مسکن مهر پروژه پرطمطراق دولت قبل این روزها حال و روز خوبی ندارد. اگرچه این پروژه با تبلیغات فراوانی از سوی دولت قبل راهاندازی و اجرا شد اما درنهایت به اندازه تبلیغاتی که پیرامون آن شد، موفق نبود. اجرای شتابزده این طرح که بیشتر شبیه یک ژست تبلیغاتی برای جمعآوری آرا بود، اکنون و بعد از گذشت یک سال و اندی از پایان دولت دهم مسائلی برای دولت یازدهم به جا گذاشته که هنوز لاینحل باقی مانده است. از موضوع تورمی که بعد از اجرای طرح مسکن مهر ایجاد شد بگذریم، خود مسکن مهر و اختصاص آن به متقاضیان هم مشکلات اساسی دارد که هنوز پا برجاست و دولت یازدهم نیز نتوانسته با این موضوع کنار بیاید. البته اختصاص مسکن مهر به افراد متقاضی و مشکلات پیرامون آن در دولت قبل نیز وجود داشت اما اکنون دولت یازدهم باید با تمام مواردی چون اختصاص زمین، شبکه آبوبرق وگاز، ایجاد زیرساختهای مناسب برای زندگی شهری مانند حملونقل، بیمارستان، مراکز تفریحی، آموزشی و مذهبی و بسیاری دیگر از موارد مهم در این طرح دست و پنجه نرم کند. درنهایت هم به نظر میرسد این طرح چارهای اساسی برای مشکل مسکن نباشد چرا که ساخت مسکن مهر در حاشیه شهرهای بزرگ و فاصله زیاد آن با شهر اصلی باعث شده تا مسکن مهر جذابیتی برای متقاضیان مسکن نداشته باشد. حتی قیمت پایین این نوع مسکن نیز نتوانسته جاذبهای برای مسکن مهر ایجاد کرده و چشم متقاضیان مسکنی را که سالها در فضای شهری زندگی کرده و به آن فضا عادت کردهاند، بگیرد. هر چند که تورم لجام گسیخته طی یکی دوسال اخیر بر مسکن مهر نیز چنبره زده و دیگر مزیت ارزان بودن را از مسکن مهر گرفته است. اکنون شاهد هستیم که بسیاری از منتظران مسکن مهر برخلاف آنچه در ابتدا به آنها گفته شد باید هرچند ماه یکبارمبلغی مضاعف بر آنچه در قرارداد اولیه ذکر شده پرداخت کرده و بازهم درصف انتظار بمانند. درنهایت نیز بسیاری از افرادی که موفق به گرفتن مسکن مهر شدهاند پس از یکی دوسال زندگی بدون آبوبرق و گاز کمکم چشمشان به انشعابات آب و برق و گاز روشن شده است. اگر از کنار یکی از پروژههای مسکن مهر فقط عبور کنید این موضوع را به عینه مشاهده و درک میکنید. مسکن مهر بدون تمام زیرساختهای شهری آدم را به یاد داستان شیر بییالودم حضرت مولانا میاندازد. شیری که از شیر بودن نه یال داشت و نه دم و نه هیبت بلکه فقط اسم شیر را با خود
یدک میکشید.