جنس كارشان يكي است. پوشيدن لباس سرخ هلالاحمر و جامه پرافتخار خادمي حرم معصومين(ع)، عشق ميخواهد و شوق خدمتگزاري. همهاش خدمت بيمزد و منت است و دلي كه تنها براي رضايت معبود ميتپد. اين ميان امدادگراني هستند كه افتخار پوشيدن لباس خادمي حرم نيز نصيبشان شده. آنها آموختههايشان را با خود آوردهاند تا خدمات بيشتري به زائران حرم ارایه كنند. مثل خادمان دلداده حرم، دور زائران ميگردند و مثل امدادگران فداكار و مسئوليت پذير، هر لحظه براي كمك به زائران آمادهاند. در اين گزارش با جمعي از خادمان افتخاري حرم حضرت معصومه(س) گفتوگو كردهايم. آنهايي كه جامه سرخ هلالاحمر و لباس خادمي حرم را با عشق به خدمت پيوند زدهاند، تا در حرم مطهر بانوي كرامت نيز خدمتگزار مردم باشند.
ماجراي پسرك رها شده كنار ضريح
پس از آن تصادف سخت در خيابان
19 دي(باجك) قم كه مشرف به گنبد طلايي و بارگاه نوراني حضرت فاطمه معصومه(س) است، پزشكان از او قطع اميد كرده بودند. پس از عرض ادب به حضرت از گوشه همان خيابان بود كه آن حادثه تلخ اتفاق افتاد. به نظر ميرسيد ديگر ايستادن دوباره روي پاهايش به يك روياي دست نيافتني تبديل خواهد شد. اما خودش ميگويد اكنون شفايش را از بانوي شهر قم گرفته و مثل تمام سالهاي پيش از آن تصادف دلخراش، خدمت به زائران حرم را بالاترين افتخارش ميداند. «محسن استاك» خادم افتخاري حرم حضرت معصومه(س)، مربي امداد و نجات و كمكهاي اوليه است. او سالهاست كه در مدارس و مساجد شهر قم همشهريانش را با مباحث امدادي آشنا ميكند. استاك كه بهعنوان سرشيفت خدام در داخل حرم مطهر(ضريح مطهر، رواقهاي شهيد مطهري، مسجد بالاسر، ايوان طلا، راوق معرفت و رواق آيتالله طباطبايي) به زائران حرم حضرت معصومه(س) خدمت ميكند، خاطرههاي بسياري از امدادرساني به زائران در لباس خادمي حرم دارد. ماجراي نجات پسر4 سالهای در كنار ضريح مطهر برايش به يادماندنيترين خاطره است: «شب جمعه بود. مثل تمام شبهايي كه بهعنوان سرشيفت در حوالي ضريح، مشغول هدايت زائران و خدمت به آنها بودم. از ميان جمعيتي كه دور ضريح ميچرخيدند، توجهم به كودكي جلب شد كه كنار ضريح نشسته بود و انگار همراهي نداشت. نزديك كه شدم، نگاهم به داروهايش افتاد كه در گوشه كالسكهاش قرار داشت. آن كودك علاوه بر معلوليت جسمي، توانايي حرف زدن هم نداشت. اطراف ضريح را بررسي كردم تا شايد خبري از پدرش شود. همان موقع علائم حياتي پسرك نحيف، شروع به قطع شدن كرد. از دانستههايم كمك گرفتم و با توجه به فرصت كم تا رسيدن مأموران اورژانس، CPR (احیای قلبی ریوی) را خودم انجام دادم. كمي بعد مأموران اورژانس از راه رسيدند و او را به بيمارستان منتقل كرديم. فرداي آن روز جوياي حالش شدم. از شنيدن حال خوبش خوشحال شدم اما از آنجا كه پدر و مادرش او رها كرده بودند، به بهزيستي منتقل شده بود.»
