| رامین شریفی | دانشجوی کارشناسی اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی شیراز |
برای منِ دانشجو سوالی از مسئولان محترم غرفههای پر هزینه نمایشگاه بینالمللی مطبوعات و خبرگزاریها پیش آمده است... آیا شما هم مانند من که سردبیر نشریهای دانشجویی هستم مطالب را تنها از جایی گرفته و به جای دیگر منتقل میکنید؟! و همانند نیوتن برای خود قانونی به نام قانون بقای مطلب ابداع کردهاید که تنها مطالب را در آن دست به دست میکنید و در پایان از طریق رسانه خود به خورد مردم میدهید؟!
آیا مجلات خود را تا به حال ورق زدهاید؟ هر وقت و بی وقت مجلهای را ورق زدهام و یا به اخباری گوش فرا دادهام و یا به هر طریق دیگر با رسانه ارتباط برقرار کردهام حال در هر زمینهای که میخواهد باشد چه ورزشی، چه هنری، چه اقتصادی و... مطالب رعبآوری را دیدهام که مرا به تفکر واداشته است. لحظهای را پیدا نمیکنید که مطبوعات و خبرگزاریهای ما مطلبی در مورد اسراف را با گوش ما آشنا نکنند. یادآور میشوم که خود شما هستید که به ما میگویید اسراف بد است، نباید این کار بشود، باید جلوی این کار گرفته شود. آیا به اطراف خود نگاه کردهاید یا نکند با چشمان بسته این روزها را سپری میکنید؟! آیا تا به حال حساب کردهاید که این دکوراسیونی که در اطراف خود میبینید چه مقداری هزینه برداشته است یا حساب شما مستقیم به حساب بانک مرکزی - خزانه دولت وصل است؟! مگر این غرفه چیست که بعضی از شما مبالغ چند میلیونی و حتی بیشتر و بیشتر خرج نمایشگاه یک هفتهای خود کردهاید؟! آیا این اسراف نیست؟! آیا این ریختوپاشها مخالف مطالب خودتان نیست؟! آیا لازم نیست که خودتان تنها یکبار مطالب خودتان را بخوانید؛ نمیگویم در موردش بیندیشید فقط یکبار به صورت روزنامهوار و از گوشه چشم نگاهی به آن بیندازید. من شما را به انتهای شبستان دعوت میکنم به جایی که دانشجویانی همچون من بسیارند. دانشجویانی که کار خود را جهادی مینامند؛ دانشجویانی که از سطل رنگشان گلدان ساختند؛ دانشجویانی که اگر لازم باشد نقاش میشوند و اگر لازم بشود بنا؛ هم در طراحی دستی دارند و هم در نجاری؛ گاهی بر روی سقف درحال زدن لامپ هستند گاهی بر روی زمین درحال جمع کردن زبالهها؛ فوت کوزهگری را نمیدانند اما دم آنها به آثارشان جان میدهد؛ دانشجویانی که با کمترین هزینه بهترین کار را از آب درمیآورند و تنها عشق و علاقه است که آنها را به اینجا کشانده و به آثار آنها جان میدهد.
حتما بیایید، ببینید و مقایسه کنید... و در آخر یک کلام: آیا محتوای غرفه مهمتر است یا زیبایی آن یا بهتر بگویم ما به عقلمان اعتماد کنیم یا به چشممان؟!