ياد مرگ رويشگاههاى غفلت را ريشهكن مىكند و طبع را نازك مىسازد و پرچمهاى هوس را درهم مىشكند و دنيا را در نظر كوچك مىكند.
امام صادق(ع)
اکسیر حیات
باد آمد و زان سرو خرامان خبر آورد
در کالبد سوخته، جانی دگر آورد
امروز هم از اول صبحم سر مستیست
این بوی که بودهست که باد سحر آورد
صد منت باد است برین دیده کزان راه
من سرمه طلب کردم و او خاک درآورد
هرگز نرود از دل من گریه شب
کش در ته پهلو شد و از خواب درآمد
ای دیده، فرو ریز هر آن آب که داری
کین آتش اندوه ز من دود برآورد
من آب طلب کردم ازین دیده درین سوز
او خود همه پرکاله خون جگر آورد
هان،ای دل عاصی، چه شود حال تو کاینک
سلطان به غزا آمده بر جان حشر آورد
یارب، چه شد او، در تن نالانِ که جا کرد
آن جان برون رفته که در جان سقر آورد
زان مرغ که شب ناله همی کرد، بپرسید
جایی گل خندان مرا در نظر آورد
خون من دل سوخته در گردن قاصد
کان نامه که آورد از او دیرتر آورد
خسرو نگهش دار که اکسیر حیات است
گردی که صبا دوش ازآن رهگذر آورد
امیرخسرو دهلوی