لحظه به یادماندنی خادميام آموزش امدادگری به خادمان
سميه تقوي نيا سابقه عضويت: 8 سال
«سميه تقوي نيا» دورههاي امدادي و كمكهاي اوليه را گذرانده و اكنون بهعنوان يكي از نجاتگران در پايگاه خواهران صفائيه مشغول است. فعالیت هایش کم نیست؛از خدمترساني به مردم در پستهاي نوروزي تا حضور مستمر در اكيپ امدادي در مسجد جمكران. ماجراي خادمي بانوي نجاتگر قمي در حرم حضرت معصومه(س) قصه دلدادگي است كه از خدمترساني به زائران مسجد جمكران آغاز و به خادمي حرم مطهر بانوي كرامت ختم ميشود. خودش در اينباره ميگويد: «بهعنوان يك نجاتگر در مقاطع مختلف سال مانند نيمه شعبان و اعياد مختلف، همراه با ديگر خواهران اكيپ امدادي به زائران مسجد جمكران خدمترساني ميكردم. خدمات درماني مانند تست فشار خون، ويزيت اوليه و... طعم خدمت به زائران برايم لذت خاصي داشت. آرزو كردم يك روز افتخار خادمي حرم حضرت معصومه(س) هم نصيبم شود و حالا 2 سالي ميشود كه به اين آرزو رسيدهام.» تقوينيا بهعنوان خادم حرم در قسمت درباني فعاليت ميكند اما هميشه براي خدمترساني به زائران بهعنوان يك امدادگر هلالاحمر آماده است. او آخرين خاطرهاش را از ارایه خدمات درماني به يكي از زائران حرم اينطور تعريف ميكند: «گاهي كه ازدحام جمعيت در حرم زياد ميشود، برخي از زائران هم در آن شلوغي به خدمات اوليه درماني نياز پيدا ميكنند. من هم بهعنوان يك خادم و امدادگر هميشه براي كمك به آنها آمادهام. مدتي قبل زن جواني در مقابل در حرم به يكباره از هوش رفت و نقش زمين شد. فرصتي براي رسيدن نيروهاي اورژانس نبود. خودم را به او رساندم و اقدامات اوليه درماني را كه در دورههاي هلالاحمر آموزش ديده بودم انجام دادم. تشكر او و خانوادهاش وقتي پس از بهبودي براي زيارت به داخل حرم ميرفتند، يكي از بهترين لحظههاي خادميام بود.» تقوينيا ديگر بانوان خادم حرم را هم با فعاليتهاي هلالاحمر آشنا ميكند تا آنها هم در مواقع لزوم براي كمك به زائران آمادهباشند. خودش ميگويد: «چند نفري از بانوان خادم حرم را با خدمات جمعیت آشنا كردهام و بعضي از آنها دورههاي مقدماتي را هم گذراندهاند. به نظرم اين كار در كيفيت خدمترساني به زائران هم مؤثر است.»
