شماره ۱۳۷۰ | ۱۳۹۶ شنبه ۲۶ اسفند
صفحه را ببند
آرزوهای شهرونگی برای‌ سال 1397

شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي/طنزنویس

[email protected]

ستون گمشدگان یک‌سال دیگر هم با شما بود. همه اصناف شب عید که می‌شود کسب‌شان رونق می‌گیرد و مشتری‌شان زیاد می‌شود، الا این صنف ما که عینهو شتر همه چیزش برعکس است. خلاصه چون شب عید نزدیک است و کسب و کار ما دیگر رونقی ندارد و بیشتر از قبل کسی برای ما تره خرد نمی‌کند، بنابراین کرکره گمشدگان را تا بعد از تعطیلات می‌کشیم پایین و برای شما آرزوی سالی خوش می‌کنیم. البته آرزوهای ما به همین ختم نمی‎شود. درواقع برای‌ سال آینده آرزو می‎کنیم:
 مردم دچار فراموشی شوند و مسئولان دچار فراموشی نشوند. مردم آلزایمر بگیرند که یادشان برود قرض دارند و هشتشان گروی نُه‌شان است. مسئولان هم ‌سال بعد استثنائا فراموشی نگیرند که مردم را از یاد نبرند.
 در دید و بازدیدهای نوروزی کسی از نابسامانی‌ها نگوید. کاش همه نیمه پر لیوان را ببینند و بگویند همه چیز ارزان است. گردوغبار نداریم. سپنتا نیکنام به شورای شهر راه یافته. حقوق قالیباف و آخوندی زیاد شده تا حدی که مشکل مالی ندارند، کشتی‎ها در امنیت کامل هستند و زورگیری، عملی فراموش‌شده در تاریخ است و هواپیمایی دیگر سقوط نمی‎کند و...
 همه امکان تماشای موزه لوووول... نه... لووُر... نه...لِوُر... را داشته باشند. چی؟ خب چرا برای آدم این‌طور می‎نویسید؟ اصلا موزه نروید. موزه به چه دردی می‌خورد. با پولش پفک بخورید.
 امیدواریم ‌سال بعد‌ سال پرسفری برای محمدجواد ظریف باشد. سفر دیپلماتیک که باشد‎ یعنی هنوز دیوانگان ینگه‌دنیا زیر برجام نزده‎اند.
 سالی بدون «بگم،بگم» و خالی از درخت‎های متحرک داشته باشیم. درخت باید ساکن باشد. برگ داشته باشد. بار بدهد. هر گردی که گردو نیست.
 بهار بشود اما «بهار» نیاید. این بهار دوم معمولا با کمبوزه و خیار همراه است.
 یکی دیگر از آرزوهای ما این است که در‌ سال 97 هیچی ساماندهی نشود. هربار در این مملکت قرار می‌شود چیزی را ساماندهی کنند یک قوز ناقابل روی قوزهای دیگر کمر ما
 اضافه می‌شود.
 همچنین آرزو می‌کنیم سالی بدون ترامپ و بن سلمان و نتانیاهو داشته باشیم. هرچه حضور اینها کمتر باشد لبخند در جهان بیشتر است. صلح بیشتر است.
 یک دیالوگی در فیلم گوزن‌های مسعود کیمیایی هست که می‌گوید وقتی رفتی نفهمیدم کی داره می‌ره. حالا که اومدی فهمیدم کی اومده. به قول خدابیامرز عمران صلاحی، حالا حکایت ماست. وقتی بن لادن مرد و داعش تقریبا کله‎پا شد و به سطل زباله تاریخ پیوست، نفهمیدیم کی داره میره، اما حالا که بن سلمان آمده فهمیدیم کی اومده!
 اهالی شهرونگ کلی آرزوی دیگر هم برایتان دارند، اما دیگر جا نداریم. گمشدگان و شهرونگ سعی می‌کند در ‌سال آینده خانه‎تکانی کند و پوست بیندازد.
خلاصه نوروزتان خجسته و دل‌هاتان شاد و لب‌هاتان پر لبخند باد. تا ‌سال بعد ببینیم باید بر سر این ستون چه
 گِلی بگیریم.


تعداد بازدید :  323