شماره ۱۳۳۴ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۱ بهمن
صفحه را ببند
6 هزار کودک بی هویت در تهران
مدیر کل امور زنان و خانواده استانداری تهران در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید کودکان بی‌هویت در آینده تبدیل به مسأله امنیتی غیرقابل کنترل می‌شوند

زهرا جعفرزاده - شهروند| کودکان کار و خیابان هویت‌دار می‌شوند؛ همان کودکانی که نام‌شان، تاریخ تولدشان و زادگاه و اسم پدر و مادرشان جایی ثبت نشده و حالا انسان‌های بی‌نام‌و‌نشانی هستند که در طرح استانداری قرار گرفته‌اند و قرار است برایشان هویتی ثبت شود یا شناسنامه‌دار شوند یا کارتی برایشان صادر شود که نام‌ونشان‌شان مشخص شود. کودکان بی‌هویت موضوع یکی از جلسه‌های امور زنان و خانواده استانداری تهران بود که در همایش سازمان‌های مردم‌نهاد استان تهران مطرح شد: «در این جلسه قرار بر این شد تا برای کودکان بی‌هویت شناسنامه یا مدارکی صادر شود. بر همین اساس باید برای شناسایی این کودکان از ظرفیت سازمان‌های مردم‌نهاد استفاده شود.» براساس اعلام ثریا شارقی، مدیر کل امور زنان و خانواده استانداری تهران در استان تهران 5 تا 6‌هزار کودک بی‌هویت زندگی می‌کنند که باید در این طرح قرار گیرند: «در استان تهران در حال بازتولید کودکان بی‌هویت هستیم، بر همین اساس در ارتباط با کودکان بی‌هویت و بازتولید آنها دو تصمیم گرفته شد.»
تصمیمات استانداری تهران چه بود؟
یکی واگذاری مرکز بهاران منطقه 9 به مجتمع فوریت‌های اجتماعی فرمانداری تهران برای شناسایی کودکان بی‌هویت که اغلب کودکان کار و خیابان هستند. دوم هویت‌یابی این کودکان؛ یعنی یا برایشان شناسنامه صادر شود یا یک مدرک هویت حداقلی به آنها داده شود. مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری تهران و دبیر کنوانسیون حقوق کودک وجود این کودکان را مسأله‌ای اجتماعی دانست: «اگر به این کودکان بی‌توجهی شود، در آینده تبدیل به یک موضوع امنیتی غیرقابل کنترل می‌شوند.» موضوع مورد بحث شارقی بازتولید کودکان بی‌هویت است؛ کودکانی که یا پدر مشخصی ندارند یا پدر ایرانی نیست: «قرار بر این شد تا مادرانی که برای زایمان به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند، در صورتی که هویت پدر نامشخص باشد، همراه با مددکار بیمارستان به دادسرای ناحیه 25 ارجاع داده شوند و آن‌جا با توجه به اظهارات مادر و مددکار تشکیل پرونده داده می‌شود، درنهایت هم یا شناسنامه برای کودک صادر شود یا هویت حداقلی برای او در نظر گرفته شود.» حالا بر اساس این طرح قرار است با روسای بیمارستان‌ها برای ارجاع مادران به دادسرا هماهنگی انجام شود: «اگر مسئولان سازمان‌های مردم‌نهاد پیشنهاداتی دارند به صورت مکتوب به ما اعلام کنند.» شارقی صحبت‌هایش را در نشست دوشنبه شب در استانداری تهران این‌گونه پایان داد و در گفت‌وگو با «شهروند» توضیح بیشتری داد:
  به کودکان بی‌هویت اشاره کردید، منظورتان دقیقا چیست؟
منظور افرادی هستند که هیچ هویتی ندارند، مثل کودکان کار و خیابان، مثل متکدیان و.... ما کودکانی را می‌بینیم که خودشان را خارجی جا می‌زنند، برخی از آنها متکدیان حرفه‌ای هستند و درنهایت هویت‌شان برای ما مشخص نمی‌شود. ما می‌خواهیم برای این کودکان بی‌هویت کارت هویت و شناسنامه صادر کنیم تا بتوانند از یک‌سری از تسهیلات استفاده کنند و شناخته شده باشند.
 آنهایی که کارت هویت می‌گیرند، افراد غیرایرانی هستند یا قرار است بعدا برایشان شناسنامه صادر شود؟
آنها افرادی هستند که دادگاه نتوانسته به این نتیجه برسد که آنها ایرانی هستند تا برایشان شناسنامه صادر کند. هر فردی که شرایط گرفتن شناسنامه را داشته باشد، به تشخیص دادگاه، شناسنامه می‌گیرد، درنهایت دادگاه باید به این نتیجه برسد که به او شناسنامه بدهد یا کارت هویت.
این طرح شامل غیرایرانی‌ها هم می‌شود؟
بله؛ ما به آنها کارت هویت می‌دهیم تا برای ما مشخص شود اینها چه کسانی هستند. در ارتباط با کودکان خارجی ما چند موضوع را داریم. یکی کودکانی با مادران ایرانی و پدران خارجی هستند. قانون برای آنها پیش‌بینی لازم را انجام داده و آنها بعد از 18سالگی می‌توانند تابعیت ایرانی بگیرند؛ اما گروهی هستند که مادر دارند اما هویت پدر نامشخص است، دادگاه برای این افراد کارت هویت صادر می‌کند.
تعداد این افراد را دارید؟
ما در طرح قبلی که برای ساماندهی کودکان بود، ‌هزار نفر را جمع‌آوری کردیم که 150 نفر از آنها کودکان خارجی بودند.
 در میان این افراد چه تعداد بی‌هویت بودند؟
تعداد دقیق‌شان را ندارم؛ اما خیلی کم بودند.
 شناسنامه‌دار یا هویت‌دار‌کردن این کودکان چه گره‌ای را باز می‌کند؟
زمانی که کودکان شناسنامه داشته باشند، می‌شود برایشان برنامه‌ریزی کرد؛ حتی از نظر امنیتی خطایی مرتکب شدند، بدانیم چه برخوردی باید با آنها داشته باشیم. می‌توانیم به آنها آموزش بدهیم، ساماندهی کنیم و....
 وارد فاز عملیاتی هم شده‌اید؟
بله؛ سازمان بهزیستی کار را شروع کرده و فرمانداری و استانداری هم به‌جد وارد کار شده‌اند.
 تا الان شناسنامه‌ای هم صادر شده؟
خیر؛ هنوز به آن مرحله نرسیدیم.
 شناسایی این کودکان قرار است چطور انجام شود؟
از طریق بهزیستی و سازمان‌های مردم‌نهاد.

