محمود اشرفی روزنامه نگار
کنشهای سیاسی در سطح فراملی تابعی از شرایط ژئوپلتیکی است. شرایط ژئوپلتیک ما را ناگزیر میسازد در راستای شرایط برآمده از جغرافیای سیاسی و اهمیت منطقهای و فراملی، مش سیاسی خردمندانهای را پیش گیریم. این اساس شیوه عمل سیاسی برمبنای ژئو استراتژیک است. در این فرآیند شیوه رفتار سیاسی، پیامدهای تنش منطقهای و بینالمللی نخواهد داشت. اما همه کشورها بهویژه کشورهای قدرتمند نه با تمایل بلکه ناگزیرند به این شرایط تن در دهند. سازش سیاسی آمریکا با کرهشمالی در چنین فهرستگانی جای میگیرد. کرهشمالی شرایط ژئوپلتیکی ویژهای دارد. این نقطه از جهان محل تلاقی قدرتهای بزرگ همچون چین، روسیه و آمریکا بوده و یکی از گرانیگاههای سیاسی جهان به شمار میرود. جغرافیای سیاسی ویژه برخی نقاط جهان را به محلی تبدیل میکند که بروز تنش در این مناطق بسیار گستردهتر از سطح منطقهای خواهد بود. این مناطق را میتوان «مناطق تعادل استراتژیک» strategic balance zones جهان نامید. در این مناطق تنش منطقهای با شتاب به بحران گسترده بینالمللی تبدیل خواهد شد. در مناطقی که بهمثابه گرانیگاه و نقطه تعادل جهانیاند؛ دیگر منافع حیاتی کشورهای بزرگ به شکل کلاسیک آن مطرح نیست، زیرا موضوع صلح جهانی در میان است. در دولت اوباما گفتوگو از تغییر استراتژی آمریکا و نگاه و توجه بیشتر به خاور دور و حوزه پاسفیک مطرح بود. بسیاری از تحلیلگران سیاسی تنش سیاسی و حتی نظامی در اقیانوس آرام را پیامد این استراتژی جدید میدانستند. اما در عمل سیر رویدادها به گونه دیگری بود، زیرا آمریکا افق روشنی برای خود در بروز درگیری در حوزه پاسفیک و رویارویی با قدرتهای بزرگ نمیبیند. در این میان خواسته چین و روسیه نیز بروز درگیری نیست. از سوی دیگر این دو کشور از ظهور کرهشمالی بهعنوان یک قدرت اتمی خرسند نیستند. جریان کرهشمالی آموزههای بسیاری برای کشور ما دارد، زیرا ایران نیز گرانیگاه سیاسی و نقطه تعادل استراتژیک منطقه به شمار میرود. بر کنار از رقابتهای سیاسی منطقهای که بهویژه از سوی عربستانسعوی به آن دامن زده میشود، نقش ثبات ایران در تامین آرامش منطقه و جهان بر همگان مخصوصا اروپاییها آشکار است. ایران همواره سرزمینی امن و حایل بین مناطق پرآشوب افغانستان و پاکستان بوده است. از اینرو تهدیدات نظامی عربستان و اسراییل درواقع چیزی جز تبلیغات سیاسی نیست، زیرا سیاست خارجی این کشورها درنهایت بازتابی از سیاستهای پنهان و آشکار آمریکاست. اهمیت ثبات ایران در دو جنگ جهانی بزرگ قرن گذشته بهویژه جنگ دوم ثابت شده است. ایران بهمثابه نقطه تعادل استراتژیک منطقه و گرانیگاه صلح بوده و تهدید نظامی آن از سوی برخی کشورها چیزی جز حرفهای بیپایه نیست. در صورت بروز تنش بزرگ، کشورهای مصنوع قرن بیستم یعنی عربستانسعودی، اسراییل و امارات متحده عربی بیشترین زیان را خواهند دید. ایران مصون خواهد بود. این را تاریخ دور و دراز کشورمان ثابت کرده است.