شماره ۱۳۴۷ | ۱۳۹۶ شنبه ۲۸ بهمن
صفحه را ببند
عوامل موثر بر اشتغال زنان در ایران
تحصیلات بالاتر از متوسطه در اشتغال زنان تأثیر عکس دارد

زنان به‌ عنوان نیمی از جمعیت فعال کشور نقش مهم و اثرگذاری در اقتصاد کشور ایفا می‌کنند. به دلیل تحولات دهه‌های اخیر اشتغال به مطالبه اقتصادی برای تعداد زیادی از زنان به‌خصوص زنان با تحصیلات دانشگاهی تبدیل شده است. از آن‌جا که اشتغال زنان تابع عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی مختلفی است، تمرکز صرف بر یکی از این جنبه‌ها نمی‌تواند بیان‌کننده واقعیت این موضوع باشد. عباس عرب مازار، محمدصادق علی‌پور و یاسر زارع نیاکوکی در تحقیقی با عنوان «تحلیل عوامل اجتماعی -اقتصادی موثر بر اشتغال زنان در ایران» با تحلیل آمارهای داده‌های هزینه درآمد خانوار (90) مرکز آمار ایران به موضوع اشتغال زنان پرداخته‌اند. نتایج برآورد برای 5797 زن ساکن شهر و روستا در کشور نشان داد که عواملی چون تعداد افراد شاغل در خانوار، وضع تأهل، محل اقامت و همچنین سرپرست‌بودن زنان تأثیر مثبت و معنی‌داری بر اشتغال آنها دارد. سن نیز به ‌عنوان یکی از عوامل دارای اثری مثبت اما غیر خطی بر اشتغال است، در حالی ‌که تحصیلات بالاتر از متوسطه اثر معکوسی بر اشتغال زنان داشته است.
داده‌های هزینه ‌- درآمد خانوار در دو بخش شهری و روستایی شامل 20435 خانوار روستایی و 19575 خانوار شهری توسط مرکز آمار گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان بیش از 10‌سال در نمونه آماری ‌سال 1390 هستند که جمعیت فعال بوده‌اند؛ زنان شاغل یا در جست‌وجوی شغل. نتایج برآورد الگو نشان می‌دهد که متغیرهایی همانند محل اقامت، سرپرست خانواربودن، وضع تأهل و همچنین تعداد افراد شاغل در خانوار رابطه مثبت و معنی‌داری با احتمال شاغل‌بودن زنان دارد. انتظار می‌رفت که متغیر سن تأثیر غیر خطی بر اشتغال زنان داشته باشد که این نیز با معنی‌دار شدن ضریب متغیر توان دوم سن مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به این‌که آمار رسمی مربوط به تجربه کاری افراد در ایران وجود ندارد، لذا می‌توان از سن فرد به‌ عنوان تقریبی از تجربه کاری نیز استفاده کرد. معمولا با افزایش سن و تجربه احتمال شاغل‌بودن افزایش می‌یابد ولی این روند همواره افزایشی نبوده و با گذشتن سن از یک مرز خاص، احتمال شاغل‌بودن فرد کاهش می‌یابد. هر چند افزایش سن مشارکت زنان را در بازار کار افزایش می‌دهد، ولیکن نرخ افزایش مشارکت کاهشی است. متغیرهای بعد خانوار و تحصیلات بالاتر از متوسطه رابطه منفی و معنی‌داری را بین این متغیرها و احتمال شاغل‌بودن زنان نشان می‌دهند.
با اضافه‌شدن یک فرد به خانوار احتمال شاغل‌شدن زنان در آن خانوار 12‌درصد کاهش خواهد یافت. وقتی تعداد افراد خانوار افزایش می‌یابد زمان آزاد زنان در خانه کاهش می‌یابد و هزینه فرصت کار در خارج از منزل افزایش می‌یابد. زنان متأهل با احتمال 0.06‌درصد بیشتر از مجردها شاغل بوده‌اند. یکی دیگر از متغیرهای مهم سرپرست‌بودن یا نبودن فرد است. احتمال شاغل‌بودن زنان سرپرست خانوار 17‌درصد بیشتر از زنانی است که سرپرست خانوار نیستند. زنان شهری با احتمال 0.07 کمتر از زنان روستایی شاغل خواهند بود. مقایسه اثر نهایی مربوط به زنان شهری و روستایی نشان می‌دهد که افزایش تعداد افراد شاغل در خانوار روستایی با احتمال بیش از دو برابر نسبت به خانوار شهری شاغل‌بودن زنان را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهند. احتمال شاغل‌بودن زنان متأهل شهری کمتر از احتمال شاغل‌بودن زنان مجرد شهری است؛ هر چند شاغل‌بودن زنان متأهل روستایی بیش از احتمال شاغل بودن زنان مجرد روستایی است.