مدیر یکی از مراکز نگهداری از کودکان معلول:
 20‌درصد از کودکان تحت پوشش ما سرراهی و بی‌هویت هستند

مدیر کل امور زنان و خانواده استانداری تهران تعداد کودکان بی‌هویت را 5 تا 6‌هزار نفر اعلام می‌کند و پیش از این طیبه سیاوشی، عضو مجمع نمایندگان تهران آمار این کودکان در کشور را یک‌میلیون و 500‌هزار نفر اعلام کرده بود. موضوع کودکان بی‌هویت اما تنها مربوط به کودکان کار و خیابان نمی‌شود. عبدالوهاب بیگ‌پور که مدیر گروه تشکل‌های فراگیر اجتماعی ایران است، هم در میان صحبت‌هایش در همایش سازمان‌های مردم‌نهاد استان تهران به ماجرای کودکان بی‌هویت اشاره می‌کند؛ این‌بار اما کودکان بی‌هویت کودک کار و خیابان نیستند، کودکان معلول ذهنی، حرکتی و ذهنی هستند. به گفته بیگ‌پور 20‌درصد از کودکان تحت پوشش آنها که مرکز نگهداری از کودکان معلول است، بی‌هویت هستند؛ یعنی نه دفترچه‌ای دارند نه شناسنامه‌ای و از هیچ خدماتی نمی‌توان برای آنها استفاده کرد.
  در صحبت‌هایتان اشاره کردید که 20‌درصد کودکان مرکز پندار برای نگهداری از کودکان معلول کم‌توان ذهنی، حرکتی و جسمی هویتی ندارند؛ ماجرای این کودکان چیست؟
اینها کودکانی هستند که هویت‌شان برای ما شناخته شده نیست. نگهداری از این کودکان بسیار پرهزینه است و خیلی از خانواده‌ها توان نگهداری از آنها را ندارند. اینها کودکان سرراهی هستند و متاسفانه شرایط بسیار بدی گریبانگیر آنهاست. آنها کودکان فراموش‌شده‌ای هستند و کوچکترین حمایتی از آنها نمی‌شود. حتی سازمان بهزیستی هم یارانه‌شان را پرداخت نمی‌کند، بیمه ندارند و نمی‌توانند از خدمات بیمه‌ای درمان بهره‌ای ببرند.
  اشاره کردید که این کودکان سرراهی هستند؛ آنها را کجا رها کرده‌اند؟
دم مساجد یا در مکان‌های عمومی دیگر. آنها را رها می‌کنند، بعد با پلیس تماس گرفته می‌شود که کودکی در خیابان است و هیچ نشانی از خانواده‌اش نیست. اینها معلولان کم‌توانی هستند که خیلی از آنها حتی قدرت حرف‌زدن را ندارند.
  چه تعداد از کودکان مرکز شما بی‌هویت هستند؟
مرکز ما ظرفیت نگهداری از 300نفر را دارد؛ حالا نزدیک به 250کودک در آن نگهداری می‌شود که بیش از 30‌درصد از آنها بی‌هویت هستند؛ یعنی نزدیک به 75 نفر.
  برای هویت‌یابی این افراد چه اقداماتی انجام شده؟
ما در مرکز، خانواده این کودکان هستیم.
  این کودکان شامل حال طرح استانداری برای هویت‌دار‌شدن نمی‌شوند؟
این طرح هنوز به اجرا نرسیده است؛ البته این کودکان در محیط‌های بسته‌ای هستند و مشکلی برای کسی ایجاد نمی‌کنند. بیشتر منظور استانداری کودکان کار و خیابان است.

