شماره ۱۳۵۰ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲ اسفند
صفحه را ببند
گفت‌وگوی «شهروند» با شهربانو منصوریان، قهرمان ووشو که در حادثه سقوط هواپیما به امدادگران پیوست
تا آخرین لحظه امیدوار بودیم چند نفر زنده باشند
مردم از من پیگیر وضع عزیزان‌شان بودند در منطقه سقوط هواپیما، بارها کوهنوردی کردم ورزشکار هم نبودم، به هموطنانم کمک می‌کردم

شهروند| همواره در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم در جریان حوادث تلخی که در کشورمان رخ می‌دهد، ورزشکاران همپای مردم به یاری هموطنان خود شتافته‌اند. این‌بار هم در ماجرای سقوط هواپیما در یاسوج خواهران منصوریان که از قهرمانان مطرح ووشوی جهان محسوب می‌شوند، به دلیل آشنایی به این منطقه راهی کوه دنا شدند و کمک‌حال امدادگران بودند. شهربانو و سهیلا منصوریان که هر دو سابقه قهرمانی در جهان را دارند، طی 2 روز اخیر در روستای پادنا حضور داشتند. به همین بهانه با شهربانو منصوریان، دارنده 4 مدال طلای ووشوی جهان همکلام شدیم. در ادامه مشروح گفت‌وگوی «شهروند» با شهربانو منصوریان را می‌خوانید.
   از ابتدای ماجرا شروع کنیم. چه شد که شما به یاری امدادگران برای جست‌وجوی لاشه هواپیما رفتید؟
به‌هرحال ما اصالتا برای شهر سمیرم هستیم که در نزدیکی محل سقوط این هواپیماست. از کودکی با خواهرانم در این مناطق کوهنوردی می‌کردیم. از وقتی هم که ازدواج کردم چون همسرم عضو یک گروه کوهنوردی است، بارها به این کوه‌ها صعود کرده‌ایم. البته ما همیشه در تابستان کوهنوردی می‌کنیم و هیچ وقت در زمستان نشده بود که به آن‌جا برویم. بعد از این اتفاق برخی از دوستان با ما تماس گرفتند و با همسرم به‌سوی روستای پادنا حرکت کردیم. همه‌چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و تا جایی که توانستیم بالا رفتیم و کمک کردیم.
   از مشاهداتتان در 2 روز اخیر در مناطق کوهستانی بگویید؟
خیلی از مردم سمیرم و روستای پادنا برای کمک آمده بودند. روز دوشنبه بخشی از راه را با کوهنوردان سمیرمی رفتیم. حدود ساعت 4 بعدازظهر بود که باد و طوفان شدیدی شد و مجبور شدیم برگردیم. بار دیگر از صبح دیروز جست‌و‌جوها آغاز شد و شنیدیم که لاشه هواپیما پیدا شده است. البته در آخرین ساعات همان دوشنبه‌شب گفتند که به برخی از قطعات دسترسی پیدا کردند، اما چون طوفان شده بود، امکان دسترسی بیشتر نبود. گفتند که این موضوع خیلی رسانه‌ای نشود تا بازماندگان به منطقه هجوم نبرند.
   بعد از این‌که لاشه هواپیما پیدا شد، چه حس‌وحالی داشتید؟
من دیروز وقتی لاشه هواپیما پیدا شد، پایین کوه بودم. در هوای آفتابی از پایین کوه هم بال هواپیما برق می‌زد و با دوربین می‌شد راحت آن را دید. روز دوشنبه خیلی از خانواده‌ها پایین کوه منتظر شنیدن خبرهای خوب بودند و وقتی ما برگشتیم، نتوانستیم خبر خاصی به آنها بدهیم. خیلی از آنها امیدوار بودند که معجزه‌ای رخ بدهد و از من دایم سوال می‌پرسیدند که من هم گفتم اگر خبری به دستم برسد، به شما می‌دهم. دیروز که دیگر لاشه هواپیما پیدا شد، حس و حال خوبی وجود نداشت و بازماندگان بشدت ناراحت بودند. من هم سعی کردم با آنها همدردی کنم.
