فرهاد مرتاض| تودههای زبالهای شناور همچون وصلههای بزرگی در اقیانوس آرام جابهجا میشوند. آنها از ساحلهای شهری تا جزیرههای دورافتاده با امواج اقیانوسها بالا و پایین شده و مسافت بسیار زیادی را پیمودهاند تا ناخواسته دوباره به آن سواحل بازگردند. تحقیقات نشان میدهد این پلاستیکهای سرگردان در معده بیش از نیمی از لاکپشتهای دریایی و تقریبا در معده همه مرغهای دریایی وجود دارند. اگر این پلاستیکها را در سراسر سواحل دنیا جمعآوری کنیم با کل آنها میتوان در تمام سواحل دنیا یک دیوار خیالی پلاستیکی حایل میان خودمان و دریا بسازیم.
از طرفی این میزان پلاستیک با مقداری که سازمان جهانی اقتصاد معتقد است تا میانه قرن جاری در اقیانوسها شناور است، قابل مقایسه است. بنابر گزارش سازمانهای مردمنهاد اگر ما به همین منوال کنونی پلاستیک تولید کنیم و راهکار مناسبی برای بازیافت نداشته باشیم تا سال 2050 وزن پلاستیکهای اقیانوسها از وزن ماهیهای دنیا پیشی خواهد گرفت. براساس این گزارش در 50سال گذشته میزان استفاده از پلاستیکها 20 برابر شده است. پیشبینی میشود این میزان تا 20سال آینده هم دو برابر شود. همچنین تا سال 2050 میزان پلاستیکهای تولیدی نسبت به سال 2014 سه برابر خواهد شد.
بر این اساس، انسانها برای اطمینان از بازیافت یا خلاصی از زبالههای محصولات پلاستیکی راه را به کلی اشتباه رفتهاند. در حدود یکسوم از زبالههای محصولات پلاستیکی در فرآیند جمعآوری نادیده گرفته میشوند که سرانجامشان جایی جز امواج دریاها یا معده مرغهای دریایی نیست. این میزان حدود 8میلیونتن در هر سال است یا آنگونه که جنا جمبک از دانشگاه جورجیا بهتازگی در واشینگتنپست نوشته به اندازه 15 گونی پر از پلاستیک در هر متر از سواحل دنیا.
این گزارش درست یک روز قبل از برگزاری پر زرقوبرق اجلاس جهانی اقتصاد منتشر شد. همایش امسال اقتصاد در دائوس سوییس با تاکید خاص به آنچه WTF (انقلاب صنعتی چهارم) میخواند، گشایش یافت. آنها اهداف انقلاب صنعت چهارم را پیشرفت در عرصه فناوریهای پیچیده مثل رباتها و تأثیر آن در افزایش شکاف میان ثروتمندان و فقرای جهان تعریف میکنند.
اما موقعیت پلاستیکها (صنعتی نهچندان پیچیده که نزدیک به یک قرن قدمت دارد) یک یادآوری هشداردهنده است بر اینکه ما هنوز نتوانستهایم بسیاری از اثرات و عواقب انقلابهای قبلی صنعتی را مدیریت کنیم. براساس این گزارش، مقصد بیشتر از 70درصد تولیدات پلاستیکی جایی جز زمینها یا راههای آبی دنیا یا مکانهای عمومی نیست.
برای تولید محصولات پلاستیکی 6درصد از نفت جهان مصرف میشود (میزانی که تا سال 2050 به 20درصد خواهد رسید) و همچنین یکدرصد از بودجه کربن جهان صرف تولید این محصولات میشود (بودجه کربن حداکثر آلودگیای که جهان میتواند تولید کند تا دمای کرهزمین بیش از 2 درجه سلسیوس بالا نرود).
این گزارش میگوید 15درصد از بودجه کربن را تا سال2050 صرف ساخت بطریهای پلاستیکی نوشابهها، کیسههای خرید پلاستیکی و مشابه آن خواهیم کرد.
صنایعی چون گردشگری، حملونقل و ماهیگیری زیاندیدگان اصلی ورود پلاستیکها به آبراههای دنیا هستند که سالانه 13میلیارد دلار متضرر میشوند. همچنین این آلودگی پلاستیکی توازن زیستبوم دریایی را برهم میزند تا جایی که خطری جدی برای امنیت غذایی مردمانی است که به غذاهای دریایی وابسته هستند.
از طرفی دیگر، همه پلاستیکهای داخل آبها برای جانداران دریایی نیز خطرات جدی ایجاد میکنند.
اطلاعات این گزارش نتیجه بیش از 200 مصاحبه و مقاله از 180متخصص و پژوهشگر در همایش «اقتصاد پلاستیک» است. همزمان با انتشار این گزارش همچنین مجلهNature Communication یادآوری کرده که سازمان فائو (سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد) به صورت بنیادی نقشه صیادی بیرویه را نادیده گرفته است. سرپرستهای این پژوهش «دانیال پائولی» و «دریک زلر» از دانشگاه بریتیش کلمبیا هستند که به این مطالعه «پروژه دریای اطراف ما» نام نهادهاند و براساس آن صید ماهی در جهان میان سالهای 1950 تا 2010 احتمالا 50درصد بیشتر از آنچه قبلا فرض میشده، انجام شده است. به این معنی که ضربه به ذخایر ماهیهای دنیا بیش از آن است که قبلا تصور میکردیم. اما در هر دو مطالعه نشانههایی از خوشبینی هم یافت میشود. پائولی و زلر به روزنامه واشینگتنپست گفتهاند دستکمگرفتن میزان صید ماهی از طرف سازمان ملل نشاندهنده این واقعیت است که در تخمین تعداد ماهیها هم دچار اشتباه بودهاند.
آنها معتقدند: «اگر ما منابع ماهی دریاهای دنیا را بازسازی کنیم، بیشتر از آنچه قبلا فکر میکردیم میتوانیم در این بازسازی موثر باشیم، به عبارت دیگر اقیانوسها بیش از آنچه قبلا فکر میکردیم، میتوانند غذای مارا فراهم کنند.»
از طرف دیگر، گزارش جلسه جهانی اقتصاد چندان مثبت نیست، اما راههایی را برای جمعآوری همه محصولات پلاستیکی که تولید و مصرف میکنیم، پیشنهاد میکند. کشورها میتوانند قوانینی را اجرا کنند تا زبالههایی که جمعآوری میشوند، با بهرهوری بیشتر بازیافت شده و همزمان با تولید دوباره، در بستهبندیهای جدید به کار گرفته شوند، نتیجه آن تقویت زیرساختهایی است که طی آن زبالههای کمتری تولید و در نتیجه به دریاها وارد میشوند.