| علی خان محمدی| مدیر عامل مجمع ملی خبرگان کشاورزی|
صندوق بیمه محصولات کشاورزی هیچ برنامهای برای کشاورزان ندارد و نتوانسته است در این زمینه اعتماد سازی کند، به همین دلیل اغلب کشاورزان تمایلی برای بیمه محصولات خود ندارند. وقتی یک صندوق حمایتی نتواند خسارت تولیدکنندگان را به موقع پرداخت کند در اعتمادسازی هم موفق نخواهد بود. صندوق بیمه کشاورزی هنوز خسارت سالهای گذشته را به کشاورزان پرداخت نکرده است، بنابراین کشاورز یا دامدار هیچ انگیزهای برای تمدید بیمه محصولات خود ندارد. وقتی تولیدکننده محصول خود را بیمه میکند به این فکر میکند که اگر بر اثر بیماری دامش از بین رفت یا بر اثر سرما و گرما محصولش خشک شد، در عوض بهزودی خسارت آن را دریافت خواهد کرد، رویهای که در کل دنیا مرسوم است. در کشور خودمان هم وضعیت، درباره بیمه خودرو همینطور است. وقتی به خودرویی آسیب وارد میشود تکلیف پرداخت خسارت به آن تا یک ماه بعد مشخص میشود اما درباره کشاورزان این طور نیست و دیون سالهای قبل هنوز مانده است، بنابراین آنها هم دلسرد خواهند شد. دود این دلسردی هم به چشم کشاورزان میرود و هم به چشم صندوق بیمه کشاورزی.
امسال صندوق بیمه کشاورزی به جای پرداخت خسارت به تولیدکنندگان، بدهی آنها را به جای حق بیمه محاسبه کرده است در صورتی که ادامه همین روند ریزش بیمهشدگان را رقم خواهد زد. درحالحاضر 17 استان کشور خسارتدیدهاند و محصولاتشان از صفر تا 100 از بین رفته است اما برخی خوشحالند و فکر میکنند که اگر بر جمعیت بیمه نشده و خسارتهایشان مانور دهند و بگویند: «کسانی که بیمه شدهاند خسارت گرفتهاند اما دست بیمه نشدگان خالی مانده» درس عبرتی برای تولیدکنندگان خواهد شد تا در آینده به صندوقهای بیمه روی بیاورند درحالیکه این روش، روش درستی نیست. کشاورز نباید به اجبار به سمت صندوقهای بیمه بیاید، بلکه باید با اطمینان خاطر و اعتماد کامل محصولش را بیمه کند. امسال این همه مشکلات برای کشاورزان بهوجود آمد و کشاورزان تا مرز سکته پیش رفتند درحالیکه اگر صندوق خوب عمل میکرد این طور نمیشد. چند روز قبل کشاورزی در شهرستان تاکستان وقتی میبیند در اثر سرما باغش از بین رفته است، سکته میکند و تا به بیمارستان برسد فوت میکند چون در این شرایط میداند دستش به هیچکجا بند نیست، از یک طرف بدهکار است و از یک طرف دیگر باغی هم ندارد.
بارها اعلام کردیم که گرفتن یارانه از دولت در ازای حق بیمه اشتباه است و صندوقها باید مستقل باشند. آنها باید فکری کنند تا مبلغ حق بیمه بیشتری از کشاورز دریافت شود و از سوی دیگر خسارت آنها هم به موقع و کاملتر پرداخت شود چون از دولت نمیشود توقع کمک داشت. دولت چقدر کمک کند؟ مگر دولت توانست سهم خود در سالهای گذشته را به موقع پرداخت کند؟ صندوقها نباید وابسته باشند. معتقدم هم صندوق بیمه کشاورزی و هم کشاورزان راه خود را اشتباهی رفتهاند و به دولت وابسته شدهاند.
دولت باید از کشاورزان و صندوقها پشتیبانی و با تسهیلات ارزانقیمت از آنها حمایت کند اما وابستگی به دولت درست نیست. کشاورزان در کشورهای دیگر بهرهوری بالایی دارند، با هدف کار میکنند، اصل بیمه را پرداخت میکنند و درواقع عدد حق بیمه و خسارتها واقعی است. آنها براساس بهرهوری حق بیمه پرداخت میکنند اما در ازای آن خسارت را به موقع دریافت میکنند، امنیت شغلی، فکری و تولیدی دارند و فقط به محصول فکر میکنند. آنها دغدغه فروش محصول و حوادث غیرمترقبه را ندارند و به محض ورود به سامانههای کشاورزی از روشهای مبارزه با سرما، گرما، تگرگ و حوادث غیرمترقبه آگاه میشوند، بنابراین هم صندوقهای قدرتمند دارند و هم کشاورزان توانمند. یک کشاورز هر چیزی را تولید نمیکند و تولید او براساس شناسنامه مزرعهاش انجام میشود. در این صورت بهرهوری بالایی هم دارد اما در اینجا امسال گندم کشت میکنند اگر از بین رفت سال بعد هندوانه میکارند، نشد محصول دیگر. اصلا به بازار هدف وشرایط اقلیمی منطقه و خاک مزرعه توجه نمیکنند که براساس آن تولید صورت گیرد. در کشور ما تولید امنیت ندارد و همین حالا 17 استان کشور به خاطر وضع اقلیمی عزا دارند، نه دولت و نه صندوقها هم کاری از دستشان بر نمیآید. میگویند خسارت را بررسی میکنیم اما تا آن زمان، کشاورز از بین رفته است. باید از طریق آموزش و فرهنگسازی سطح آگاهی کشاورزان نسبت به تولید و بهرهوری را افزایش دهیم و برای تولید برنامهریزی کنیم.
کشاورزان یا تشکلهای آنها هیچ نمایندهای در صندوق بیمه ندارند تا حق بیمه و خسارت براساس شرایط واقعی و منصفانه تعیین شود. کشور ما با انواع بلایا روبهروست، بنابراین باید صندوقهای بیمه کشاورزی قویتر شوند، زیرساختهای کشت و کار هم قویتر شود و این اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه کشاورزی دانشبنیان شود.