نوید فرخی مترجم و پژوهشگر ژانر کارآگاهی
سِر آرتور کانن دویل، خالق شرلوک هولمز، 159سال پیش در چنین روزی متولد شد. مخلوق این نویسنده، برای بسیاری فراتر از یک کاراکتر داستانی است، زیرا او الگویی را برای زندگی عرضه داشته است. بدون هیچ زیادهگویی، در این یادداشت کوتاه سراغ برخی از حقایق زندگی دکتر کانندویل میروم؛ حقایقی که کمتر مورد اشاره قرار گرفتهاند.
اعتقاد به روحگرایی
کانندویل در بازهای پانزده ساله، همسر، فرزند، سه برادر، یک برادرزاده و یک خواهرزاده خود را از دست داد که ضربه روحی بزرگی برایش بود. او در این مقطع از زندگی، با انجمنهای احضار روح آشنا شد و حضور در چنین جمعهایی را مایه تسلی خاطرش یافت. تحتتأثیر چنین جلساتی، او به روحگرایی گرایش پیدا کرد (باور به اینکه پس از مرگ، موجودیت آگاهی ادامه مییابد و تحت شرایطی امکان تماس با موجودات زنده را داراست). در این اثنا، کانندویل تعدادی آثار مرتبط با احضار ارواح و ماورالطبیعه نیز نوشت؛ ازجمله کتاب جهان پس از مرگ که به فارسی برگردانده شده است.
کانندویل به خاطر خلق شرلوک هولمز به لقب شوالیه مفتخر نشد
در سال 1902، ادوارد هفتم پادشاه بریتانیای کبیر، آرتور کانندویل را به لقب شوالیه مفتخر کرد، اما به دلیل خلق کاراکتر شرلوک هولمز نبود که دویل به این درجه نائل شد. جنگ بوئر در ابتدای قرن بیستم، انتقادات زیادی را برای حکومت بریتانیا به همراه داشت. بسیاری از چهرههای سیاسی، اجتماعی و هنری دراینباره سیاستهای بریتانیا را مورد نکوهش قرار دادند. در این میان، کانندویل به حمایت از دولت انگلستان در این جنگ پرداخت و مقالهای با عنوان «جنگ در آفریقای جنوبی: علت و نحوه مدیریت» را به رشته تحریر درآورد. یادداشت او با تیراژ بالا در سطح جامعه پخش شد. دویل همچنین بهعنوان پزشک داوطلب به مدت چهار ماه به مناطق جنگی رفت. از این بابت بود که در طی ماههای بعد، او مفتخر به کسب لقب شوالیه شد.
کانندویل برای خودش یک پا ورزشکار بود
آرتور کانندویل در طول زندگی خود، سراغ ورزشهای زیادی رفت. او بهعنوان دروازهبان تیم فوتبال پورتموث بازی میکرد. کریکت بازی حرفهای بود و با بازیکنان مشهور این رشته ورزشی همبازی بود. دویل بعد از مسافرت به سوییس، به توسعه و ترقی رشته اسکی در بریتانیا کمک کرد، همچنین او به گلف نیز علاقه داشت و مدتی بهعنوان کاپیتان تیم گلف ساسکس انتخاب شد.
تحصیل پزشکی و داستان نویسی
کانندویل از سال 1876 الی 1881 در دانشگاه علوم پزشکی ادینبورگ تحصیل کرد. در این زمان بود که او نخستین داستانش را با نام «خانه ییلاقی پر رفت و آمد گرسترف» نوشت. از قضا هیچ مجلهای حاضر به چاپ آن نشد. نخستین داستان چاپی دویل «معمای دره ساساسه در آفریقا» نام دارد که در سال 1879 در مجله چمبر ادینبورگ به چاپ رسید. او همچنین در این سال نخستین مقاله علمیاش را در مورد ریشه گل یاس در ساخت سم نوشت که در ژورنال پزشکی بریتانیا منتشر شد.