محسن شهرابی فراهانی | چرا در اکثر کشورهای پیشرفته مهاجران بهعنوان یک فرصت طلایی شمرده میشوند و حداکثر استفاده از آنان صورت میگیرد؟ مفهومی تحتعنوان «رؤیای آمریکایی» و ترغیب نخبگان و افراد توانمند جهان در جهت مهاجرت به کشور آمریکا چگونه ایجاد شد؟ چرا سیاستهای مهاجرتپذیری در ایران و نگاه ایرانیان به مقوله مهاجرت عمدتا با «تهدید» قلمداد کردن این مقوله همراه بوده؟ این رویکرد چگونه بهجای ایجاد «رؤیای ایرانی» در اذهان مردم منطقه خاورمیانه و جهان «کابوس ایرانی» را ایجاد کرده است؟
این نوشتار سعی میکند این سوالها را موردبررسی قرار دهد و با رویکردی تحت عنوان «رتبهبندی اعتباری مهاجران» راهکاری برای تغییر نگاه ایران و ایرانیان به مقوله مهاجران را پیشنهاد بدهد.
نقش مهاجران در توسعه آمریکا
بدونشک یکی از علل پیشرفت کشور آمریکا در عرصههای مختلف را میتوان به جنس مردمان تشکیلدهنده جمعیت این کشور نوپا مربوط دانست. هم در دوران کشف این سرزمین توسط اروپاییان، عمده مهاجران به این سرزمین را افرادی شجاع و جسور تشکیل میدادند که به دنبال یافتن فرصتهای جدید و ساختن دنیایی بهتر راهی سفر پرریسک به قاره جدید میشدند و هم در دورههای بعدی، همیشه جاذبههایی در این سرزمین ایجادشده است که مردم زیادی از اقصی نقاط دنیا برای مهاجرت به این کشور ترغیب شدهاند. این مهاجران عمدتا کسانی هستند که تمایل بیشتری به قبول ریسک دارند، افکار بلندپروازانهتری را دنبال میکنند و به دنبال ساختن دنیای بهتری برای خود هستند.
با مطالعه تاریخ توسعه این کشور، در تمامی جهشهایی که کشور آمریکا در حوزههای اقتصادی، صنعتی و علمی شاهد بوده، مهاجران نقش بسیار پررنگی را ایفا کردهاند.
بهعنوان نمونه میتوانیم به بررسی یکی از این جهشها در فاصله زمانی 1870 تا 1900 که امروزه به دوران طلایی (Gilled Age) معروف شده است، بپردازیم. در طی این دوران آمریکا توانست از فضای بحرانزده بعد از جنگهای داخلی (۱۸۶5 –۱۸۶1) فاصله گرفته و با عبور از اقتصاد وابسته کشاورزی به کشوری صنعتی تبدیل شود.
رؤیای آمریکایی
ترغیب مهاجران برای خدمت به کشور آمریکا
اتفاقات و سیاستهای مختلفی سبب موفقیت آمریکا در طول این دوران شده، اما بدونشک یکی از مهمترین آنها استفاده مناسب از مهاجرانی بوده است که در همین دوران کشورشان را به مقصد آمریکا ترک کرده بودند.
بهمنظور جلبنظر مردم جهان برای مهاجرت به کشور آمریکا، حمایتهای متعددی از مهاجران صورت گرفته و امتیازات گستردهای به آنها اعطا میشد. این مهاجران میتوانستند در فعالیتهای سیاسی این کشور مشارکت داشته باشند یا بهطور آزادانه اتحادیههایی را تشکیل داده و به دفاع از حقوق خودشان بپردازند و نهایتا پس از طی یک دوران گذار، فرصت زندگی بهعنوان یک آمریکایی را پیدا کنند.
مجموعه سیاستهای دولت آمریکا در کنار تبلیغات گسترده سبب ایجاد مفهومی تحت عنوان «رؤیای آمریکایی» شد. با شکلگیری این مفهوم، به مردم جهان القا میشد که هر کس به دنبال تحقق رؤیاهای دیرینه خود و ایجاد یک زندگی بهتر است، میتواند آن را در آمریکا جستوجو کند.
