امین فرجپور| این روزها جنگوجدال دفتر موسیقی وزارت ارشاد با محسن چاوشی بر سر اصلاحیههای آلبوم جدید این خواننده محبوب او را یکبار دیگر چهره اول رسانههای فرهنگی این مرزوبوم کرده است. چهرهای پیچیده در انواع و اقسام شایعات و حواشی و گمانهزنیهای عجیبوغریب که از یکسو دوگانه تندوتیزی را میان ارشاد و هنرمند بهوجود آورده؛ از سویی دیگر حمایت سنگین هنرمندان از محسن چاوشی را شکل داده و البته از همه مهمتر به شایعه مهاجرت قریبالوقوع محسن چاوشی پروبال داده است...
داستان چیست؟
ماجرا از جایی آغاز شد که دفتر موسیقی وزارت ارشاد آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی را 9 ماه است که بیمجوز و بلاتکلیف نگه داشته و این موضوع اعتراض چاوشی را موجب شد که تهدید کرد اگر تا 21 مرداد ارشاد مجوز انتشار این آلبوم را ندهد، خود خواننده رأسا و بهطور غیررسمی آلبوم را منتشر خواهد کرد. ارشاد البته در پاسخ توپ را به زمین چاوشی انداخت و عنوان داشت که مجوزهای آلبوم را در صورت رفع اصلاحیههای آلبوم صادر خواهد کرد و در غیراینصورت حتی 90 ماه دیگر هم این آلبوم مجوز نخواهد گرفت. با اینکه در ادامه تهیهکننده آلبوم ادعا کرد که شعرهای این آلبوم پیشتر مجوز گرفته و در قالب کتابی چاپ شدهاند، پس دیگر نیازی به مجوزی دوباره ندارند، اما دفتر موسیقی بر گفتههایش پافشاری کرد که این اعتراض هواداران چاوشی را برانگیخت و در ادامه نیز علی ترابی، مدیرکل دفتر موسیقی برای آرامکردن فضا موضعی نرمتر گرفت؛ با اینکه حرفهایش همان حرفهای سابق بود: چند وقت پیش که برای نخستین بار، متوجه اعتراض محسن چاوشی شدم، خواستم ببینم چه کمکی میتوانم انجام دهم. متاسفانه ترانهها به لحاظ محتوایی مواردی دارند که به هیچ عنوان در چارچوب مقررات جاری دفتر موسیقی قابل تصویب نیستند.
...و این یعنی که کاری نمیشود کرد...
عملی کردن تهدید
چاوشی برای اینکه نشان دهد تهدیدش جدی است، در موعد مقرر تیزری از قطعه ابراهیم منتشر کرد. این کار یعنی که چاوشی با ارادهای راسخ بهزودی آلبوم ابراهیم را منتشر خواهد کرد. وقتی این کار را در کنار انتشار قطعه بحثانگیز خوزستان و بازتابهای تکاندهنده آن تکآهنگ قرار دهیم، نخستین چیزی که به ذهن میرسد این است که ظاهرا دوران مسالمت چاوشی و ارشاد سر آمده و از این به بعد اتفاقات عجیبی را شاهد خواهیم بود. شاید اتفاقاتی چون مهاجرت...
خانه کوچک چاوشی
روز یکشنبه چاوشی کامنتی معنادار منتشر کرد: وقتی خونهت کوچیک شد، عوض کن...
این چند جمله میتواند در راستای گمانهزنیهای رسانههایی باشد که مدتهاست بر طبل مهاجرت قریبالوقوع این خواننده میکوبند. اتفاقی که اگر رنگ حقیقت بگیرد، شاید به معنای سوختن استعدادی به نام محسن چاوشی باشد. هرچه باشد اقتصاد موسیقی در خارج از کشور بیشتر بر کنسرتهای گروهی و تکی استوار است و چاوشی بهعنوان خوانندهای که تاکنون نخواسته روی استیج به دیدار هوادارانش برود، در چنان شرایطی روزهای دشواری پیشرو خواهد داشت.
داستان مهاجران
چاوشی تنها کسی نیست که این روزها درباره مهاجرتش حرف میزنند. همین چند روز پیش بود که رضا صادقی نیز از دل کندن و رفتن نوشت تا موسیقی پاپ ایران با این دو شایعه روزهای شوکهکنندهای را تجربه کرده باشد. مهاجرت خوانندگان و موزیسینها البته باز هم منحصر به این دو خواننده محبوب نمیشود. در چند سال اخیر خوانندهها و موزیسینهای زیادی از ایران مهاجرت کردهاند. درواقع بعد از شادمهر موزیسینهایی چون کاوه یغمایی، حمید طالبزاده، رضا سبحانی، حامد نیکپی، بابک امینی و... مهاجرت کردهاند. با اینحال بهنظر میرسد ماجرای چاوشی و حتی رضا صادقی جنس متفاوتی از سایر مهاجران دارد و بیشتر از دل کندن، رنگی از دلگیری دارد.
شادمهربازی
دلگیری چاوشی اما بهنظر حلشدنی نیست. در شرایطی که شواهد حاکی است که نه دفتر موسیقی میخواهد با چاوشی نرمش کند و نه چاوشی قصد دارد با اصلاحیههای ارشاد کنار بیاید؛ این موضوع همه را بهیاد پرونده مشابه دیگری میاندازد که نتیجهاش تاوان سنگینی برای موسیقی پاپ داخل کشور داشت. بله؛ ماجرای شادمهر را میگویم.
آخرین خبر
به نظر میرسد دفتر موسیقی قصد دارد شرایط مجوز آلبوم چاوشی را هماهنگ کند.
علی ترابی مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد گفت: ما در این مدت با آقای چاوشی نشستیم و با هم بستنی خوردیم و در یک شرایط دوستانه با هم حرف زدیم. من در این فضا بر اساس مسئولیت خودم سه قطعه ای را که اصلاحیه خورده، مجوز دادم و دو قطعه دیگر نیز اصلاحاتی دارند که باید درباره آن اقدامات لازم انجام شود.
سکوت و صدایت شنیدنیست...
در این بین هنرمندان حمایت جانانهای از محسن چاوشی به عمل آوردهاند. پرویز پرستویی، پوری بنایی و البته یک دوجین هنرمند سرشناس دیگر چون رضا رشیدپور، مژده لواسانی، علی ضیا، هومن گامنو و زهرا عاملی از این حامیان هستند...
پرویز پرستویی برای این هنرمند نوشت: درود بر شما محسن خان عزیز چاوشی، بر صدای خاص و تاثیرگذارتان. از همه مهمتر بر مرام و معرفت و نگاه انسانیتان. پوری بنایی نیز نوشت: «سکوت و صدای تو هر دو شنیدنیست! سر بچرخان و مردم رو ببین! که با سکوت تو تلخند و از صدای تو سرشار!»