توفيق خدمت به زائران سالمند نصيبم شد
ابراهيم آقا زيارتي سابقه عضويت: 18 سال
يكشنبهها برايش روز عاشقي است. لباس خادمي حرم را ميپوشد و با افتخاري كه از كرامت بانوي شهر نصيب او شده، دور زائران حرم ميچرخد. «ابراهيم آقا زيارتي» 18 سال است كه در قسمت امور مالي جمعيت هلالاحمر قم فعاليت ميكند اما 4 سالي ميشود كه افتخار پوشيدن لباس خادمي حرم حضرت معصومه(س) را هم به دست آورده است. او دورههاي عمومي امداد و نجات و كمكهاي اوليه هلالاحمر را هم گذرانده و در مواقع نياز نه تنها خادم حرم است، بلكه بهعنوان يك نيرو كارآمد هلالاحمري به زائران حرم خدمترساني ميكند. ميگويد وقتي بعد از ظهر يكشنبه لباس خادمي ميپوشد، يك نگاهش به ساعت است. كاش براي خدمت به سالمنداني كه به زيارت حرم بانوي شهرش آمدهاند، بيشتر از 6 ساعت وقت داشت و ثانيهها كندتر از هميشه ميگذشتند: «در هنگام برگزاري اعياد و مراسم خاص بهعنوان امدادگر در حرم حضرت معصومه(س) همراه با ديگر نيرويهاي هلالاحمر حضور داشتم. هنوز هم در هنگام برگزاري مراسم وقتي ازدحام جمعيت به اوج ميرسد، شانه به شانه ديگر امدادگران تلاش ميكنم به زائران خدمترساني كنم. اين ميان اما هميشه توجهم به معلولان و سالمنداني بود كه به شوق زيارت، سختيهاي راه را ناديده ميگرفتند. هميشه دلم ميخواست خدمتي به آنها انجام دهم و جالب اينكه وقتي خادم افتخاري حرم شدم، افتخار خدمت به آنها نصيبم شد.» آقا زيارتي مكثي ميكند و ادامه ميدهد: «بهعنوان خادم حرم به سالمندان و معلولاني كه توان حركت ندارند ويلچر ميدهم و آنها را تا محل مورد نظرشان ميرسانم. اما همزمان بهعنوان يك نيروي هلالاحمري هميشه كيف كمكهاي اوليه را نزديك خود دارم تا در صورت لزوم اقداماتي مانند گرفتن فشار، تزريقات و ديگر اقدامات اوليه را در اختيار آنها قرار دهم.»
وعده 20 ساله با زائران حرم
محمدرضا بهرامي سابقه عضويت: 22 سال
محمدرضا بهرامي، معاون امداد و نجات هلالاحمر استان قم است. او تنها 2 سال پس از پوشيدن لباس سرخ هلالاحمر، لباس خادمي حرم مطهر حضرت معصومه(س) را هم به تن كرد. اكنون 20 سال است كه با زائران حرم وعده دارد و آنطور كه خودش ميگويد، خادمي زائران حرم برايش افتخاري است كه تمرين صبوري كردن را هم با خود به همراه آورده است: «صبوري يكي از اصول مهمي است كه يك امدادگر بايد آن را سرلوحه فعاليتهايش قرار دهد و از طرفي معتقدم خدمت به زائران نيز براي خادم حرم نوعي تمرين صبر و صبوري است. هلالاحمر سالهاست كه در مقاطع خاصي از سال مانند ايام نوروز، شبهاي قدر و... اكيپهاي امدادي در حرم مستقر ميكند. من هم آن سالها بهعنوان يك امدادگر عضوي از آن اكيپهاي امدادي براي خدمت به زائران حرم بودم. آنجا بود كه بيشتر با خدمات خادمان حرم آشنا شدم و خيلي زود افتخار پوشيدن لباس خادمي حرم را هم به دست آوردم.» معاون امداد و نجات هلالاحمر استان كه خود از خادمان حرم میباشد، ميگويد از آنجايي كه ديگر خادمان هم از هلالاحمري بودنش خبر دارند، هر حادثهاي كه در شبستان امام و نيز در حوالي و ضريح رخ ميدهد، نخست او را براي كمك به فرد آسيب ديده خبر ميكنند. او خاطره يكي از آخرين خدماتش به زائران را بهعنوان خادم و نيز امدادگر هلالاحمر اينطور تعريف ميكند: «چند روزي از ماه مبارك رمضان گذشته بود. پيرمردي در نزديكي ضريح مشغول انجام اعمال عبادي بود. كمي آنسوتر چند كودك نيز مشغول بازي بودند. ظاهرا در اثر بياحتياطي كودكان و پرتاپ شئي به طرف پيرمرد، پيشاني او شكست و خون روي صورتش سرازير شد. خيلي زود خودم را به پيرمرد رساندم و با استفاده از لوازم جعبه كمكهاي اوليه، اقدامات لازم را براي مهار خونريزي و پانسمان انجام دادم.»