بوکوحرام گروه تروریستی افراطی است که طی هفتههای اخیر در نیجریه تقریبا هر روز یک عملیات تروريستي انجام داده است. علاوه بر عملیاتهای تروریستی انتحاری که این گروه انجام میدهد، سری عملیاتهای این گروه با استفاده از سلاحهای سبک علیه غیرنظامیان و ارتش نیجریه در شمالشرق این کشور با هیچ پاسخی از سوی ارتش نیجریه مواجه نشده است. گویی دولت و ارتش نیجریه قصد ندارد هیچ تلاشی برای سرکوب بوکوحرام به خرج دهد. نتیجه این سیاست این میشود که بوکوحرام با استفاده از سلاحهای سبک به روستاها حمله میکند. پلیس و پستهای ارتش، بانکها و مدارس نیز از حملات بوکوحرام درامان نیستند. در نظر بگیرید که مادران و پدران نیجریهای مجبورند فرزندانشان را به مدارسی بفرستند که هیچامنیتی در برابر حملات احتمالی بوکوحرام ندارند. علاوه بر این بوکوحرام هنوز چندصد دختری را که ربوده آزاد نکرده است. بنابراین سوال اساسی این است که چرا دولت و ارتش نیجریه اقدامی عاجل و قطعی در برخورد با بوکوحرام صورت نمیدهند؟
برای پاسخ به این سوال باید نگاهی به ساختار دولت و ارتش نیجریه و رابطه این دونهاد با هم بیندازیم. نگاهی به تاریخ نیجریه نشان میدهد که رابطه ارتش و دولت نیجریه همواره با تقابل همراه بوده است. در سال 1963میلادی نیجریه نخستین دولت جمهوری را تجربه کرد اما عمر این دولت تنها 10سال بود و در سال 1973 ارتش قدرت را در نیجریه به دست گرفت و دولت جمهوری سرنگون شد. بار دیگر در سال 1983 دولت جمهوری دوم در نیجریه به قدرت رسید که عمر این دولت هم طولانی نبود و تنها 6سال بعد بار دیگر نظامیان قدرت را در دست گرفتند. این بار قدرت نظامیان هم زیاد طول نکشید و بار دیگر این دولت جمهوری سوم بود که در سال 1993 به قدرت رسید. طنز ماجرا اما این است که تنها 3سال بعد بار دیگر نظامیان قدرت را ربودند و توانستند تا سال 2006 که چهارمین دولت جمهوری بر سر کار آمد، بر مسند قدرت بمانند، بنابراین نیجریه در تمامی این سالها نوعی بیثباتی سیاسی را تجربه کرده که دلیلش نزاع قدرت میان دولت و ارتش بوده است.
امروز که بوکوحرام در نیجریه میتازد و تاراج میکند، انتظار این است که ارتش این کشور سرکوب این گروه تروریستی را آغاز کند اما مشکل این است که دولت گودلاک جاناتان، رئیسجمهوری نیجریه به هیچعنوان نمیخواهد ارتش را تقویت کند. ارتش نیجریه برای مبارزه با بوکوحرام نیاز به حمایت دولت دارد تا بتواند عملکردی موثر داشته باشد اما کاملا مشخص است که دولت نیجریه از ترس قدرت گرفتن دوباره ارتش و به خطر افتادن دوباره جمهوری، تمایلی به میدان دادن به ارتش ندارد. ارتش نیجریه ارتشی موثر و کارآمد نیست. از تجهیزات بهروز و مدرن نیز برخوردار نیست و مبارزه با بوکوحرام استراتژی بلندمدت و تجهیزات به روز طلب میکند اما دولت نیجریه بر این عقیده است که هر زمان تهدیدی امنیتی در نیجریه سربرآورده و ارتش برای سرکوب این تهدید مامور شده پیامد آن تضعیف دولت جمهوری و رهبران سیاسی غیرنظامی بوده است. گودلاک جاناتان به وضوح از این میترسد ارتش بار دیگر به قدرت بازگردد و با دستاویز قرار دادن عملکرد ضعیف دولت در برخورد با بوکوحرام، دولت جمهوری را سرنگون کند.
نتیجه این مصلحتاندیشی سیاسی ایجاد شکافی میان دولت و نیروهای امنیتی است که بوکوحرام با استفاده از همین شکاف و فضای بهوجود آمده همچنان میتازد و خود را متعهد به هیچ
توافقنامه ای میان خود و دولت نمیداند.