شماره ۴۳۲ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲۹ آبان
صفحه را ببند
نمایشی شبیه زندگی

|  آریو صدر  |   روزنامه نگار   |

«آب، آینه و اثر پیگمالیون» راوی داستان آیدین، نقاش جوانی است که در کنار همسرش دنا زندگی می‌کند. او مدت 2 سال روی پرتره‌ای که تصویری از نامزد سابقش است، کار کرده و البته همچنان نیز می‌خواهد این عمل را ادامه دهد اما... شاید بهترین تعریفی که از «آب، آینه و اثر پیگمالیون» بتوان ارايه داد این باشد که بگوییم عین خود زندگی است. شروع نمایش با گپ و خنده، همراه با غرغرهای زن و شوهر روی یک کاناپه تخت‌خوابشوی کهنه است و چنان طبیعی می‌نماید که در همان ابتدا فراموش می‌کنیم در سالن تئاتر نشسته‌ایم - این اتفاقی است که  در تئاتر امروز به ندرت شاهدش هستیم، مگر در همین تجربه‌های دانشجویی – و بی‌گمان نزدیکی اینچنینی با مخاطب و درنوردیدن مرزهای نمایش و واقعیت، نه به عنوان مفهوم  «تئاتر مستند»، بلکه به عنوان یک عامل ارتباطی قوی و بی‌پرده با مخاطب تئاتر، قابلیتی در خور توجه است. شروع نمایش با تاکید بر صمیمیت و وجود رابطه‌ای نزدیک میان کاراکترهاست و در نتیجه کمی بعد با نمایان شدن عمق اختلاف، ما نیز به عنوان مخاطب ضربه‌ای سنگین را دریافت داشته و تلخی این موضوع را با تار و پود وجودمان احساس می‌کنیم. توضیحاتی که در جای جای نمایش به صورت نوشته روی دیوار می‌بینیم - همراه با موسیقی خاصی که آن نوشته‌ها را همراهی می‌کند – به نظر می‌رسد بیشتر به قصد نوعی فاصله‌گذاری به کار گرفته شده باشند و هرچند که در ابتدا به نظر کاملا بی‌ربط می‌آیند اما در ادامه هدف اصلی – یعنی فاصله‌گذاری – را به خوبی القاء می‌کنند. هرچند که همین حربه در ترجمه بخشی که پوریا، دوست آیدین، با او به زبان ترکی حرف می‌زند کارایی لازم را ندارد و طولانی شدن گفت‌وگوی ترکی آن دو که بیش از حجم ترجمه‌هاست، حوصله مخاطب را سر می‌برد. به جز این نکته می‌توان «آب، آینه و اثر پیگمالیون» را در کل اثری روان توصیف کرد که در مدت زمانی کمتر از یک ساعت، از عهده تعریف کردن داستانش به خوبی بر می‌آید، ضربه‌اش را می‌زند و مهم‌تر از همه این که ذهن مخاطب را حتی بعد از اتمام کار درگیر خود می‌کند. شاد بودن ابتدایی کاراکترها و در پی آن عصبیت و بعد بی‌تفاوتی، همه و همه بیانگر جلوه‌ای از احساسات ناب انسانی‌ است که بنابر اتفاقات پیرامونی دچار تغییر و تحول می‌شوند و درست از همین رو می‌توان گفت بازی‌های بی‌تکلف بازیگران نقش زن و شوهر به خوبی توانسته است صمیمیت و قابل درک بودن زندگی به نمایش درآمده را به مخاطب منتقل کند. امیر احمد قزوینی کارگردان نمایش، چندی پیش در گفت‌وگویی به این نکته اشاره کرده بود که در یکی از کلاس‌های بهرام بیضایی و بعد از آشنا شدن با اسطوره «پیگمالیون» به این فکر افتاده که آن افسانه را امروزی کند، ولی علیرغم این تاکید، داستان او با اصل افسانه تفاوتی اساسی دارد. در افسانه مجسمه‌ای خلق شده و مجسمه‌ساز عاشقش می‌شود اما در این داستان پرتره معشوق واقعی است که روی بوم نقش می‌بندد. «آب، آینه و اثر پیگمالیون» تا هفتم آذر هر روز ساعت 18 و 45 دقیقه در خانه هنرمندان، سالن استاد انتظامی به روی صحنه می‌رود و فرصت مناسبی برای علاقه‌مندان هنر نمایش است تا تجربه‌ای جدید را در این عرصه در نوردند.


تعداد بازدید :  110