پولاد امین| زیاد دور نشدهایم از آن روزهایی که خریدن و بهخصوص هدیه دادن کتاب امری تجملی بود. کمتر کسی را آن روزها میتوانستی بیابی که به رفیقش، دوستش، نامزدش، زنش یا عشقش کتابی هدیه دهد. کتاب چیزی نبود برای هدیه دادن. کتاب را برای نشستن در کنج اتاقهای پشتی خانهها میخواستند و هر که کتاب داشت و کتاب میخواند، واقعا عاشق آن بود. مثل امروز نبود که دست گرفتن کتاب اعلام و ابراز تفاوتی باشد میان فرد صاحب کتاب با عوامالناس.
روزها که گذشت و روزگار که عوض شد، فرهنگ محافظهکار و بسته جامعه که در مواجهه با زیباییهای فرهنگ جهان از پیله به درآمد، شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی که پا گرفت، کمپینها و پویشها که میان نسلهای جوان رشد کرد و...؛ همه چیز حداقل در ظاهر تغییر کرد. یکی از این چیزها هم که عوض شد، جایگاه کتاب بود. این روزها به یمن کمپینهایی چند که در این سالها بهوفور دیدهایم، دیگر هدیه دادن کتاب یک امر نامعمول نیست. دیگر چنین نیست که فکر کنی اگر به فلانی کتاب هدیه دهی، پشت چشم نازک خواهد کرد و پشت سرت خواهد گفت که چون نخواسته چیز باارزشی بیاورد، ناچار به آوردن کتاب شده است! بله؛ این روزها کتاب دادن و کتاب گرفتن جایگاه خود را در روابط شخصی افراد پیدا کرده و این یک اتفاق خوب است. نمونهاش هم همین جشن ولنتاین که همین یکی، دو روز پیش بود. گزارش میدانی خبرنگار «شهروند» از کتابفروشیهای پایتخت از فروش صدها نسخهای شماری از کتابها در این روز خبر میدهد؛ با ذکر این توضیح بامزه که بسیاری از کتابفروشیها در این روز فهرستی از کتابهای مناسب برای هدیه دادن در روز ولنتاین را به خریداران ارایه میدادند تا کار آنها را برای انتخاب هدیه در این روز راحت کنند.
تغییر نسل کتابها
کتابهای عامهپسند این روزها تغییر کردهاند و خوانندگانشان نیز. دیگر اینگونه نیست که خواندن کتابهای عامهپسند تنها و تنها مختص زنان خانهدار و دخترکان تازه عاشق باشد. آن روزها گذشته و دوران رونق آن کتابها هم سر آمده که داستانهای اشکانگیز سوزناک داشتند که به قلم یا به نام بانوی نویسندهای روانه بازار کتاب میشدند. روزهای قدرقدرتی نسرین ثامنی، فهیمه رحیمی، م مودبپور و نظایر اینها را میگویم. این روزها اما دیگر خبری از تیراژهای چند ١٠هزارتایی کتابهای سوزناک زنانه نیست. البته این به این معنا نیست که بازار پررونق کتابهای عامهپسند کساد شده است؛ نه، بلکه این کتابها تغییر شکل و تغییر ظاهر و حتی تغییر محتوا دادهاند و این روزها کتابهایی را میشود عامهپسند خواند که شاید ده، بیستسال پیش سر و شکل آبرومندتری در قیاس با عامهپسندها داشتند. کتابهایی مثل ملت عشق الیف شافاک و دختری که رهایش کردی و نظایر اینها که نمونههای ایرانیاش را نیز در قالب نویسندههایی چون روزبه معین، رضا امیرخانی و... میبینیم. در قالب کتابهای عامهپسندی که برخلاف نوشتههای فهیمه فهیمی و همردههایشان غرور نسلشان را با خود دارند و نهتنها به جایگاه خود در وادی ادبیات با سربلندی مینگرند، بلکه - شوربختانه کمترین تمایزی نیز میان خود با نمونههای
کامل - تر - ادبیات قایل نیستند. عامهپسندهایی که مطابقت کامل دارند با خصایص جمعی نسل خوانندهشان: مغرور، بلندپرواز و حق بهجانب. خصایصی که باعث میشود فضای کلی ادبیات غبارآلودهتر و مخدوشتر از همیشه جلوه کند.
تغییر الگوی خرید کتاب
با تغییر کتابها و تغییر خوانندگان، پرفروشهای بازار کتاب نیز تغییر کرده است. این روزها جلوی دانشگاه تهران یا در کتابفروشیهای کریمخان اگر به کتابهای پرفروش ویترین نگاه کنی، مغزت سوت میکشد. قهوه تلخ آقای نویسنده چاپ بیستوششم- هفتم را پشت سر گذاشته؛ چراغها را من خاموش میکنم به چاپ هفتادوپنج و عادت میکنیم به چاپ چهلوهشتم رسیدهاند و حتی چاپ شصتوچهارم روی ماه خداوند را ببوس مصطفی مستور را نیز میبینی؛ یا در بین خارجیها میبینی ملت عشق الیف شافاک یا داستانهای جوجو مویز چگونه میفروشند. اینها همه این نکته را که کتابهای عامهپسند تعریفی دیگر پیدا کردهاند، یکبار دیگر مورد تأکید قرار میدهد؛ همین هم باعث تغییر در الگوی خرید میشود.