در بخش نتیجه‌گیری این پژوهش به این موضوع اشاره شده است که عوامل موثر بر مشارکت و اشتغال زنان در هر جامعه بسیار متعدد است. نرخ مشارکت زنان تابعی از عامل‌های اقتصادی-اجتماعی و جمعیتی است. در این پژوهش سه مدل در نظر گرفته شد؛ یک مدل مربوط به کل زنان در سنین اشتغال شهری و روستایی و دو مدل دیگر یکی برای زنان روستایی و دیگری برای زنان شهری به صورت مجزاست. یکی از مهمترین یافته‌های پژوهش تأثیر متغیر سطح تحصیلات بر میزان اشتغال زنان در دوره‌ مورد بررسی بوده است. علیرغم آن‌که در جامعه سطح تحصیلات زنان رو به افزایش است ولی به نظر می‌رسد زیرساخت‌های لازم برای اشتغال زنان تحصیلکرده ایجاد نشده و میزان اشتغال زنان متناسب با رشد سطح تحصیلات رشد نکرده است. نتایج برآورد نشان می‌دهد که بین سطح تحصیلات و احتمال شاغل‌بودن زنان رابطه معکوسی وجود دارد؛ به این معنی که زنان با تحصیلات پایین‌تر نسبت به زنان با تحصیلات بالاتر از متوسطه با احتمال بیشتری شاغل خواهند بود. مقدار اثر نهایی برآوردی مربوط به متغیر سطح تحصیلات بالاتر از متوسطه معادل 0.09 است و نشان می‌دهد که احتمال شاغل‌بودن افراد در سطوح بالاتر تحصیلات 0.09 کمتر از زنانی است که سطح تحصیلات متوسطه و کمتر دارند. تحصیلات بالاتر از متوسطه با احتمال بیش از 2.5 برابر موجب کاهش اشتغال زنان روستایی نسبت به زنان شهری می‌شود.
یکی دیگر از عوامل موثر بر اشتغال زنان سن آنهاست. این متغیر در مدل‌های برآورد‌شده به‌عنوان یک متغیر جایگزین برای تجربه در نظر گرفته شده است. ضریب متغیر سن در مدل نشان‌دهنده رابطه غیر خطی با اشتغال زنان است. بنابراین با افزایش سن زنان احتمال شاغل‌بودن آنها افزایش می‌یابد؛ اما این وضع با رسیدن به یک حد خاص به حداکثر احتمال اشتغال می‌رسد و پس از آن احتمال شاغل‌بودن با افزایش سن کاهش می‌یابد.
بعد خانوار به ‌عنوان یکی دیگر از عوامل موثر بر اشتغال زنان بیان‌کننده این است که با افزایش بعد خانوار، احتمال اشتغال زنان کاهش داشته است. نکته جالب توجه در مدل تأثیر وضع تأهل بر احتمال شاغل‌بودن زنان است. در کل جامعه آماری (شهری و روستایی) احتمال شاغل‌بودن زنان متأهل بیش از زنان مجرد است. این موضوع در مورد زنان شهری نیز صادق است اما احتمال شاغل‌بودن زنان متأهل روستایی 0.14 کمتر از زنان مجرد روستایی بوده است.
از دیگر متغیرهایی که بر اشتغال زنان موثر بوده شهری یا روستایی‌بودن آنان است. نتایج مدل نشان داد که احتمال شاغل بودن زنان شهری به میزان 0.07 کمتر از احتمال شاغل‌بودن زنان روستایی در شرایط یکسان است.
در مطالعه حاضر عوامل موثر بر شاغل‌بودن زنان از منظر اقتصاد خرد مورد مطالعه قرار گرفته ‌است. هر چند پیشنهاد سیاست‌گذاری در اقتصاد معمولا در حیطه اقتصاد کلان جای دارد ولی نبود شناخت صحیح نسبت به عوامل اجتماعی - اقتصادی موثر بر اشتغال زنان در سطح خرد مانع از آن خواهد شد که سیاستی جامع ارایه شود. علیرغم شناخت عوامل موثر بر اشتغال زنان، میزان و اثرگذاری این عوامل نیز اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارند که این مهم موضوع بررسی این مطالعه بوده است. بنابراین لازم است که در تدوین سیاست‌های اقتصادی معطوف به اشتغال زنان، عوامل موثر بر اشتغال زنان و همچنین میزان و جهت تأثیرگذاری این عوامل در سیاست‌گذاری‌ها لحاظ شود.

 


تعداد بازدید :  448