اوضاع نابسامان دوره احمدینژاد
برای برخی ایدهآل بود
اعتمادآنلاین نوشت: علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره عملکرد دولت گفت: متغیرهایی هستند که بلافاصله بعد از برجام کاری کردند که برجام عملیاتی نشود. آقای روحانی از این گروه به نام کاسبان تحریم یاد کرد و با الفاظ متفاوتی آنها را مورد خطاب قرار داد. بههرحال اینها واقعیت است که عدهای هم در کشور ما هستند که همان اوضاع نابسامان دوره احمدینژاد برای آنها ایدهآل بوده است. آنها بیکار ننشستند و به کار خود ادامه دادند.
علی صوفی، وزیر تعاون دولت سیدمحمد خاتمی با توجه به عملکرد دولت معتقد است: اگر اصلاحطلبان از ابتدا پیشبینی میکردند که آقای روحانی چنین عملکردی خواهد داشت، آنگونه که سفت و سخت به پای آقای روحانی ایستادند و ایشان بهعنوان تنها کاندیدای اصلاحطلبان مطرح شد، جلو نمیآمدند. شاید کاندیدای دیگری را میآوردند یا آقای روحانی را قانع میکردند که از کاندیداتوری انصراف دهد.
صوفی همچنین درباره تأثیر عملکرد مخالفان در وضع کنونی تأکید کرد: این واقعیت است که عدهای در کشور ما هستند که همان اوضاع نابسامان دوره احمدینژاد برای آنها ایدهآل بوده است. آنها بیکار ننشستند و به کار خود ادامه دادند. 16میلیون رأیی هم که آقای رئیسی آورد، رأی کمی نبود و آن جریان همچنان با قوت به کار خود ادامه داد و کارشکنی کرد.
مردم را نا امید نکنید
نامهنیوز نوشت: محمدرضا تابش، نایبرئیس اول فراکسیون امید و نماینده اصلاحطلب مردم اردکان درباره پشت پرده پروژه استعفای روحانی به نامهنیوز گفت: آنچه این روزها تحت عنوان استعفای رئیسجمهوری مطرح میشود تحتتأثیر بحثهای سیاسی است که این موضوع عنوان میشود.
او افزود: در چنین شرایطی که لازم است متحد به پیش برویم و دستبهدست هم بدهیم تا مردم به آینده امیدوار شوند، طرح کردن استعفای رئیسجمهوری عمدتا موضوعی سیاسی است که نتیجه عکس میدهد و بهجز ناامیدی و یأس دستاورد دیگری ندارد.
تابش ادامه داد: این موضوعات سم مهلکی برای جامعه محسوب میشود و این مسأله سد آهنین ما را مقابل دشمن شکننده میکند، البته از سوی دیگر دولت هم باید به وظایف خود توجه داشته باشد.
این نماینده اصلاحطلب مجلس گفت: دولت باید خود را نقد کند و از این بابت عملکردش مطابق با وعدههایی که داده شد و مطالباتی که مطرح میشود به پیش برود.
او درباره تحلیل سعید حجاریان در رابطه با احتمال برگزاری انتخابات زودرس و تحقق پروژه رئیسجمهوری نظامی گفت: در شرایط کنونی بسیار بعید است موضوع انتخابات زودرس مطرح شود و اینکه این مباحث در برابر موضوع روی کار آمدن رئیسجمهوری نظامی مطرح میشود به نظرم چندان این مسائل ارتباطی به هم ندارد، مضاف بر آنکه طبق قانون، نظامیان نمیتوانند در کشور پست ریاستجمهوری را برعهده بگیرند لذا لازمه آن استعفا از جایگاه نظامی است که در این صورت هم سابقه کاندیدا شدن آنها هم بوده است، لذا به نظرم این موضوعات چندان محل بحث نیست.
چه سودی از آتش زدن سفارت عربستان
و انگلیس عاید کشور شد؟
خبرآنلاین نوشت: حجتالاسلام مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه در ششمین جلسه مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری گفت: بعد از خروج آمریکا از برجام، تعدادی از نمایندگان خاص پرچم آمریکا را آتش زدند، همینها قبلا بعد از ماجرای حج، سفارت عربستان را آتش زدند و سفارت انگلیس را تخریب کردند. چه سودی نصیب کشور و نظام شد؟ دین به ما میگوید غیرت دینی و شور انقلابی را بر پایه عقلانیت هزینه کنید تا میدان بُرده را به دشمن واگذار نکنید. دیدید بعد از قتل عام 400 حاجی در منا با همان سادهلوحی تعدادی آدم احساساتی، چگونه جایگاه مطالبهگری ما به جایگاه بدهکار و ناقض مقررات بینالمللی تبدیل شد؟
مهاجرنیا گفت: اگر ما در راهبرد تهذیبی موفق شویم، تهدیدهایی مانند پاره کردن قرارداد برجام، انتقال سفارت آمریکا به قدس و حمله مکرر اسراییل به سوریه و خفت جهان عرب را به فرصت تبدیل میکنیم. حقیقتا هیچ دورهای مثل این زمان فرصتهای جهانی برای تهاجم علیه بنیادهای لیبرالیستی ضد انسانی مناسب نبوده است. فرصتهای تاریخی برای انهدام پیکره شرکآلود غرب و ایجاد جدایی میان اروپا و آمریکا فراهم شده است. شدیدا نیازمند تولید محتوا برای حرکت تهاجمی هستیم.