در «دوران طلایی» سیل مهاجرت به این کشور به امید دستیابی به «رؤیای آمریکایی» بشدت افزایش یافت، تا جایی که از 76میلیون نفر جمعیت آمریکا در سال 1900، بیش از 10میلیون نفر آنها در همین دوران 30 ساله به این کشور مهاجرت کرده بودند.
بهعنوانمثال آلمانیهایی که پس از فروپاشی کنفدراسیون آلمان و وقوع انقلاب در این کشور آواره شده بودند، با مشاهده شرایط مساعد در آمریکا، برای مهاجرت به این کشور ترغیب شده و در همین دوره 30 ساله (1900-1870) قریب به 4میلیون نفر آلمانی به آمریکا مهاجرت کردند که در میان آنها دانشمندان معروف، صنعتگران ماهر، تجار سرشناس و سرمایهداران متمولی نیز مشاهده میشدند. با استفاده از ظرفیت همین مهاجران، دولت آمریکا توانست به گسترش راهآهن در این کشور بپردازد و با توسعه صنایع مادر خود، اقتصادش را متحول و خود را بهعنوان یک کشور صنعتی به دنیا معرفی کند.امروزه نیز همچنان استفاده از مهاجران در این کشور جایگاه خاصی دارد و درحال حاضر بهطور رسمی بیش از 47میلیون مهاجر در این کشور 320میلیون نفری حضور دارند که بخش اعظم آنها به امید ارتقای جایگاهشان و برای دستیابی به سطح شهروندی در این کشور تلاش میکنند.
سیاستهای مهاجرتپذیری
جمهوری اسلامی ایران
در حالحاضر عمده مهاجران حاضر در ایران را افغانستانیها تشکیل میدهند. محدودیتهای گستردهای که برای آنها اعمالشده و فشارهای زیادی را که برای حضور در ایران متحمل میشوند.
محدودیتهای گسترده شغلی برای همه مهاجران افغانستانی و الزام آنها به فعالیت در مشاغل دشوار، بهگونهای که بسیاری از مهاجران حاضر در ایران در دریافت مجوزهای شغلی خود مجبور به
دروغگویی میشوند.
محدودیتهای تحصیلی. مهاجران جوان حاضر در ایران در رقابتی برابر با ایرانیان در کنکور شرکت میکنند، خیلی وقتها به دلیل سختکوشی بالایشان حایز رتبههای برتر میشوند، اما درهرصورت باید برای تحصیل در دانشگاههای دولتی و غیردولتی ایران سنگینترین شهریهها را بپردازند و هیچ توجهی به میزان نخبگی و هوش و ذکاوت آنان نمیشود.
نگاه یکسان به همه مهاجران. در قوانین مهاجرتی ایران همه انواع مهاجران (پناهندگان، پناهجویان و مهاجران نخبه و سرمایهگذار، مهاجران غیرقانونی و...) اتباع بیگانه نامیده میشوند و برخورد با آنها یکسان است.
نبود هیچگونه حمایت حقوقی
نداشتن مجوز برای ایجاد تشکل یا انجمن
نداشتن امیدی در جهت اصلاح وضع در آینده
نخستین نتیجهای که از شکلگیری این وضعیت نصیب ایران میشود این است که صرفا بیکیفیتترین افراد، ایران را بهعنوان مقصد مهاجرت خود انتخاب میکنند. بهعبارتدیگر افراد تحصیلکرده، نخبگان، صاحبان سرمایه و ... چنانچه گزینه دیگری غیر از ایران پیشروی خود ببینند، یقینا بههیچعنوان به حضور در ایران فکر نمیکنند.در نتیجه با ورود مهاجران بیکیفیت به ایران، معضلات مشاهدهشده و هزینههایی که این افراد بیکیفیت به کشور تحمیل میکنند، افزایشیافته و مسئولان را به این جهت سوق میدهد تا محدودیتهای بیشتر و سختگیریهای گستردهتری را وضع کنند که این امر مجددا موجب بیکیفیتتر شدن مهاجران وارد شده به ایران خواهد شد و این سیکل معیوب همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
نکته قابلتوجه این است که سیاستهای مهاجرتپذیری ایران و ایجاد این وضعیت صرفا به جامعه افغانستانیها محدود نشده و اتخاذ چنین سیاستهایی، تمامی کشورهایی که در شرایط مختلف ممکن است اتباعشان تصمیم به مهاجرت گرفته و گزینه ایران را موردبررسی قرار دهند، شامل میشود.
