شماره ۱۴۱۴ | ۱۳۹۷ شنبه ۵ خرداد
صفحه را ببند
تلواسه‌های بیداری

مردان بدون زنان
- زن داری؟
- نه، امیدوارم بگیرم.
عصبانی گفت: «... مرد که نباید زن بگیرد!»
- چرا؟ سینیور ماجیوره.
با عصبانیت گفت: «مرد نباید زن بگیرد. نباید ازدواج کند، اگر قرار باشد همه چیز را از دست بدهد، نباید دستی دستی خودش را توی مخمصه بیاندازد. مرد که نباید خودش را توی هچل بیاندازد و دنبال چیزهایی باشد که آنها را بعداً از دست می‌دهد.»
- حالا چه الزامی دارد که از دست بدهد؟
سرگرد گفت: «به هر حال از دست می‌دهد. از دست می‌دهد پسر با من بحث نکن.»
شنل خود را پوشید و کلاهش را بر سر گذاشت. یک راست آمد به سراغ من و دست گذاشت روی شانه‌ام و گفت: «شرمنده‌ام نباید گستاخی می‌کردم... زنم تازه مرده. مرا ببخش!»
بخشی از داستان «مردان بدون زنان»
ارنست همینگوی
ارنست همینگوی نویسنده، گزارشگر، روزنامه‌نگار و درخشان‌ترین چهره ادبیات قرن بیستم و بزرگترین نویسنده رئالیست آمریكایی است. نوشته‌های او سلیس، بی‌ابهام و درعین‌حال عامیانه است. او نویسنده‌ای است كه در طول سال‌های نویسندگی‌اش موفق به دریافت جایزه ادبی پولیتزر 1953 و جایزه نوبل ادبی 1953 و بسیاری جوایز دیگر شد. این نویسنده آثار جاودانی چون «پیرمرد و دریا»، «وداع با اسلحه»، «زنگ‌ها برای كه به صدا در می‌آید»، «مردان بدون زنان»، «داشتن و نداشتن» و... از خود به یادگار گذاشته است.
ادبیات همواره انعكاس‌دهنده وقایع پیرامون و دوره زمانی خاص خود است. بررسی محوریت مرد در آثار همینگوی می‌تواند از دیدگاه‌های بیوگرافی نویسنده و تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. اگرچه همینگوی خالق بزرگترین آثار داستانی قرن بیستم است، اما محوریت زن در داستان‌هایش بسیار كمرنگ است و به نظر می‌رسد در ادبیات این نویسنده، زنان نقشی حاشیه‌ای دارند و همین مسأله از دیدگاه برخی از منتقدان ادبی نكته‌ای در خور توجه است.


تعداد بازدید :  438