1- بعد از اینکه ناصر حجازی را از دست دادم، فکر نمیکردم اینقدر زود یکی دیگر از خوبهای فوتبال از دست برود. تمام خوبان درحال رفتن هستند؛ شکی نیست غلامحسین مظلومی نیز جایش در کنار ناصرخان خواهد بود. 2 ورزشکاری که با صداقت زندگی کردند و فوتبالشان بر همین پایه استوار بود، از جمع ما رفتند.
2- لقب «سرطلایی فوتبال ایران» واقعا برازنده غلامحسین بود. قدیمیها یادشان هست که مظلومي چقدر برای استقلال، تیمملی و فوتبال کشورش زحمت کشید، بدون اینکه سر سوزنی انتظار داشته باشد. هیچوقت یادم نمیرود در اولین بازی که برای استقلال کردم، مظلومی مانند یک کوه پشت سرم بود و چقدر کمکم کرد. آنقدر این مرد نازنین خودش را دور از غرور میدید که به بازیکنان جوان حتی بیشتر از بزرگترها احترام میگذاشت. شاید سالها بعد ردپای غلامحسین مظلومی را در رشد فوتبال این کشور پیدا کنید اما امثال من همین الان هم به ارزشهای او اعتقاد دارند. مربی تیم جوانان بود و حتی از جیبش برای بازیکنان خرج میکرد تا در حد خودش به این فوتبال خدمت کرده باشد. او واقعا پاک بود، پاکِ پاک.
3- سرطان تنها چیزی بود که غلامحسین نتوانست مقابل آن دوام بیاورد؛ او در برابر ظلمهای زیادی طاقت آورد اما قسمتش هم مثل ناصر حجازی بود. برای من قطعا سختتر از سایرین خواهد بود زیرا 2 هم اتاقی همیشگیام را در طول چند سال از دست دادم اما باید کنار آمد زیرا سرطان به فوتبال زده و دوستانم را یکییکی با خود میبرد.
4- دو روز قبل از مرگش، پیش او بودم؛ دیگر نمیتوانست صحبت کند و به ما نیز اجازه ملاقاتش را از نزدیک نمیدادند، باور نمیکنم اشارههایی که در همان روز از پشت شیشه ICU به من داشت، آخرین صحنههایی است که میتوانم از غلامحسین در ذهنم نگه دارم. البته نفرات زیادی در این روزهای آخر پایشان به بیمارستان باز شده تا تیتر یک روزنامهها شوند اما اینها چه میدانستند، سرطلایی فوتبال ایران کیست؟ باشگاهی که سالها مظلومی برای آن زحمت کشید، آنقدر دست روی دست گذاشت تا با او در راه قبرستان همراهی کنند، دیگر از بقیه چه انتظاری دارید؟
5- فوت غلامحسین مظلومی باید درسی برای کسانی باشد که ذرهای از کارهای خوب در زندگیشان انجام ندادند. وقتی کسی به این نازنینی از میان ما میرود، پس دیگر تکلیف بقیه مشخص است. حالا نیز همهچیز تمام نشده و باید به وظیفهای که در قبال او داریم، عمل کنیم. او هرچه را در این زندگی جمع کرده بود در برابر سرطان داد، پس نباید همسر و 4 پسرش را تنها گذاشت.