شماره ۱۳۷۱ | ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۷ اسفند
صفحه را ببند
پیشنهادهای نوروزی اهالی هنر در حوزه‌های مختلف فرهنگی

ابراهیم داروغه‌زاده/  مدیر سینمایی

  کتاب: 1- دنياي سوفي (داستاني در باره تاريخ فلسفه)-  نويسنده: يوستين گوردِر/ 2- درمان شوپنهاور-  نويسنده: اروين يالوم
  فیلم خارجی:  1- دانكرك-كريستوفر نولان/2- ستيغ اره‌اي(هکساو)- مل گيبسون  
  فیلم ایرانی:  تنگه ابوقريب، مغزهاي كوچك زنگزده، بمب يك عاشقانه، سرو زير آب
  فیلم روی پرده: همه فيلم‌هاي اكران نوروزي
  گردشگری:  جزيره هرمز
  پیشنهاد برای ‌سال جدید :  مهربانانه‌تر و بدون قضاوت منفي با يكديگر گفت‌وگو كنيم

محمد جلیل عندلیبی/ آهنگساز

   کتاب:
 سرگذشت موسیقی ایران
  فیلم خارجی:  
سه بیلبورد خارج از ابینگ میزوری
  فیلم ایرانی:
گنج قارون
   موسیقی: قطعه آوازی مست مست ساقیا دستم بگیر
  گردشگری: غار علیصدر/ سنندج
 بهترین اتفاق فرهنگی‌ سال : ‌ افتخار اعطای هدیه به استاد لوریس چکناواریان
  بدترین اتفاق فرهنگی‌ سال :
قاچاق آثارم که البته محدود به امسال نیست
  پیشنهاد برای ‌سال جدید :  رو راست باشیم و راه معنویت را هم تجربه کنیم

ابوالفضل جلیلی/ کارگردان سینما

   کتاب: من یه جمله دارم که میگم تمام مشکلات از فهمیدن آغاز میشه. پس بهتره هیچ کتابی خونده نشه تا این دوران بگذره اما اگه مشکلات رو دوست دارید. بزرگترها رو سفارش می‌کنم کتاب گفت‌وگوی هما میرافشار با شعبان بی‌مخ رو بادقت بخونند.
  فیلم خارجی:  سریر خون. آکیرا کوروساوا
  فیلم ایرانی:   اگر میتونند نبینند
  پیشنهاد برای ‌سال جدید :  مسئولینی که مدام دور پست‌ها و شغل‌های مهم می‌چرخند، بسه دیگه نترسید به بچه‌های خودتون رحم کنید و برخی از پست‌ها را به اون‌ها واگذار کنید کوچکترین شون سی و هشت ساله‌ست

کیوان ساکت

   کتاب: رستاخیز کلمات  از استاد شفیعی کدکنی  و یا شرح بی‌نهایت (خاطرات استاد فرهاد فخرالدینی است)
  فیلم خارجی:  whiplash ساخته دیمن شزل داستان نوازنده درامز اندرو نیمن
   موسیقی: موسیقی آلبوم سیاه مشق تار و سیاه مشق سه تار اثر خودم
  گردشگری:   دیدن شهر زیبای شوشتر یا غار چغازنبیل در اهواز
   پدیده فرهنگی سال:  تقسیم جوایز فجر بین دوستان محفلی دبیر جشنواره
  پیشنهاد برای ‌سال جدید :  وزارت آموزش و پرورش به وظیفه خود  و وزارت ارشاد  به فرهنگ‌سازی بپردازند

اتابک نادری/  بازیگر و کارگردان

   کتاب: زندگی عزیز نوشته آلیس مونرو
  فیلم ایرانی:  مصادره
   موسیقی: آلبوم میهن سالار عقیلی
   فیلم تئاتر: تئاتر دپوتات کمدی- اجتماعی. کارگردان، اتابک نادری  
  گردشگری:   
عید تهران و موزه‌ها و تئاتر‌ها یا جنوب
   پدیده فرهنگی سال: خبرخریداری سالن تئاتر نصر و بازسازی آن توسط شهرداری
  بدترین اتفاق فرهنگی‌ سال : زلزله در کرمانشاه و حواشی فرهنگی آن
  پیشنهاد برای ‌سال جدید :
مهربانی را فراموش نکنیم مهربان‌تر باشیم؛ و ایمان داشته باشیم که واقعا از محبت خارها گل می‌شوند

رقیه توکلی/ کارگردان سینما

   کتاب:
شازده حمام اثر پاپلي يزدي
  فیلم خارجی:  سه بیلبورد خارج از ابینگ میزوری
  فیلم ایرانی: خفه‌گي فريدون جيراني
  فیلم روی پرده: لاتاري رو نديدم اما حسم ميگه بايد ديد
  گردشگری:   سفر به يزد
   پدیده فرهنگی سال: : سينما رفتن
 بهترین اتفاق فرهنگی‌ سال : ‌ به نظرم نداشتيم
  بدترین اتفاق فرهنگی‌ سال :محدودیت برای بانوان
  پیشنهاد برای ‌سال جدید : مثل هميشه تلاش کنیم

