شماره ۴۲۶ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲۲ آبان
صفحه را ببند
در نمایشگاه هم دستور می‌دهند!

|  پيمان مقدم  | 

نمایشگاه برای ما مفهوم هیجان‌انگیزی ندارد. می‌دانم که این احساس را به حساب نگاه منفی یا غرغر و نق زدن یا سیاه‌نمایی می‌گذارید اما چیزی جز این نیست. هرچقدر هم تلاش می‌کنیم دیدگاه‌مان را تغییر دهیم، نمی‌شود که نمی‌شود. نمایشگاه مطبوعات آن قدیم‌ترها همزمان با نمایشگاه کتاب برقرار بود و رونقی داشت. مخاطب‌ها مشتاق بودند و خبرنگاران مشتاق‌تر. گروهی برای خواندن و باقی برای خوانده شدن. اصلا روزنامه‌ها قدیم‌ترها رونقی داشتند؛ ربطی هم نداشت که اینترنت بود یا نبود؛ روزنامه پر از تحلیل بود و نگاه و دیدگاه. ربطی هم نداشت که فضای سیاسی رونق داشت یا نداشت. انگیزه‌ها دوچندان بود و روزنامه‌ها متکی به مرورگرها نشده بودند. محدودیت که بالای سر رسانه‌ها همیشه حاضر است؛ اما خطوط قرمز هنوز به این پهنا و درازا قد نکشیده بودند. این روزها هر کجا که پا می‌گذاری، کف پای‌افزارت قرمز رنگ می‌شود و فغان فلان مقام و بهمان مسئول به آسمان می‌رود.
این روزها مثلا جشنواره مطبوعات و رسانه‌هاست. قرار است تشویق‌مان کنند و امید بدهند و به آینده این حرفه امیدوارمان کنند اما کافی است سری بزنید به نمایشگاه. کجاست آن رونق سال‌های قبل، آن شور و هیجانی که مخاطب‌ها برای تعامل رخ به رخ با نویسنده‌ها و تحلیلگران رسانه‌ها بروز می‌دادند. آن شلوغی و اشتیاق و گعده‌های هر روزه‌ای که درباره مسائل خرد و کلان کشور در نمایشگاه برپا می‌شد.
این روزها که روزنامه‌ها منبع اخبار نیستند چون عموما جرأت ندارند منبع خبری باشند و عواقبش را تحمل کنند، این روزها که روزنامه‌ها خالی از تحلیل‌های به درد بخور هستند و حیات گیاهی را تجربه می‌کنند، این روزها که به محض وقوع حادثه‌ای هشدار و زینهار به سمت روزنامه‌ها سرازیر می‌شود که مبادا آب و تابش دهید و بزرگ و کوچکش کنید و خوراک آن طرف جوب و دستاویز آن طرف آب را فراهم سازید، برگزاری نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها را چیزی جز یک تکلیف مدیریتی و وظیفه معطل مانده نمی‌توان تعبیر کرد. مدیران رسانه‌ای دولت تدبیر و امید بی‌شک تلاش بسیاری کرده‌اند تا انگیزه بیفزایند و حس و حالی به زحمتشان بدمند اما ایراد کار جای دیگری است. ایراد کار آن‌جاست که حتی در نمایشگاه مطبوعات هم با ما از بایدها و نبایدها می‌گویند و هشدار و زینهار می‌دهند. در نمایشگاه هم دستور صادر می‌کنند که فلان را بگویید یا مباد که بهمان را بگویید. انگیزه و جسارت از اهل قلم سلب شده. آزادی پس از بیان غبار فراموشی گرفته و پیاپی باید نگران باشیم که حتی اگر خبر فلان خبرگزاری را با تیتر درشت کار کنیم، نکند خوراک خبری فلان شبکه فراهم شود و آفت ترکش‌هایش دامن ما را بگیرد. برای چنین رسانه‌هایی با چنین اتمسفر انگیزشی و حال و هوای حرفه‌ای، برگزاری نمایشگاه اتلاف سرمایه هست. هر وقت یک‌صدم میدان عمل و آزادی بیان  فلان روزنامه را به دیگر رسانه‌ها هم هدیه دادید، درباره ثمرات نمایشگاه با هم سخن می‌گوییم...


تعداد بازدید :  300