پرفروشهای روز عشق
درباره فهرستی که کتابفروشها در اختیار خریدارانشان قرار میدادند، گفتم. گزارشهای میدانی خبرنگار «شهروند» از فهرست پرفروشها اما حاکی از این است که در این یک روز، کتاب ملت عشق الیف شافاک، نویسنده ترک حداقل به اندازه تیراژ دو چاپ کامل فروش کرده و از این نظر میتوان این کتاب را پرفروشترین کتاب ولنتاینی ایران لقب داد. کتاب شعر و ولنتاین اثری از ستاره معماریان، کتاب ولنتاین نوشته داود رنجبران، کتاب ولنتاین، گوسفند سفید از ریرا عباسی و کتاب هدیه ولنتاین: مجموعه داستان از سارا عرفانی دیگر کتابهایی هستند که در این روز بازار کتاب را تکان دادند.
دیگر پرفروشها
کتاب هنر عشقورزی نوشته لئو.ف. بوسکالیا که توسط نرگس بوذری و پروین قائمی ترجمه شده، دیگر کتاب پرفروش این روز بود. همچنین باید اشاره کرد به کتاب پنج زبان عشق برای همسران: راز ماندگاری عشق نوشته گری چپمن با ترجمه فاطمه خادمیان موغاری که این نیز پرفروش شد. کتاب عقل یا عشق؟ (آشنایی یا جدایی) از مهدی صحافیان؛ کتاب ۱۲ درس عشق برای زندگی یا چگونه با عشق و بخشش بر ترس، تنهایی، احساس گناه غلبه کنیم و به آرامش برسیم، نوشته جرالد جامپولسکی با ترجمه لعیا موسایی؛ جادوی عشق: هنر دوست داشتن با ترجمه و تدوین معصومه پورخان و امیر بهنامیگانه؛ زبان عشق یا عشق بعد از ازدواج چه میشود؟ نوشته گری چپمن با ترجمه الهه ابراهیمی؛ من، عشق، مخاطب خاص نوشته محمد داستانپور و یک بیماری روانی به نام عشق اثر فرانک تالیس به ترجمه حبیب گوهریراد دیگر آثار پرفروش بازار کتاب در آن روز عاشقانه بودند که البته جزو ادبیات ارزیابی نمیشوند.
ادبیات پرفروش
جز ملت عشق الیف شافاک؛ عشق زن خوب نوشته آلیس مونرو برنده نوبل ادبیات در سال 2013 و عشق از الیف شافاک که در روی جلد بهعنوان پرفروشترین رمان تاریخ اشاره شده و به نظر میرسد همان ملت عشق باشد که عفت دیبایی مترجم این کتاب برخلاف ارسلان فصیحی که آن را ملت عشق نامیده، کتابش را عشق نام نهاده است؛ دیگر رمانهای پرفروش ولنتاین بودند.
اما زمانی که پای هدیه دادن کتاب وسط میآید، نمیشود از کتابهای کلاسیک گذشت. کتابهایی که سالهاست چاپ میشوند و خوب میفروشند و هنوز هم خواننده خود را دارند. هدیه دادن این قبیل کتابها در روز ولنتاین نیز ادامه داشت. خبرنگار «شهروند» گزارش میدهد که در این یک روز پررونق بازار کتاب رمانهایی چون دکتر ژیواگو نوشته تحسینشده بوریس پاسترناک که فیلمی درخشان هم از رویش ساخته شده؛ گتسبی بزرگ نوشته اسکات فیتز جرالد که این نیز برای ساخت آثار سینمایی مورد اقتباس قرار گرفته؛ مادام بوآری از گوستاو فلوبر که یکی از پرحرف و حدیثترین رمانهای تاریخ ادبیات بوده و هست؛ بلندیهای بادگیر امیلی برونته بهعنوان یکی از عاشقانهترین رمانهای تاریخ؛ غرور و تعصب جین آوستین و آنا کارنینا نوشته لئو تولستوی فروش پررونق و شگفتانگیزی داشتند. همچنین عشق سالهای وبا و دلبرکان غمگین من از گابریل گارسیا مارکز جزو آثار پرفروش بودند که عشاقی بارها و بارها وارد کتابفروشیها شده، انتخابشان کرده، کادو کرده و هدیهشان دادند؛ سرنوشتی که کاش درباره کتابها و نویسندگان دیگر نیز تکرار شود.