شماره ۴۲۷ | ۱۳۹۳ شنبه ۲۴ آبان
صفحه را ببند
خاطرات سولفرینو

اتریشی‌هایی که دائما تجدیدقوا می‌شوند و هر لحظه یکپارچه‌تر و خطرناک‌تر ظاهر می‌شوند و همچون دیوارهای پولادی در برابر حملات مقاومت می‌کنند. تمام سربازان کوله‌پشتی‌ها را به زمین انداخته‌اند تا بتوانند راحت‌تر با سرنیزه‌های ثابت به دشمن حمله کنند.
به محض این‌که یک گردان عقب می‌نشیند، گردان دیگری جای آن را می‌گیرد. هر خاکریز، هر بلندی، هر پرتگاه و صخره، صحنه‌ یک جنگ تا مرگ است. اجساد روی تپه و دره‌ها روی هم
 انباشته می‌شوند.
چنین است یک جنگ تن‌به‌تن، با تمام ترس و هولناکی‌اش. اتریشی‌ها و متفقین همدیگر را زیر پا له می‌کنند، دشمنانشان را با قنداق تفنگشان به زمین می‌زنند، جمجمه‌ها را خرد می‌کنند، با سرنیزه و شمشیر شکم‌ها را می‌درند. به هیچ‌کس امان نمی‌دهند، یک سلاخی محض! جنگی بین حیواناتی‌وحشی که با خون و خشم دیوانه شده‌اند. حتی مجروحان هم تا آخرین نفس می‌جنگند. وقتی سلاحشان را از دست می‌دهند به گلوی دشمن چنگ می‌زنند و با دندان‌هایشان آنها را می‌درند.
کمی جلوتر، همین مناظر به چشم می‌خورد، فقط با این تفاوت که با رسیدن گردان زرهی سواره نظام که می‌تازد و عبور می‌کند، فجیع‌تر و نفرت‌انگیزتر می‌شود. آنها مرده‌ها و آنهایی را که در شرف مرگ هستند زیر سم اسب‌هایشان له می‌‌کنند. یکی از زخمی‌های نگون‌بخت فکّش از جا درآمد، دیگری سرش متلاشی شد و سومی که امکان زنده ماندنش وجود داشت، قفسه سینه‌اش له شد. ناسزاها و نعره‌های گوشخراش، ناله و فغان، درد و رنج و ناامیدی با شیهه‌ اسب‌ها درآمیخته است.
دسته‌ توپخانه به‌دنبال سواره‌نظام چهارنعل می‌تازد. سلاح‌های گرم با شدت به مرده‌ها و زخمی‌هایی که به طرز آشفته‌ای روی زمین پراکنده شده‌اند برخورد می‌کند. مغزها در زیر چرخ‌ها بیرون می‌پاشد، اعضای بدن‌ها می‌شکند یا دریده می‌شود و جسدها چنان از شکل افتاده‌اند که دیگر قابل تشخیص نیستند.
ادامه دارد...
کتاب «خاطرات سولفرینو» نوشته‌ هانری دونان است که به زبان‌های گوناگون ترجمه و تجدید چاپ شده است. کتابی که از ‌سال 1862میلادی اسباب برپایی نهضتی جهانی را فراهم آورد، 189 جمعیت ملی صلیب‌سرخ و هلال‌احمر در سراسر جهان با میلیون‌ها عضو بر مبنای اصول بشردوستانه آن به‌وجود آمده است. در ایران، محمد‌ابراهیم توکلی‌کارشک این کتاب را ترجمه کرد و از سوی نشر آژند در سبزوار منتشر شد.

 


تعداد بازدید :  239