   شما هم وقتی برای جست‌وجو رفته بودید، امیدواری داشتید که کسی زنده باشد؟
با توجه به این‌که مردم بومی روستای پادنا صدای انفجار نشنیده بودند، فکر می‌کردیم برخی از نفرات زنده باشند. خیلی خوشبین بودیم، اما دیروز مشخص شد که اگر هم کسی از حادثه جان سالم به در برده بود، به دلیل سرمای شدید جان خود را از دست داده است.
   خیلی از کوهنوردان در این چند روز به امدادگران کمک کردند و به نظر می‌رسد نقش ورزشکاران در این ماجرا پررنگ بود.
بله، همین‌طور است. کوهنوردان زیادی از استان‌های فارس، تهران، یاسوج و... به منطقه آمده بودند. حضور همه آنها به‌صورت خودجوش بود و اصلا کسی آنها را اجبار نکرده بود. به‌هرحال بالا رفتن از کوه در چنین آب و هوای زمستانی سختی‌ها و خطرات خودش را هم دارد که به جان خریدند. کوهنوردانی که با ما بودند، برای رسیدن به ارتفاع بالا حدود 5، 6 ساعت در راه بودند و دیروز هم با بالگردها به منطقه سقوط هواپیما رفتند.
   حضور شما و خواهرتان (سهیلا) هم بازتاب‌های زیادی داشت، به‌ویژه این‌که در تصاویری که از شما منتشر شد، خیلی نگران و مضطرب بودید.
مطمئن باشید من اگر قهرمان جهان هم نبودم و اصلا ورزشکار هم نبودم، برای یاری رساندن به هموطنانم این کار را می‌کردم. به‌هرحال هر کسی هر کاری از دستش برمی‌آید، باید انجام دهد. فرقی نمی‌کند که برای کدام منطقه هستیم، نهایتا همه ما ایرانی محسوب می‌شویم. حتی روزی که این اتفاق افتاد، من سمیرم نبودم و وقتی شنیدم، خودم و همسرم سریعا به سمت روستای پادنا رفتیم تا شاید کمکی از دستمان بربیاید. اگر هم کاری کرده باشیم، وظیفه‌مان بوده و منتی بر سر کسی نداریم.
   در مجموع ورزشکاران همیشه نشان داده‌اند که در حوادث تلخی که رخ می‌دهد، کنار مردم هستند.
ورزشکاران هم جدا از مردم نیستند. به‌هرحال ما هم ایرانی هستیم و در این کشور زندگی می‌کنیم. من به‌عنوان نماینده ورزشکاران در این‌جا حضور دارم. از آنجایی که این اتفاق در نزدیکی محل زندگی ما رخ داده بود، توانستیم کمک کنیم. مطمئنم که سایر ورزشکاران نیز اگر کاری از دستشان بربیاید، انجام می‌دهند.
   شما همچنان در منطقه هستید؟
بله، من تا زمانی که نیاز داشته باشند، این‌جا می‌مانم. البته سهیلا به دلیل این‌که برای حضور در مسابقات لیگ رژیم داشت، بعد از یک روز به سمیرم برگشت. وضع روحی او قبل از این اتفاق خیلی خوب بود، اما دیگر قسمت بود که این اتفاقات بیفتد. با این‌حال، من در منطقه ماندم تا عملیات امدادی به‌صورت کامل پایان یابد.
   در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
بابت این اتفاقات واقعا متاسف شدم و وقتی حال بازماندگان را دیدم، خیلی تحت‌تأثیر قرار گرفتم. امیدوارم دیگر شاهد چنین حوادثی در کشورمان نباشیم. اگر یک دقیقه خودمان را جای این افراد قرار دهیم، متوجه می‌شویم که از دست دادن یک یا چند نفر از عزیزان‌مان در چنین حادثه‌ای سخت و حتی باورنکردنی است. امیدوارم مسئولان به فکر باشند تا هم به این خانواده‌ها که عزیزانشان را از دست دادند، کمک شود و هم این‌که تا جایی که می‌شود، دیگر شاهد رخ دادن چنین اتفاقاتی در ایران نباشیم.


تعداد بازدید :  331