شماره ۳۴۲ | ۱۳۹۳ شنبه ۱۱ مرداد
صفحه را ببند
انرژی هسته‌ای و سینرژی مقاومت ضدصهیونیستی

|  نادر صدیقی  |  

وزیرخارجه ترکیه در پاسخ به پرسش مربوط به احتمال دبیر کلی وی در حزب حاکم پس از پیروزی محتمل اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری، فهرستی از فعالیت‌های هر روزه خود در جهت حمایت از مردم غزه را ردیف کرده و می‌گوید چنان در شغل خود مستغرق شده که فرصتی برای فکر کردن به مقوله جانشینی نمی‌یابد (تلویزیون آ. خبر، ترکیه، دوم مرداد) مسأله‌سازی آمریکا و لابی صهیونیستی از انرژی هسته‌اي ایران چنان سایه سنگین خود را بر سیاست خارجی کشورمان تحمیل کرده که وزیرخارجه کشورمان نمی‌تواند بگوید اولویت نخست او مسأله غزه و فلسطین است.  آتش‌افروزی صهیونیستی بر آسمان سیاست و زمین زیست مسلمین، آتش تنازعات قومی و فرقه‌ای از سومالی و سوریه تا عراق و افغانستان دست‌کم تا یک دهه آینده دست از سر ساکنین این حوزه وسیع از جغرافیای اسلام برنخواهد داشت و بنابراین باید پاسخ مسأله را در همان سطحی از کلیت انتشار داد که این تنازعات در آن عمل می‌کنند. به عبارت دیگر، تمرکز هسته‌ای وکانونی حول یک موضوع خاص به‌رغم همه اولویت انکارناپذیر خود نمی‌تواند جانشین مسأله حیاتی صلح و جنگ باشد. به تعبیر روشن‌تر هرگام اعتمادسازی هسته‌ای در ژنو و وین و نیویورک باید با یک گام (و بلکه صد گام) صلح‌سازی در کابل و دمشق و بغداد و قاهره و تریپولی همراه شود. به این ترتیب درحالی‌که دشمن صهیونیستی می‌کوشد انرژی هسته‌ای را به امری انرژی‌گیر بدل کرده و مانع انرژی‌گذاری ایران در عرصه صلح‌سازی و تنش‌زدایی منطقه‌ای شود، باید از خلال توسیع همکاری‌های منطقه حول صلح‌سازی و تنش‌زدایی از عرصه مناسبات مذاهب اسلامی، یک سینرژی و هم‌افزایی مثبت در سطح امت آفرید. رخداد‌های اخیر نشان می‌دهد که اعتمادسازی هسته‌ای در سطح مناسبات ایران و آمریکا به‌رغم همه اهمیت خود نمی‌تواند جایگزین صلح‌سازی در سطح منطقه‌ای و زمینه‌سازی برای تأسیس پیمان‌ها و اتحادیه‌های فراملی و منطقه‌ای باشد. درحالی‌که برخی کارشناسان مسائل منطقه‌ای می‌کوشند در تراکم پدیده‌های خشونت‌بار جهان نزدیک و برآمد بی‌سابقه هویت‌های مرگبار قومی و مذهبی یک «فرصت» برای بسط و توسعه همکاری ایران - آمریکا جست‌وجو کنند، در عمل این رژیم صهیونیستی است که نهایت بهره‌جویی شیطانی را از این منازعات به عمل می‌آورد: مداقه اندک در خطابت سیاسی نمایندگان رژیم صهیونیستی نشان خواهد داد که چگونه در جریان شکل‌دهی به افکارعمومی غرب از آن منازعات برای توجیه نسل‌کشی در غزه بهره‌برداری می‌شود. نتانیاهو می‌گوید حماس همان داعش است و نماینده او در سازمان ملل برای توجیه جنایات جنگی اسراییل می‌کوشد این رژیم اشغالگر را در خط مقدم یک نبرد جهانی برضد زنجیره تروریستی«از ابوجا تا فلوجه» جلوه دهد. باید اعتراف کرد که آن اَبَرجنایتکاران در نهایت هوشیاری شیطانی به شبیه‌گردانی مقاومت مشروع فلسطین با گروه‌های افراطی نظیر داعش و بوکوحرام متوسل می‌شوند. جنایات نوبتی اسراییل تازگی ندارد اما باید در این نکته تامل کافی کرد که چرا و چگونه آن افکارعمومی غربی و بخصوص اروپایی که تا همین اواخر و در مرز سال‌های پایانی دهه 90و نیمه نخست دهه پیشین آنچنان علیه جنگ آمریکایی و   علیه تجاوز‌های ضدفلسطینی موضع می‌گرفت اکنون موضعی انفعالی و حتی پذیرنده در قبال اشکال نوین همان جنایات اتخاذ کرده؟ حقیقت تلخ آن است که افکارعمومی جهان غرب خاورمیانه را به شکل یکپارچه می‌بیند و هر چه ما بکوشیم از سر ساده‌اندیشی، گوهری ممتاز و مستثنی و منتزع از جهان اطراف و همسایگان برای هویت متفاوت ملی و خودی قایل شده و این هویت برگزیده و ممتاز را «متحد طبیعی» آمریکا دانسته و مناسبات برد- برد با جهان غرب را مستلزم رابطه برد-باخت با جهان نزدیک و همسایه جلوه دهیم، طرف مقابل چنین نگاهی به ما ندارد و در بهترین حالت برمبنای نگاهی ابزاری و تاکتیکی ما را به شکل «شری کمتر» و موقتا قابل تحمل‌تر خواهد دید و نه هرگز نقطه کانونی و محوری یک ملیت خویشاوند با جهان غرب. از سوی دیگر باید مواظب بود موج جدیدی که حمایت صریح و بی‌پروای آمریکا از جنایات اخیر در سطح منطقه پدید آورده به بهانه‌های واهی علیه ایران کانالیزه نشود. یعنی نباید اجازه داد نیروهای افراطی منطقه در نزد افکارعمومی با توجه به پیامد‌های محتوم وتصاعدی جنایات اسراییل در افزایش نفرت ضد آمریکایی، اعتمادسازی ضرور هسته‌ای با جهان غرب را به شکل «همدستی ایران و آمریکا بر ضد طرف ثالث» جلوه دهند. همین امر ضرورت ایجاد یک توازن تازه میان اعتمادسازی و توافق‌های وین و ژنو با صلح‌سازی منطقه‌ای را نشان می‌دهد. به تعبیر روشن‌تر، در پیامد جنایات اخیر اسراییل در غزه و کرانه باختری، دینامیزم و انرژی تازه‌ای در سطح افکارعمومی منطقه‌ای به وجود آمده که اگر نیروی بی‌کران این انرژی تازه آزاد شده، در جهت یک مقاومت سراسری، عموم بشری، فراملی و امت‌محور بر ضدصهیونیسم کانالیزه نشود باید منتظر رشد جهش‌وار انواع تازه‌ای از گروه‌های افراطی بود که همین انرژی را به جهات انحرافی ازجمله به جانب ایران‌هراسی و شیعه‌ستیزی سوق دهند.


تعداد بازدید :  55