محمد سرابی روزنامهنگار
اسراییل بارها مخالفان عرب خود را در نقاط مختلف جهان ترور کرده و مسئولیت آن را هم نپذیرفته است، البته نه به دلیل اینکه کشتن فلسطینیها در خارج از فلسطین را انکار میکند، بلکه به این خاطر که نمیخواهد با کشور میزبان درگیر شود. صهیونیستها همیشه مدعی میشوند که نظامی با فرهنگ سیاسی بالا هستند و در نتیجه نمیخواهند به صراحت بیان کنند که به دیگر نقاط جهان تروریست اعزام میکنند.
استیون اسپیلبرگ کارگردان آمریکایی دو فیلم ساخته است که مستقیما به اسراییل ارتباط پیدا میکند. معمولا از فیلم اول «فهرست شیندلر» که ماجرای آن به هولکاست ارتباط پیدا میکند، بیشتر نام برده میشود، اما این کارگردان که خود از خانوادههای یهودی ارتدکس آمریکایی است، یک اثر دیگر هم دارد که در سال 2005 اکران شد. «مونیخ» براساس کتابی به نام «انتقام» از جرج جوناس، نویسنده کانادایی مجارستانیتبار ساخته شده است. داستان فیلم درباره گروگانگیری در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۷۲ مونیخ است. 8 عضو سازمان فلسطینی سپتامبر سیاه وارد محل اقامت ورزشکاران اسراییلی میشوند و 11 عضو کاروان ورزشی را گروگان میگیرند. در جریان انتقال گروگانها و گروگانگیران به فرودگاه، پلیس آلمان دست به تیراندازی میزند تا اسراییلیها را آزاد کند. جوانان سپتامبر سیاه با وجود سن و تجربه کم برای واکنش آماده بودند و زمانی که فهمیدند حمله شروع شده است به تبادل آتش پرداختند، در نتیجه تمام 11اسراییلی و 5 نفر از فلسطینیها کشته شدند.
این اتفاق 5سال بعد از جنگ 6 روزه رخ داد که در آن رژیم صهیونیستی توانسته بود به سرعت اتحاد نظامی اعراب را شکست دهد، در نتیجه تأثیر ناگواری بر روحیه صهیونیستها داشت.
اینکه نمایندگان جوان این کشور در اروپا در معرض خطر باشند و خطای آلمانیها باعث مرگ آنها شود، آنقدر «گلدامایر» نخستوزیر اسراییل را خشمگین کرده بود که دستور یک زنجیره عملیات تروریستی برای انتقامگرفتن داد. تمام فلسطینیهایی که با این اتفاق در ارتباط بودند باید کشته میشدند. این انتقامجویی عملیات «خشم خدا» نام گرفت و ظاهرا تا 20سال بعد هم ادامه داشت.
در نیمه دوم قرن بیستم اتفاقات دیگری هم درحال رخ دادن بود، برخی از گروههای فلسطینی به تسویهحساب با یکدیگر میپرداختند یا با مارکسیستهای مسلح شورشی متحد میشدند. این کار تعداد متهمان به ترور را بیشتر میکرد و باعث میشد ردیابی ماموران اسراییلی مشکل باشد.
اکنون ترور « فادی محمد البطش» مهندس برق متولد غزه که در دانشگاهی در مالزی تدریس میکرد هم به اسراییل نسبت داده میشود. زمانی که این جوان از خیابان عبور میکرد، دو موتور سوار رگبار گلوله را به سمت او شلیک کردند. مانند همیشه صهیونیستها دست داشتن در این ترور را رد کردند.
در فیلم مونیخ «آونر کافمن» مامور امنیتی درجه پایین موساد برای این عملیات فراخوانده میشود. قبل از انجام عملیات تمام سابقه کاری او با موساد گسسته و از نظر اداری از این سازمان حذف میشود تا اگر دستگیر یا شناسایی شد، اسراییل بتواند ارتباط خود با او را انکار کند. ردپای گروهی که با او همراه شدهاند هم به همین شکل پاک میشود. آنها مشخصات کسانی را که باید به قتل برسانند، دریافت و با مهارت و خشونت فراوان کار خود را شروع میکنند. اهداف با بمبگذاری در تختخواب یا تیراندازی در راهروی آپارتمان کشته میشوند. حتی در یک شب آنها با یک گروه مبارز فلسطینی در ساختمانی اقامت میکنند بدون اینکه هویت خود را نشان دهند.
ظاهرا اسپیلبرگ در این فیلم انتقاداتی به سیاست اسراییل درباره قتل فلسطینیهایی که از ماجرا دور هستند یا دیگر ارتباط خاصی با جنبشهای مقاومت ندارند، وارد کرده است، اما نکته در اینجاست که ماموران امنیتی اسراییل را به شکل شخصیتهایی بسیار «مثبت» معرفی میکند. کسانی که در واقعیت، عامل کشتارهای فراوانی در خارج از مرزهای سرزمینهای اشغالی هستند.