میهمانان مي‌دانند كه ماشين براي خودتان نيست، پس چه لزومي به هرينه‌كرد براي كرايه ماشين است. ماشين خودتان را با گل‌هايي كه از نمايشگاه گل‌وگياه مي‌خري،د به سليقه خودتان تزیين كنيد، مي‌توانيد از بادكنك و روبان‌ هم استفاده كنيد.
 از دوستان صمیمی و اعضای خانواده خود برای ساقدوش‌شدن دعوت کنید و راهنمایی بخواهید. آنها اصولا خودشان پیشنهاد دوختن و هزینه لباسشان را می‌دهند.
 برای صرفه‌جویی در هزینه شما می‌توانید گیفت یا یادبودهای عروسی را خودتان درست كنيد.
 وقتي آرايشگاه مي‌رويد، نيازي نيست بگوييد عروس يا داماديد و مجبور شويد چندصدبرابر هزينه كنيد. مي‌توانيد به‌عنوان جاري عروس وارد آرايشگاه شويد و سيندرلا بيرون بياييد.
 اگر یک دوست باحال و پایه دارید، از او بخواهید از صبح با یک دوربین دیجیتال معمولی بیفتد دنبالتان و از حاشیه‌ها و پشت صحنه‌ها عکس و فیلم بگیرد. چندماه بعد از عروسی خواهید دید که ارزش این فیلم‌ها از عکس‌ها و فیلم‌های چندمیلیونی‌تان به‌مراتب بیشتر است!

ازدواج به سبك ايراني چه رسم‌هایی داشته است؟  
در روزگاري كه خانه‌هاي گلي با حوض‌هاي كوچك ميان پنجره‌ها اسير شده و در انتهاي كوچه‌هاي باريك جاخوش كرده بودند؛ ازدواج رسم‌ورسومي داشت و آدابي كه انتظار مي‌رفت رعايت شود. در آن روزگار رسم و ادب حكم مي‌كرد خانه‌هاي دختردار هميشه اتاقي را براي خواستگار آماده داشته باشند و اگر خواستگاري در خانه را مي‌زد، دختر بزرگتر با چادرنماز و كاسه‌اي آب وارد اتاق مي‌شد، چون می‌گفتند که آب نطلبیده مراد است و آب علامت روشنایی است. خواستگارها كه ابتدا چند زن باتجربه و دنياديده بودند، مي‌رفتند و شب خواستگاران مرد به خانه دختر مي‌رفتند و با پدر و اقوام مردانه عروس مذاكره مي‌كردند و بعد از گرفتن موافقت پدر عروس مراسم «بله‌بُران» برگزار مي‌شد؛ مراسمي كه در آن مقدار مهريه تعیین و چند دست لباس برای عروس آورده می‌شد، مخارج عقد با چه كسي باشد و خلاصه شرایط نقدی و جنسی معين مي‌شد تا نوبت به مراسم نامزدي برسد و چند نفر از خانه داماد می‌آمدند و یک انگشتری  یک کاسه نبات و یک طاقه شال به خانه عروس می‌آوردند.
مراسم عقدكنان هم آداب و رسوم خودش را داشت؛ ميهمانان توسط نوكران و كلفت‌ها دعوت مي‌شدند و بعضي محترمين با كاغذ فدايت شوم براي عقدكنان دعوت مي‌شدند.
یک روز پیش از عقد، عروس را در خانه بند می‌انداختند، یعنی کرک صورتش را با نخ تابیده می‌گرفتند. حنا بستن کف دست و پا و سرانگشتان هم معمول بود. در هر صورت اگر عروس و داماد پولدار بودند، حمام را قُرُق می‌کردند. حمام عروس حداقل پنج ساعت طول می‌کشید و مرتب شیرینی و میوه و شربت و چای و گاه هم ناهار مفصل در حمام صرف می‌شد تا مراسم عقدكنان با مراسم ريزودرشت و ظرافت خاصي برگزار شود. لگد كردن گرد و براي درامان ماندن از مادرشوهر و گذاشتن مغز خر ميان شيريني و خوراندن آن به داماد و دعای مهر و محبت و زبان‌بندی و مهر گیاه هم از رسوم متداول آن دوران بود. یکی از جالب‌ترین تشریفات و مراسم متداوله در عقد و عروسی موضوع حرکت دادن جهیزیه دختر از خانه عروس به خانه داماد بود؛ عده‌ای طبق‌کش از طرف خانواده داماد در نظر گرفته می‌شد و یک دسته مطرب یا نقاره‌چی هم پیشاپیش قافله جهیزیه حرکت مي‌كردند تا به خانه عروس برسند. اما درخصوص کیفیت جهیزیه عروس فرش و رختخواب را در مفرش‌های قالیچه‌ای و لباس دوخته و نبریده را در یخدان‌ها با یخدان‌پوش ماهوتی یا مخملی و لوازم مسی مثل دیگ‌بر و مجمعه و بادیه و ظروف دیگر را در تورهای کاه‌کشی و سایر اثاثه از جمله بلورآلات و اسباب چراغ، متکاها و پشتی‌های زری و ترمه‌ای مفتول و مرواریددوزی و تزیینات روی دیوار مانند پرده، طاقچه‌پوش و سماور و اسباب چای و ظروف چینی و خلاصه یک دستگاه لوازم آرایش و اثاثه کامل زندگی را در خوانچه‌هایی که کف آنها را پارچه سفید انداخته و مقداری نقل روی آنها ریخته بودند، می‌گذاشتند و آنگاه قافله به راه می‌افتاد. یکی از مراسم معموله بعد از برگزار شدن عقد و عروسی، پاتختی بود که مجلس آن، روز بعد از عروسی برپا می‌شد. در این روز یک دسته مطرب در خانه داماد شروع به نوازندگی می‌کرد و بعد از صرف ناهار، عروس و داماد چند ساعتی در مجلس روی صندلی قرار می‌گرفتند و آنگاه همراه با نوازندگی طرف پدر و مادر داماد، خواهر و برادر و نسوانی که به داماد و پدر او محرم بودند هر یک به اندازه استعداد و توانایی خود پایکوبی و دست‌افشانی می‌کردند. یکی از رسم‌های مربوط به بعد از عقد و عروسی و پاتختی، مادرزن سلام بود و داماد باید صبح بعد از عروسی با مادرزن خود ملاقاتی كند، این ملاقات برای اظهار رضایت از عروس بود و معمول این بود که مادرزن هدیه‌ای مثل ساعت و زنجیر طلا یا انگشتر و از این قبیل هدایا به داماد خود بدهد. پاگشا رسم ديگري بود كه اجرايي مي‌شد؛ براي قطع علاقه از خانه پدري و انس با خانه شوهر، عروس چهل روز به خانه پدرش نمي‌رفت و بعد از آن مادرعروس رسما دختر خود را پاگشا می‌کرد و در این ضیافت مادرشوهر و خواهرشوهرها و بستگان داماد و اقوام عروس و داماد باید شرکت مي‌كردند و حکمت این کار این بود که افراد دو خانواده وصلت‌کرده بیشتر با هم آشنا شوند.

 


تعداد بازدید :  931