شماره ۴۳۱ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۸ آبان
صفحه را ببند
به فلسفه قانون‌گذاري ملتزم باشيم

ادامه ازصفحه یک |  این شخص به من گفت سگ به درد بخور قیمتی کمتر از ٥ یا ٦‌میلیون تومان ندارد. ببینید این پول یک وسیله نقلیه است، الان در شمال شهر تهران این طور باب شده که برخی از افراد در منازل خود سگ نگهداری می‌کنند. فقط هزینه تغذیه این حیوان به اندازه حقوق یک ماه یک کارگر است چرا باید در جامعه ما چنین مسائلی ترویج شود؟ در شهرستان خوی ‌سال گذشته دارندگان سگ اجتماع کردند و بیش از ٨‌هزار نفر اجتماع کردند، این اخبار به دست ما می‌رسد ما می‌گوییم اینها جزو نمایش‌های سرمایه‌داری است و نباید در جامعه ما ترویج شود. ضمن این‌که به‌هرحال از نظر شرعی هم سگ از نجاسات محسوب می‌شود. اتومبیل‌های لوکس چندصد‌میلیون تومانی هم نشانه سرمایه‌داری است. برای جلوگیری از نگهداری آنها هم طرحی در دست بررسی قرار دارد؟ درباره آنها هم ما معتقدیم باید مالیات‌های سنگین بدهند اینها مصرف امیال است. بعد هم این طرحی است که ما به کمیسیون داده‌ایم فکر می‌کنیم. من به این جهت طرح را امضا کردم چون معتقدم نباید این مسائل در جامعه ما ترویج پیدا کند. من می‌گویم سگ می‌تواند مونس و همراه چوپان باشد ولی نمی‌تواند همراه بچه در یک آپارتمان باشد. بحث ما سگ تجملاتی است، سگ برای گله است نه آپارتمان.
خانه ٦٠ متری که جای نگه داشتن سگ نیست به همین دلیل افراد از همسایه‌ای که سگ دارد شاکی می‌شوند که در صورت شکایت همسایه‌ها براساس آنچه در طرح پیش‌بینی شده به موضوع رسیدگی خواهد شد.»
به اين اظهارات چند نقد وارد است. اول اينكه آيا فقط اين نوع تظاهر ناپسند كه هزينه‌هاي بيهوده‌اي دارد در جامعه هست؟ قطعاً پورشه‌سواري و سكونت در پنت‌هاوس هزارمتري به مراتب صدها برابر مظاهر بدتري در اين زمينه هستند. به علاوه كي گفته كه سگ و گربه داشتن مظهر سرمايه‌داري است. ممكن است در مواردي هم باشد، ولي همه مواردش اين طور نيست. آیا در شهر خوی که نماینده مذکور ذکر کرده و 50هزار خانوار زندگی می‌کنند و 8‌هزار نفر تجمع کرده‌اند اینها سرمایه‌دار هستند؟ اصلا در آن شهر سرمایه‌دار مورد نظر وجود دارد؟ اگر مي‌توان تظاهر به سرمايه‌داري را ممنوع كرد، چرا طرح جامع در اين مورد و با همين عنوان داده نمي‌شود كه همه مصاديق آن را شامل گردد؟ دليل آن روشن است، زيرا زور طرح‌دهندگان به پورشه‌سواران نمي‌رسد، يقه سگ‌گردان‌ها را مي‌گيرند. اتفاقاً در مورد خاصِ سگ منافعي هم وجود دارد. چندي پيش در همسايگي ما يك دزد در نيمه‌هاي شب به منزلي وارد مي‌شود. همه ساكنان منزل در خواب عميق بوده‌اند، و متوجه ماجرا نمي‌شوند، ولي سگ بيدار شده و پارس مي‌كند و دزد را فراري مي‌دهد. خوب اگر كسي براي رفع تنهايي يا اين جور موارد سگ را نگهداري كند، چه مي‌توان گفت؟ آيا اين هم مظهر سرمايه‌داري است؟ طبيعي است كه در صورت نگهداری آن، سگ خود را هم بيرون بياورد، ولي پورشه چه منفعتي از اين جهت براي صاحب آن دارد، جز پُز دادن به ديگران؟
نقد مهم‌تر بر فلسفه قانون‌نويسي است. به نظر مي‌رسد كه آقايان نمايندگان مي‌خواهند هر مسأله‌اي را كه به ذهنشان مي‌رسد از طريق تصويب قانون حل كنند. بگذريم از اينكه مهم‌ترين قوانين را هم كه تصويب مي‌كنند، 5‌سال معطل مي‌ماند تا آيين‌نامه آن تصويب شود (قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات) و در اين فاصله صداي هيچ كدام از آنها درنمي‌آيد. ولي به‌طور كلي بايد گفت كه قانون، بويژه قانون مجازات مربوط به موضوع نظم اجتماعي است و فقط بايد به مسايلي بپردازد كه نظم اجتماعي و وجدان جمعي را خدشه‌دار مي‌كند. مثلاً دزدي جرم است و بايد مرتكب آن مجازات شود، چون نظم اجتماعي با وجود دزدي برقرار نمي‌شود. ولي احترام به پدر و مادر در حالي كه از امور تأكيد شده است را، نمي‌توان در قالب قانون درآورد و متخلفين از انجام آن را مجازات كرد. اين كار از طريق ديگر بايد انجام شود. موضوع موردنظر نمايندگان نيز ربطي به نظم اجتماعي ندارد. ممكن است حضور سگ يا حيوانات ديگر در برخي از جاها، ناقض نظم اجتماعي باشد، كه در اين صورت مي‌توان براي آن قانون نوشت؟ همچنان که در مورد مزاحمت سگ برای همسایگان، نیازی به قانون جدید نیست و با قانون فعلی هم می‌توان شکایت کرد. ولي نگهداري بی‌خطر و به گردش بردن آن چه ربطي به نظم اجتماعي دارد؟ و چگونه مي‌توان مردم را از انجام اين كار در قالب قانون نهي كرد؟
اين نحوه برخورد با قانون و استفاده نادرست از آن، موجب تزلزل بيشتر در جايگاه قانون نزد مردم مي‌شود و كمكي به حاكميت قانون نمي‌كند. در پس ذهنيت ارايه‌دهندگان اين نوع طرح‌ها هم چيز ديگري وجود دارد كه علاقه‌اي به بيان آن ندارند، لذا در قالب‌هاي ديگری بيان مي‌شود.


تعداد بازدید :  298