دانشمندان مسلمان کشورهای دیگر میتوانند به تقویت جامعه علمی کشور کمک ما کنند، تاجران آنها در راستای توسعه بازارهای ایران در منطقه میتوانند اقدام کنند و از سرمایهداران آنها در راستای توسعه طرحهای داخلی میتوان استفاده کرد. همچنین حضور مناسب نخبگان، هنرمندان و چهرههای فرهنگی و اجتماعی کشورهای مختلف در ایران میتواند در جهت اصلاح وجه و ارتقای تصویر عمومی از جامعه ایرانی موثر باشد. در کنار این موارد، ورود جامعه مهاجران به ایران میتواند سبب توسعه بازار داخلی شود.
رویکرد پیشنهادی
در نخستین نگاه باید تغییر نگاهی مبنایی صورت گرفته و به مقوله مهاجرت بهعنوان فرصتی نگاه شود که میتواند در مسیر توسعه کشور موثر بوده و برخی مشکلات و تنگناهای کشور را
برطرف کند.
در این راستا مهمترین پیشنهاد، طراحی مکانیزمی برای تبعیض قایل شدن میان مهاجران و ارتقای جایگاه ایشان برمبنای ویژگیها، توانمندیها، تحصیلات، ثروت، و رفتاری است که از ایشان مشاهدهشده است، بهطور دقیقتر باید پلکانی در مقابل مهاجران قرار گیرد که به آنها نشان دهد میتوانند با تبعیت از رفتارهای مدنظر حاکمیت ایران و حفظ خطوط قرمزی که پیشروی آنها قرارگرفته است، بهمرور با محدودیتهای کمتری مواجه بوده و با ادامه دادن این مسیر میتوانند امیدوار باشند که در بلندمدت نهتنها هیچگونه محدودیتی را پیشروی خود نخواهند دید، بلکه ممکن است از امتیازات ویژه و مضاعفی نیز برخوردار باشند.
در این رویکرد که میتوان از آن تحت عنوان «رتبهبندی اعتباری مهاجران» نام برد، بهطور مثال حین ورود یک مهاجر به داخل کشور، براساس تمکن مالی، سطح تحصیلات، تخصصهای ویژه و... رتبه یا امتیازی به ایشان تعلق میگیرد که بهمرور با مشاهده رفتارهای مشخصی مثل اعلام مداوم موقعیت مکانی، شفافیت مالی، سطح درآمد، عدم ارتکاب جرم، میزان احترام گذاشتن به قوانین مدنی، حجم مالیات پرداختی و ... این رتبه ارتقایافته و مثلا در نخستین مرحله در صورت دستیابی به حد مشخصی از اعتبار، اجازه صدور گواهینامه رانندگی به ایشان اعطا شود. حال در این مرحله، اعطای مجوز رانندگی به این افراد سبب میشود حاکمیت ایران بتواند اطلاعات گستردهتری از رفتارها و فعالیتهای ایشان در اختیار داشته باشد و با اختیار بیشتری به امتیازدهی و طراحی پلههای بعدی بپردازد.
فرصتهای دیگری مثل استفاده از خدمات بیمهای، حذف محدودیتهای شغلی و تحصیلی، اجازه استخدام در ادارات دولتی و... میتواند بهعنوان پلههای جذاب دیگری طراحی شوند که این مهاجران را به اصلاح رفتار و تبعیت از قوانین کشور ترغیب کند.
ایجاد سیستمی شفاف برای پذیرش مهاجران نهتنها برای کشور ما سودمند خواهد بود، بلکه از روندهای غیرقانونی مهاجرت به ایران نیز کاسته میشود و مهاجران تشویق میشوند برای حضور در ایران از راههای قانونی اقدام کنند. تشویق آنها به احترام هرچه بیشتر به قوانین باعث بهبود پیوسته زندگی آنان در ایران و ایجاد یک سیکل مثبت در فرآیندهای جامعهپذیری مهاجران در ایران نیز میشود.