| پيمان مقدم | روزنامهنگار|
نمایشگاه بیستم مطبوعات در غیاب رئیس دولت تدبیر و امید برگزار شد و پایان یافت. در هفتهای که گذشت بحث بر سر میزان اثرگذاری و ضرورت برگزاری نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها در میان اهل قلم داغ بود. اینکه این سبک و سیاق دورهمی رسانهها چقدر مفید فایده است آن هم در فضایی که همچنان بساط امر و نهی و این را بگویید و آن را نگویید برپاست. در همین اتمسفر دستوپاگیر هم امیدوار بودیم تا حضور رئیسجمهوری به گردهمایی اهل قلم رنگ جدیت و رسمیت بدهد اما ظاهرا قسمت نبود. در روزگاری که رسانههای حامی اعتدال همچنان با محدودیتهای حرفهای برجامانده از سالهای سخت گذشته دست به گریبانند، از حضور رئیسجمهوری محبوب خود هم محروم ماندند. بیشک مشاوران رئیسجمهوری و تیم رسانهای دولت قطاری از توجیهات را در باب فشرده بودن برنامهها و کم بودن فرصت و مهیا نشدن هماهنگی ردیف میکنند اما خودشان بهتر میدانند که کُمیت هماهنگیهای رسانهای دولت لنگتر از حضور یا عدم حضور رئیسجمهوری در نمایشگاه است. تلخی ماجرا اینجاست که روزهای سختی در پیش است. مذاکرات هستهای به پیچ نهایی و تصمیم آخر نزدیک میشود؛ آن هم در روزگاری که در و دیوار شهرمان پر است از تصویر آدرس شمرهایی که دولت به مذاکره با آنها نشسته و هدف این تصاویر انبوه هرچه باشد حمایت و پشتیبانی از دولت مستقر نیست. در روزگاری که چهارمین گزینه وزارت علوم هم نامزد نشده، پاسخ منفی میشود و فریاد «دو - دو» تحویل میگیرد و از سوی کمپین متحد رسانههای منتقد زیر یک خمش گرفته میشود. در این معرکه پیچیده، کدام گروه بیش از رسانههای حامی اعتدال میتوانند به داد دولت برسند و در برابر این امواج سهمگین یاریاش کنند؟
آقای رئیسجمهوری که قابل ندانستند اما انگیزه و انرژی ما در حمایت از راهی که برگزیدهایم، کاستی نمیگیرد. ما تازه به اردوی اعتدال وصل نشدهایم. روزهای سختی گذشت. روزهایی که همین غرفههای برتر و رسانههای متحد خبر بررسی مجدد صلاحیت جناب روحانی را در بوق کرده بودند؛ روزهایی که سوابق دیپلماتیک رئیسجمهوری به صورت بیرحمانهای تخریب میشد. روزهایی که در چاپخانهها هم کنترلمان میکردند. روزهای سختی بود که گذشت و ما هنوز از عهدمان نگذشتهایم...