شماره ۳۴۲ | ۱۳۹۳ شنبه ۱۱ مرداد
صفحه را ببند
آیا جنگ غزه با مذاکرات هسته‌ای مرتبط است؟

|  منبع:  النهار  |

وضعیت فلسطین و اسراییل به‌گونه‌ای نبود که هشدار انفجار نظامی خطرناکی را آن هم در سایه وضع مشتعل خاورمیانه که چند سالی است افروخته شده، بدهد.  توافق آتش‌بس از‌ سال 2012 برقرار بود و انتظار می‌رفت که به‌رغم شکست تلاش‌های آمریکا و اسراییل و حکومت خودگردان فلسطین برای رسیدن به صلح همچنان ادامه یابد، البته اسراییلی‌ها از مصالحه اخیر حکومت خودگردان فلسطین با جنبش حماس بسیار عصبانی شده بودند، مصالحه‌ای که فرصت زمانی‌ای را برای تشکیل دولت جدید فراهم می‌کرد و آغاز همکاری و هماهنگی میان دوطرف برای حل اختلاف‌ها و بحران‌های پیش‌رو بود.  اسراییلی‌ها تهدید می‌کردند و تنش‌های سیاسی را افزایش می‌دادند اما کسی انتظار نداشت که این تنش‌ها به مرحله جنگ نظامی برسد، به‌ویژه که بسیاری از طرف‌های بین‌المللی به این باور رسیده بودند که هدف نتانیاهو از تندروی و مبالغه در واکنش‌هایش در حقیقت تلاش برای حفظ دولت خود و حفظ جایگاه خود به‌عنوان نخست‌وزیر این دولت بود.  اگر این تحلیل صحیح است پس چرا جنگ اسراییل علیه غزه درگرفت؟
دلیل اصلی و مستقیم آن ربودن سه اسراییلی در الخلیل و کشتن آنها توسط فلسطینی‌ها (به‌ادعای اسراییل) سپس تلاش اسراییلی‌ها به ربودن یک کودک فلسطینی در بیت‌المقدس و سپس کشتن آن بود.  این دو اتفاق آتش بحرانی را شعله‌ور کردند که تاکنون ادامه دارد،  البته دلایل مستقیم هیچ‌گاه دلایل اصلی یک منازعه یا جنگ نبوده‌اند.  از این‌جاست که سوال درباره دلایل غیرمستقیم این جنگ مطرح می‌شود.  کسانی که اوضاع را از نزدیک دنبال می‌کنند می‌گویند که دلایل بروز چنین جنگی مدت‌هاست که وجود داشته و منطقه آماده درگیری و جنگ‌های جدید بوده است.  اما آن‌چه جای سوال باقی می‌گذارد این است که آیا این دلایل، دلایلی واقعی هستند یا صرفا «هوس‌های سیاسی»؟
فلسطینی‌ها و اعراب به‌طور کلی، به‌رغم واکنش‌هایی که رهبرانشان در قبال اتفاقات غزه از خود نشان داده‌اند، نتانیاهو را متهم می‌کنند که همیشه برای جدا کردن حکومت «خودگردان– حماس» تلاش می‌کرده و می‌خواسته  درگیری‌های فلسطینی – فلسطینی به وجود بیاورد و حماس را به‌طور کامل از عرصه سیاسی حذف کند یا این‌که حداقل توانایی‌های موشکی آن را از بین ببرد، کاری که به نظر غیرممکن می‌آید.  نتانیاهو تلاش دارد اعراب را مشغول مشکلات و جنگ‌های داخلی و منطقه‌ای خودشان کند تا به رویارویی با مخاطرات خارجی از جمله با اسراییل نپردازند.
از این سیاست اسراییل، جمهوری اسلامی ایران به خوبی آگاه است، در این‌جا نمی‌خواهیم حرفی از روسیه بزنیم، آن‌چه به جبهه ممانعت عربی – اسلامی معروف است همواره مورد اهمیت و حساسیت اسراییل و غرب و رهبران آمریکا بوده است.  غربی‌ها و شاید متحدان عرب و مسلمان آنها معتقدند به گفته اطلاعاتی که آمریکایی‌ها ادعا دارند در اختیارشان است، افزایش تنش‌های اخیر فلسطین و اسراییل ممکن است به مذاکرات مرتبط باشد. رهبران ایران و آمریکا در مجموعه 1+5 همچنان در حال مذاکره برای حل اختلافات با یکدیگر بر سر پرونده هسته‌ای ایران هستند و تنها مسائل منطقه‌ای است که آنها را از یکدیگر دور می‌کند.  مذاکراتی که آمریکا رهبری آن را برعهده دارد.  اما اگر قرار است این حرف را باور کنیم چه توجیهی برای ادامه جنگ جاری در سوریه، لبنان، یمن و عراق داریم.  تردیدهای باراک اوباما برای حمله به سوریه و تصمیم قاطع برای مبارزه با «تروریسم سنی» می‌توانست در آخر دستاوردهای بسیار خوبی برای او به‌دنبال داشته باشد اما می‌گویند آن‌چه در عراق گذشت و داعش توانست بخش‌های بزرگ از مناطق سنی‌نشین عراق را به کنترل خود درآورد برای آمریکایی‌ها ناگهانی بود و آنها را بسیار ترساند و نگران کرد. این مسأله سبب شد تا به این نتیجه برسند که باید به همراه همپیمانان عرب و مسلمانشان در رأس آنها عربستان دخالت مستقیم داشته باشند با این هدف که مقابل نفوذ ایران در منطقه که می‌رود موازنه را به سود خود تغییر دهد، بایستند.  خصوصا بعد از آن‌که تهران موفق شد از موازنه مطلوب آنها در سوریه جلوگیری کند. آیا این بدان معناست که تفاهم آمریکایی (بین‌المللی) – ایرانی در پرونده هسته‌ای باعث رسیدن به تفاهم در دیگر مسائل از جمله عراق نیز خواهد شد؟ ناظران بعید می‌دانند که چنین توافقی به‌دست آید، آنها می‌گویند که رسیدن به تفاهم در مورد مسائل دیگر نیاز به زمان دارد.  واشنگتن اعتقاد دارد که داعش و شبکه القاعده فشاری مهم به جامعه جهانی محسوب می‌شوند و وضع آنها شبیه «مجاهدین» رانده شده از افغانستان در زمان اتحاد جماهیر شوروی است که تهدیدی برای منطقه و جهان محسوب می‌شوند چراکه اعتقاد به تروریسم دارند.  این مواضع را ایران نیز دارد و شاید همین تشابه مواضع باعث شود تا دوطرف پنجره‌های تازه‌ای به روی هم بگشایند. 


تعداد بازدید :  41