مخالفان دولت تحت هیچ شرایطی
زیر بار گفتوگوی ملی نمیروند
جماران نوشت: آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره انتقادات نسبت به دولت گفت: یکی از انتقادهایی که همواره به دولت وارد بوده و هست، چگونگی چینش کابینه و بکارگیری افرادی است که نه همراهی لازم با سیاستها و شعارهای دولت را دارند و نه قادرند در برابر فشارهای غیرمتعارف جریانات دیگر مقاومت کنند.
او با بیان اینکه نباید تا انتخابات بعدی، نفسی برای این رقیب باقی بماند، گفت: متاسفانه رقبا و مخالفان دولت که از قضا قدرتمند و غیرپاسخگو هم هستند، تحت هیچ شرایطی زیر بار گفتوگوی ملی نمیروند و اساساً ضرورتی برای آن نمیبینند و چه بسا مترصد فرصت برای عدم شکلگیری هر گفتوگویی نیز هستند.
قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت در ادامه گفت: دیدیم که پس از واکنش بهنگام و سنجیده رئیسجمهوری درباره برجام که یک دستاورد ملی و مورد تأیید رهبری است، این طیف در مجلس چه غائلهای به راه انداخت و بر چه فضایی دامن زد. میتوان فهرستی مفصل از این گونه رفتارها، اقدامات و بحرانهایی که علیه دولت راه میاندازند، تهیه کرد. متاسفانه این دیگر نامش هر 9روز «یک بحران» نیست. بلکه به نظرم هر روز یک بحران است که علیه روحانی به راه میاندازند تا عرصه را بر دولت تنگ کنند. لذا باید فیلتر شدن تلگرام را نیز در همین چارچوب بررسی کرد.
مردم ایران چه میخواهند؟
عصر ایران در یادداشتی نوشت: مردم ایران بیشتر طرفدار اصلاحطلبان هستند یا تمایلات اصولگرایانه دارند؟ آنها در انتخابات آینده به کدام جریان رأی خواهند داد؟ نگاهشان به مسأله فلسطین چیست؟ درباره ماندن یا رفتن بشار اسد چه فکر میکنند؟ چه دغدغههایی درباره دولت آینده عراق دارند؟ یمنیها چند پهپاد عربستان را ساقط کردند؟ افت یا افزایش محبوبیت حسن روحانی چقدر برایشان مهم است؟ تا چه اندازه برایشان مهم است که چه کسانی از کابینه دوازدهم حذف میشوند و چه افرادی جایشان را خواهند گرفت؟ آمار بازدیدکنندگان از نمایشگاه قرآن امسال نسبت به سال قبل بالا رفته یا پایین آمده است؟ تغییر و تحولات فراکسیونهای مجلس شورای اسلامی چگونه است؟ و ...؟
بسیاری واقعاً فکر میکنند اینها و نظایر اینها، دغدغههای مردم ایران هستند! نگاهی به سخنرانیها، رسانهها، نوشتهها و حتی دعواهایشان بیندازید! چنان در این دایره محدودی که خود ساختهاند دور میزنند که انگار در بیرون دایره فرضیشان، دنیایی و مردمانی وجود ندارد! مشکل اینجاست که اینان صدا و رسانه دارند ولی دههامیلیون نفری که جنس دغدغههایشان متفاوت است یا بیصدا هستند یا اگر هم صدایی از ایشان بلند شود، گوش شنوایی منتظرشان نیست!
اما دغدغه اغلب مردم ایران چیست؟ اکثر مردم ایران فقط یک چیز میخواهند و آن «زندگی عادی» است.
ایرانیها نه مانند مردم آلمان دوران هیتلر دچار خود برتربینی نژادیاند و نه مانند متوهمان داعش، در اندیشه بسط ایدئولوژی خود بر جهان به ضرب و زور شمشیرند و نه همانند امثال ترامپ داعیه قلدری جهانی دارند؛ آنها فقط یک چیز میخواهند و آن زندگی عادی است، مانند میلیاردها انسان دیگر که در این جهان زندگی میکنند.
زندگی عادی یعنی زندگیای که بخش عمده آن را شعار و شعارزدگی پر نکرده باشد. ایرانیها از صبح علیالطلوع که پیچ رادیو را باز میکنند، تلویزیونهایشان را روشن میکنند، سراغ اینترنت که میروند، سایت و روزنامه و خبرگزاری که میخوانند، به در و دیوار که نگاه میکنند و ... خود را در محاصره شعار و شعار و شعار میبینند. واقعا یک ملت تا چه اندازه میتواند شعارزدگی را تحمل کند؟!