شماره ۱۴۷۹ | ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۸ مرداد
صفحه را ببند
کوچه اول

بیماری باکلاس  | داود نجفی| تو محله‌مان یک‌ مرکز دیابت زدند و به مناسبت افتتاحش پذیرش رایگان داشتند. رفتم و گفتم: «یه پذیرش واسه کلیه لطفا.» منشی‌گفت: «واسه کلیه پذیرش نداریم.» منم گفتم: «پس واسه هرجا دارین بدین.» بالاخره رایگان بود. منشی با عصبانیت گفت: «شما که دیابت نداری، برو بذار نیازمندا بیان.» برای این‌که ثابت‌ کنم دیابت دارم، دستم را روی پشتم گذاشتم و با فریاد گفتم: «دیابتم درد می‌کنه برسین به دادم نامسلمونا.» دکتر رسید و گفت: «واسه چی شلوغ می‌کنی؟» گفتم: «واسه این‌که این خانم دیابتمو باور نمی‌کنه، می‌خوایین درش بیارم ببینین؟» دکتر نامه‌ای نوشت و به ‌من داد و گفت: «اونجایی ‌که تو گرفتی ‌مال ‌دیابت نیست، واسه‌ت یه کلونوسکوپی پیشنهاد دادم، مشکوک‌ به هموروئیدی، سریع برو نشون بده تا نمردی.» دیدم هموروئید خیلی باکلاس‌تر از دیابت باید باشه. خودم را به بیمارستان رساندم. ولی‌کلونوسکوپی آن‌قدر که فکرش را می‌کردم باکلاس نبود. از آن به‌ بعد حتی صف چایی رایگان هم ببینم نمی‌ایستم و هر بیماری هم که داشته باشم با معجون طلایی لیمو، عسل و دارچین درمانش می‌کنم.

 


تعداد بازدید :  364