شماره ۱۳۶۳ | ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۷ اسفند
صفحه را ببند
به یمن قدم حورا

|  طاها موسوی| مسئول دفتر نمایندگی ولی‌فقیه در موسسه آموزش عالی هلال|
مژدگانی بده‌ ای دل که ز الطاف خدا
صدف بحر نبوت گهر آورده برون
ناگهان چهار بانوی مجلله در حین وضع حمل خدیجه کبری وارد شدند و با جلال و شکوه نوزاد متولد شد. شور و شعف و هلهله در میان فرشیان و عرشیان به پا شد. با آمدن ریحانه الرسول پدر از همه شادمان‌تر بود زیرا با تولدش او دیگر تنها نبود و در مصایب و مشکلات عدیده سنگ صبوری داشت که رازهای دلش را با وی در میان می‌نهاد. با تولد فاطمه دیگر خاکروبه بر روی دوش نبی نبود و کسی بود که روی زخم‌های حاصل از جنگ التیام می‌نهاد. فاطمه اگر چه یک دختر بود ولی برای پدرش به‌منزله مادر بود تا جایی‌که او را ام‌ابیها خطاب می‌کرد. بی‌تردید روشنی چشم پیامبر برایش نخستین اولویت بود و این همان چیزی است که در قرآن به کرات به آن پرداخته شد. در مباهله در آیه تطهیر در اجر و مزد رسالت در هر واقعه حساس این فاطمه و عزیزانش بودند که در صدر بودند. با آمدن فاطمه یک تو دهنی محکم به کسانی اصابت کرد که رسول خدا را ابتر می‌خواندند و با آمدن فاطمه امپراتوری پسر سالاری جاهلی عرب در هم کوبید. علاقه وافر نبی خدا به زهرا جایگاه دختر و زن و همسر و مادر را در فرهنگ جزیره‌العرب به موقعیت ممتاز بدل کرد و این پدیده مبارک به یمن قدم حورا بود. ریحانه رسول کنار پدر بود تا به سن رشد نایل شد و اکنون سیل خواستگارانی که برای ازدواج با فاطمه خانه پیامبر را دق‌الباب می‌کردند و هر بار پدر پاسخ می‌دهد که منتظر پاسخ جبریل هستم تا امیرالمومنین به خواستگاری فاطمه آمدند و در میان هلهله فرشتگان مقدمات شکل‌گیری موفق‌ترین خانواده و برترین نسل و پاک‌ترین سلاله فراهم شد و چه پیوند نیکویی شکل گرفت. دیگر پیامبر صاحب یک نسل طیبه و طاهر و ممتاز می‌شد که معدن رسالت بودند. پدر در شب عروسی وقتی دست علی را  در دستان زهرا می‌نهاد فرمود با دخترم مدارا کن زیرا فاطمه پاره جگر من است و خوشحالی ‌واندوهش سرور و نگرانی من است. علی جان فاطمه‌ام امانتی در دست توست و البته بماند با امانتش چه کردند. حال در روز تولدش زنان و دختران و مادران ما مفتخرند که جای قدم‌های فاطمه قدم بردارند و در تمام شئون زندگی در مکتب ریحانه الرسول گام بردارند.


تعداد بازدید :  281