مازیار فلاحی خواننده و آهنگساز
با خودم قرار گذاشتهام در طولسال حداقل يكبار كنسرت خيرخواهانه برگزار كنم. این حداقل کاری است که در برابر چيزهايي كه از نزدیك ميبينم میتوانم انجام دهم. جالب این است که وقتی وسط این اتفاق قرار میگیری یک اتفاق بزرگ و در عین حال تلخ را با چشمان خودت نظاره میکنی. هر چه بیشتر تلاش کنی تازه میفهمی، چقدر عقب هستی! بنابراين كار سختتر و سختتر ميشود. اما تصمیم گرفتهام تا آنجایی که میتوانم کار کنم. با این وجود معتقدم اگر این دست کارها را گروهیتر پیش ببریم اتفاق بهتری در انتظارمان خواهد بود. مردم كشور ما زيربناهاي لازم اخلاقي را در اين زمينهها دارند. بهطور مثال وقتي براي خودرویی مشكلي پيش ميآيد و در چاله ميافتد نه يك دست، صد دست خودرو را در ميآورند. مردم ايران مردمي نيستند كه بيتفاوت از كنار مشكلاتي كه براي همنوعشان پيش ميآيد رد شوند. خيلي از مشكلات ترافيكي كه شاهد آنها هستيم به اين خاطر است كه وقتي براي خودرو يا شهروندي مشكل پيش ميآيد، همه ميايستند تا كمك كنند. اين خاصيت مردم ايران است. در جاهاي ديگر دنيا اينگونه نيست. خيلي راحت از كنار قضيه رد ميشوند و ماجرا را ميسپارند به كساني كه مامور امداد هستند، آنها حتي نگاه هم نميكنند. فقط عبور ميكنند. اگر سختي و مشكل در كشور ما هست اما اين ويژگي بسيار عالي نیز ميان مردمان اين سرزمين وجود دارد. میخواهم درباره خاصیت موسیقی در این فضاها نیز نکته را به زبان بیاورم.
يكي از اتفاقات خوبي كه در مورد تجربه موسيقايي من افتاد اين بود كه كساني كه به كنسرتهاي من آمدند، آدمهاي عاطفي و عاشقي هستند. انگار كه براي اين ساخته شدهاند كه كنار هم جمع شوند و دست هم را بگيرند. به همين خاطر است كه من تصميم گرفتم با كساني كه به كنسرتهاي من ميآيند كنار هم جمع شويم و اتفاق بزرگي را رقم بزنيم.
در هنرها، شعر و موسيقي با آدمها نزديكی بیشتری دارند. چرا كه هرجا كه ميرویم آنها همراه ما هستند. انسانها دوست دارند هرجا ميروند با موسيقيهای همراهان بيدار شوند، شب هم که به رختخواب ميروند، دوست دارند با موسيقي بخوابند.
موسيقي همیشه همراه مردم بوده. خاصيتش هم بهنوعي همدلي است چرا كه هارموني از كنار هم قرار گرفتن به وجود ميآيد و به نوعي آدمها را در يك زمان و يك لحظه خاص يكي ميكند. موسیقی به قلب آدمیان نفوذ ميكند، شاید به همينخاطر است که تاثيرگذاري موسيقي را از هنرهاي ديگر بيشتر ميدانم.
موسيقي زبان دوم همه آدمهاست. موسيقي حرف ميزند. من هم وقتي میخواهم یک قطعه موسیقایی بسازم، بیش از فکر کردن به تلخیاش، به آرامش موسیقایی میاندیشم. بنابراین اگر قطعهای به خودم آرامش دهد دوستش خواهم داشت. براي اتفاقات تلخي كه در زندگي آدمهاي ديگر افتاده آرامش بهترین فرجام است بنابراین ترجیح میدهم انتشار قطعهای که از زندگی آنها الهام گرفته، آرامش را برای همه ما به ارمغان بیاورد.