سالار عقیلی

   کتاب: سوی دیگر آلفرد کوپین (ترجمه علی‌اصغر دادبه) / درخت انجیر معابد احمد محمود
  فیلم خارجی:   دانکرک کریستوفر نولان
  فیلم ایرانی:   نفس نرگس آبیار
  فیلم روی پرده: بدون تاریخ بدون امضا  
   موسیقی:  آلبوم‌های استاد بنان و استاد شجریان
  گردشگری:   گشت و گذار در جاذبه‌های طبیعی قشم و حضور در کنار مردم صاف و صمیمی‌اش
  پیشنهاد برای ‌سال جدید : کمتر همدیگر را قضاوت کنیم بهتر است، هیچ‌کس نمی‌تواند از ظاهر آدم‌ها، شخصیت و درونشان را بشناسد.

هوشنگ گلمکانی/ منتقد، روزنامه‌نگار و مترجم سینما

کتاب: «چتر ژاپنی»؛ ویکتوریا توکاروا: باز هم پرویز دوایی عزیز ما را در لذت کشف دیگری شریک کرده است. کتاب «چتر ژاپنی» را که مجموعه‌ای از هشت قصة کوتاه از ویکتوریا توکارواست انتشارات «جهان کتاب» اخیراً منتشر کرده است. قصه‌ها پیش از این در فصلنامة «نگاه نو» چاپ شده و اینک در یک مجموعه گرد آمده است. پیگیران و دوستداران نوشته‌های دوایی می‌دانند که ترجمه برای او حکم «کار» را ندارد. او معمولاً وقتی دست به ترجمة اثری می‌زند که به دنیای خودش نزدیک باشد و به آن احساس نزدیکی و دلبستگی کند. این بار هم برخورد اتفاقی با یکی از قصه‌های این خانم نویسنده روس (متولد 1937 در لنینگراد سابق و پتروگراد امروز) باعث شده بگردد دنبال آثار دیگر نویسنده و آنها را درواقع برای دل خودش ترجمه و برای کسانی که چنین آثاری را دوست دارند منتشر کند.
خود دوایی در مقدمة کتاب با قلم شیرین همیشگی‌اش سرگذشت چاپ این کتاب و شرح حالی از نویسنده‌اش را نوشته است. کتاب تازه به دستم رسیده و هنوز فقط دو تا از قصه‌هایش را خوانده‌ام و منتظر تعطیلات نوروز هستم برای خواندن بقیه‌اش، اما اگر حتی هیچ از آن هم نخوانده بودم و با این پرسش شما روبه‌رو می‌شدم، اسم پرویز دوایی کافی بود که خواندن «چتر ژاپنی» را بی‌تردید به‌عنوان «پیشنهاد نوروزی» توصیه کنم. آنهایی که با آثار دوایی آشنایی دارند که هیچ. آنهایی که آشنایی ندارند، چنان‌چه پس از خواندن «چتر ژاپنی» در مورد نوشته‌های مترجمش و دنیای او کنجکاو و به آن علاقه‌مند شدند، پیشنهاد می‌کنم سه جلد «نامه‌های پراگ» او را (درخت ارغوان، به خاطر باران، روزی تو خواهی آمد) که آنها را هم انتشارات «جهان کتاب» منتشر کرده بخوانند. بعد که قلابش به ذهن‌تان گیر کرد، «راه خود گوید که چون باید رفت». خودتان می‌روید و بقیه‌اش را هم پیدا می‌کنید.
اگر اهل سینما هم هستید تماشای فیلم «سه بیلبورد خارج از ابینگ میزوری» (مارتین مک‌دانا) را در روزهای تعطیل پیشنهاد می‌کنم. این فیلم یک بار دیگر جادوی فیلمنامه را در سینمای این سال‌ها ثابت کرد. فیلمی که نه جزو سینمای تکنولوژیک و تخیلی پر از جلوه‌های ویژه کامپیوتری است، نه ستاره‌محور است، نه ساختاری تجربی و روایتی غیرمنتظره و نامتعارف دارد و نه حتی نشانه قدرت خارق‌العاده‌ای در کارگردانی و اجراست. یک کارگردانی استاندارد، با یک فیلمنامه درخشان، چنین جلب توجه کرده است. همان عاملی که چارلی کافمن را به ستاره تبدیل کرده و سریال‌های آمریکایی دهه اخیر را چنین محبوب و خیره‌کننده ساخته، بدون این‌که کارگردانی متعارف و استاندارد آنها هویت خاصی داشته باشد که بتوان کار کارگردان‌های مختلف یک سریال را از هم تشخیص داد. مارتین مک‌دانا هم به خاطر فیلمنامه‌هایش چنین شاخص و برجسته شده. به نظر می‌رسد دوران فیلمنامه‌نویس‌سالاری در سینمای جهان شروع شده است.

 


تعداد بازدید :  1575