| ابراهیم جعفری | دکترای علوم ارتباطات اجتماعی و مدرس دانشگاه |
فلسفه وجودی شاخه علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد(یونسکو) از میان برداشتن آن دسته از موانع معرفتی است که موجب نابردباری، عدم مفاهمه، خشونت و جنگ میشوند.
در اساسنامه یونسکو آمده است: از آنجا که جنگ در ذهن مردمان آغاز میشود، باید صلح را هم در ذهن مردمان بنا نهاد. ناآگاهی از راه و رسم زندگی دیگران، در طول تاریخ بشریت، علت اصلی بیاعتمادی و شک میان مردمان جهان بوده، اختلافاتی که همیشه به جنگ منتهی شده است.
از سوی دیگر در دنیای امروز از یک جهان چندین صدای مکبراید و «یک جهان با جهانیان بسیار اوکتاویوپاز» جریانهای ارتباطی شکل میگیرد که فهم آن با رویکردهای جدیدی امکانپذیر است. از اینرو برای انتقال و فهم درست اطلاعات باید به الگوها و مدلهای جدیدی اندیشید که مبنای مشترک آنها پذیرش«مدیریت تنوع فرهنگی» در عصر اطلاعات است.
در ماده2 اعلامیه «تنوع فرهنگی» مصوب سیویکمین اجلاس عمومی یونسکو در سال 2001 آمده است: در جوامع ما که تنوع آن رو به فزونی است، تضمین تعامل موزون و تمایل به همزیستی میان ملتها و گروههای دارای هویت فرهنگی بسیار متنوع و ضروری است، بنابراین «کثرتگرایی فرهنگی» بخشی جداییناپذیر از وضعیت موجود است و عملیشدن آن به دنبال تبادل فرهنگی و شکوفایی ظرفیتهای خلاق که حیات عمومی را پایدار میسازند، منجر میشود.
مضمون مبادله پیام در این چشمانداز متنوع، مضمونی «گفتوگویی» است که با الگوی «گفتوگوی فرهنگها» سنخیت و همگونی فراوان دارد.
گفتوشنود(دیالوگ) به گسترش کارآیی درونی و بیرونی نظامهای ارتباطی کمک میکند. اساس روزنامهنگاری مبتنی بر گفتوگو، فعالدیدن و فعالساختن مخاطبان است. زیرا جامعه مردمسالار، جامعهای متنوع و دارای کنش و واکنشهای زنده ارتباطی است.
بنابراین باید به جنبههای ادراکی اخبار و مشارکتپذیر کردن مخاطبان منفعل و خاموش بهعنوان یک راهبرد اساسی در «روزنامهنگاری گفتوگو» اهتمام ورزید.
فراموش نکنیم زمانی که منابع رسانهای از یک ساختار واحد غیررقابتی تبعیت کنند، «مارپیچ سکوت» و گفتار، نوعی یکپارچگی منفعلانه را در افکار عمومی بهوجود میآورد و حساسیت و انعطافپذیری دموکراتیک را از متن جامعه خارج میسازد. از اینرو مخاطبان خاموش و منفعل، گفتمانهای حاشیهای را شکل میدهند و زمینه منازعهها و مناقشههای خشونتآمیز را به دلیل فقدان فرهنگ گفتوگو فراهم میسازند.
دوری از خشونتورزی و رویآوری به صلح نباید فقط به دنیای سیاست محدود شود؛ بلکه در نگاهی کلان باید صلح در اندیشه، صلح با طبیعت، صلح با تاریخ و صلح با همه قواعد نظم اجتماعی در سرلوحه فعالیت رسانه و بهخصوص روزنامهنگاران قرار گیرد. جهانی که بر مدار چنین درکی بچرخد، قطعا میتواند تصویری دوستداشتنیتر از زندگی در همه لایههای حیاتاجتماعی، فرهنگی و سیاسی عرضه دارد.
متاسفانه طی سالهای گذشته تاکنون ارزش خبری «برخورد» بیشترین استفاده را در اخبار و رسانههای ما به خود اختصاص داده، بهگونهای که به یک اپیدمی در میان روزنامهنگاران تبدیل شده است و از سوی دیگر تکیه بر سختخبر و عدم گرایش به نرمخبر ذهنیت مردم را با خشونت آمیخته است.
ارزش خبری برخورد و بهطور کلی منفیگرایی، تقریبا در همه رسانهها، چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی، یک ارزش مهم و برجسته بهشمار میرود. در چنین فضایی، سخن گفتن از صلح یا تفاهم و رواداری کاملا بیمورد است.
رسانهها برای ایفای نقشی که منتهی به گفتوگو شود، نیازمند اتخاذ رویکرد جدیدی هستند که بتواند در عین بازنمود همه وقایع تلخ و شیرین جهان کنونی، راهحلهای تفاهمآمیز و صلحجویانه را ارایه و آموزش دهد.
رسانه صلحطلب بهجای تکیه بر منابع انحصاری وابسته به قدرتها، از منابع متکثر و متعدد بهره میجوید. صداهای مختلف را بازتاب میدهد و ابعاد غیرانسانی رویدادهای خشونتآمیز را در کنار چهره انسانی رویدادهای مثبت ارایه میکند. دیدگاهها و منافع همه گروههای دخیل در کشمکشها را مشخص میکند، از تعصب، پیشداوری و انگزدن میپرهیزد، برای مسائل مورد منازعه، راهحلهای صلحآمیز ارایه میکند و بر میزان کینه و خصومت نمیافزاید.
رسانههای صلحطلب بر این باورند که دموکراسی و صلح، محصول گفتوگو بوده و صدای نخبگان- فکری، نواندیشان و مصلحان را در کنار تودههای رنجکشیده از جنگ و خشونت یک وظیفه حرفهای تلقی میکند.
رسانههای صلحطلب به این گفته کنفوسیوس باور دارند که «وقتی همهچیز در کشور بهخوبی پیش میرود، دلیرانه سخن بگویید و دلیرانه عمل کنید؛ اما وقتی دولت راه خودش را گم کرده یا در حال یافتن آن است، دلیرانه عمل کنید و نرم سخن بگویید.» بنابراین زبان تفاهمی و ارتباطی یا گفتار نرم را برای انتقال پیام برمیگزیند.
در پایان پیشنهاد میشود:
1- در نظام سنتی ارزشهای خبری روزنامهنگاری تجدیدنظر بهعمل آید و ارزشهایی نظیر صلح، تفاهم و دموکراسی به فهرست ارزشهای خبری مرسوم افزوده شود.
2- فرهنگ صلحطلبی، وفاق و مدارا از طریق بازتاب دادن رویدادها و مطالبات صلحطلبانه تقویت شود.
3- از سبکها و شیوههای جذاب و موثر در گزارشگریصلح و آمیختن متون مربوط به صلح با علایق انسانی بهمنظور تاثیرگذاری بر وجدانعمومی جوامع و نیز فرهنگ و رفتار سیاستمداران استفاده شود.
4- تنوع و تکثر فرهنگها بهرسمیت شناخته شوند و به آنها احترام گذارده شود.
5- در یک کلام صلحمدار شدن رسانهها جایگزین جنگمحوری و برجستهسازی گفتمان خشونت شود.