شماره ۱۴۳۰ | ۱۳۹۷ پنج شنبه ۳۱ خرداد
صفحه را ببند
من می‌خرم، تو نخر

حسام حیدری طنزنویس

یکی از مهمترین خبرهای هنری- سینمایی- اقتصادی هفته اخیر، ماجرای کمپین «من نمی‌خرم» بود که از علی آقای کریمی شروع شد و به سرعت مورد توجه همه اهالی سینما قرار گرفت. علی آقا از همه درخواست کرده بود که پست مربوط به این قضیه را در اینستاگرام خود بزارن! و بقیه را به نخریدن اجناس گران دعوت کنند که مورد توجه همه اهالی سینما قرار گرفت. فقط یک‌نفر آن وسط گفت که: «رفقا گزاشتن با این املا درست نیستا... حالا که دارید می‌ذارید، حداقل درست بذارید که یه صورت خوشی هم داشته باشه جلو در و همسایه» ولی هیچ‌کس توجهی به این ماجرا نکرد و همه همان‌طور که خودشان دلشان می‌خواست، گزاشتند!
همه اهالی سینما از این کمپین حمایت کردند اما شنیده‌ها حاکی از آن است که برخی از آنها سوالاتی هم داشته‌اند که به صورت خصوصی از علی آقا کریمی پرسیده‌اند. یکی پرسیده: «علی آقا ببخشید، یعنی دیگه از این مانتوها که دو متر سر شونه داره و از اون شلوار پاچه تنگ‌ها که واسه جشنواره‌های خارجی می‌پوشیم، نخریم؟» که علی آقا گفته: «نه، نخرید» بعد دوباره پرسیده‌اند: «یعنی از این غذا گرون‌ها که می‌ریم می‌خوریم، هم استوری نذاریم؟» علی آقا گفته: «نه نذارید» بعد یکی دیگه پرسیده: «سفر خارجی چی؟ اونو که دیگه بریم» که علی آقا عصبانی شده و گفته دست از سر کچل من بردارید. هرکاری دوست دارید بکنید و از شدت عصبانیت خودش هم رفته پیش‌فروش ماشین‌های سایپا اسم‌نویسی کرده است.
خبر دیگر این‌که مسعودخان فراستی که گویا این هفته فیلم جدیدی برای نقد دستش نرسیده و نقد خونش به مقدار زیادی افت کرده، گیر داده به بازی‌های جام‌جهانی و نقدهای تند و تیزی نثار کارگردان‌ها و تصویربردارهای بازی‌های جام‌جهانی کرده و گفته: «دوربین‌ها و سوییچ‌ها آماتوری است و تمام نماها غیردراماتیک‌اند تا حس و هیجان فوتبال گرفته شود». شنیده‌ها حاکی از این است که ایشان دستی هم در فوتبال دارد و حتی ممکن است به‌عنوان کارشناس فنی فوتبالی به برنامه فردوسی‌پور دعوت شود. هرچند که از همین حالا هم می‌شود نقدهای فوتبالی ایشان را حدس زد: «بازی آلمان و مکزیک را دیدم. بازی به شدت بد و ماقبل فوتبالی بود که همه چیزهایی که ما از یک بازی بد می‌خواهیم به ما می‌داد. فوتبالیست‌ فوتبال نابلدِ ما با ما شوخی می‌کند و فکر می‌کند با چند تا حرکت تو عمق می‌تواند به دروازه حریف برسد. درصورتی که هیچکاک هم زمانی که گل کوچک می‌زد، این‌طور فوتبال بازی نمی‌کرد. دو تا پاس درنیامده و چند تا حرکت رو دست و تو عمق نمی‌دهد یک فیلم خوب. سکانس سانتر از جناحین را به یاد بیاورید. نه سانتر بود و نه از جناحین و افسوس از یک هد درست و حسابی که به سمت چهارچوب برود. نویرِ چلاق‌شده هم که هنوز بلد نیست دو تا شیرجه درست و درمان بزند. در مجموع بازی گنده‌تر از دهان آقای یواخیم لوو بود و همان بهتر که برود و دست در زیر بغلش کند تا شاید بویی از سینمای کلاسیک به مشامش بخورد.»


تعداد بازدید :  431