نمایندگان سمن‌ها چه گفتند؟

«بامداد» یکی از فعالان سازمان‌های مردم‌نهاد است که در این همایش از خاک‌خوردن لایحه تأسیس سازمان‌های مردم‌نهاد انتقاد کرد: «متاسفانه سال‌هاست که این لایحه بر زمین مانده است. ما نیاز به تشکیلات منطقی داریم تا این سمن‌ها با هم هماهنگ شوند، ما نیاز به یک سازه داریم، ما می‌توانیم این سازه را ایجاد کنیم، اجازه دهید آن را انجام دهیم.» و ادامه داد: «دولت در حوزه اجتماعی نتوانست دیدگاه منسجمی ارایه دهد؛ اما سمن‌ها می‌توانند نقش خودشان را ایفا کنند، اگر به ما اجازه بدهید، سمن‌ها آمادگی ورود به این مسائل را دارند.» هوشنگی، رئیس هیأت‌مدیره بیماران خاص، نفر بعدی بود که صحبت کرد و خطاب به استاندار تهران گفت: «خواهشی که از شما دارم این است که به خیّران بها دهید، از فعالیت سمن‌ها ترس نداشته باشیم، الان کشور بنگلادش، 10برابر ما سمن دارند، آمریکا دو ‌میلیون و 500‌هزار سمن دارد.» نوبت به راستینه، مدیر انجمن پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و ارتقای سلامت رسید. او حرف‌هایش را با آسیب‌های اجتماعی شروع کرد: «براساس یکی از آمارهای منتشر‌شده، 85‌درصد جوانان 15 تا 29 سال، در برنامه‌های دولت شرکت نمی‌کنند، اینها همان کسانی هستند که در ناآرامی‌های اخیر حضور داشتند.» او ادامه داد: «در‌ سال 86 انتقال اچ‌آی‌وی از طریق سرنگ بود و حالا این بیماری در‌ سال 96 از طریق روابط جنسی منتقل می‌شود. ما شاهد هستیم که در مدارس این روابط بشدت در حال افزایش است.» راستینه در پایان صحبت‌های همکارانش را تکرار کرد: «به سازمان‌ها و انجمن‌ها اجازه فعالیت بدهید، بگذارید کارشان را با شجاعت انجام دهند.» زهرا احمدی‌پور، رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و مدیر سمن زکات (زنان کارآفرین توانمند) هم در این همایش حضور داشت. او گفت: «مسئولان سازمان‌های مردم‌نهاد به دلیل وابسته‌نبودن به دولت، زبان تیزی دارند، آنها برای پُرکردن فاصله دولت و مردم و انتقال دغدغه‌ها از این زبان استفاده می‌کنند، دولت باید نگاه غیرامنیتی به این نهادها داشته باشد و می‌تواند هموارترین مسیر را برای این افراد ایجاد کند.» احمدی‌پور در ادامه از روند طولانی صدور مجوز برای سمن‌ها انتقاد کرد: «ما دو ‌سال و 6 ماه در انتظار بودیم تا مجوز سمن‌مان رسید، این زمان طولانی آن هم برای صدور یک مجوز افراد را دچار فرسایش می‌کند. استانداری می‌تواند تسهیل‌کننده فرآیند ثبت و گرفتن مجوز باشد.» اسدپور لاکه، مدیرعامل جمعیت گیلانی‌های مقیم تهران، نفر بعدی بود که انتقاد زیادی داشت: «چطور پروانه وزارت کشور در هیچ جا، هیچ ارزشی ندارد؟ هر جا می‌رویم می‌گویند این سند چیست؟ بروید پی کارتان. ما ناگفته زیاد داریم، همین ناگفته‌هاست که مشکلات را از یک ارزن به کوه دماوند تبدیل می‌کند.»
کاری به کارتان نداریم
همایش سازمان‌های مردم‌نهاد استان تهران چند سخنران دیگر داشت. محمدحسین مقیمی، استاندار تهران، سخنران اصلی بود که قبل از شنیدن صحبت‌های نمایندگان سازمان‌های مردم‌نهاد برای بازدید از مناطق برفی استان تهران جلسه را ترک کرد؛ اما پیش از آن صحبت‌هایی کرد: «ما از فعالیت سمن‌ها نه‌تنها نگرانی نداریم بلکه از اقدامات آنها استقبال می‌کنیم و در تلاش هستیم تا موانع را از سر راه برداریم. ما در جامعه با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی زیادی روبه‌رو هستیم. پروژه‌های اقتصادی که در سال‌های گذشته اجرا شده به مسائل زیست‌محیطی توجه‌ای نکرده و حالا ما باید آن را حل کنیم. سازمان‌های مردم‌نهاد باید برای حل مشکل وارد عمل شوند.» به گفته او، سازمان‌های مردم‌نهاد هم کار مردم را انجام می‌دهند و هم کار مردمی: «ما امروز در زمینه مسائل اقتصادی مشکلات جدی داریم؛ سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند میان دولت و بخش خصوصی پلی ایجاد کنند و در زمینه مسائل اجتماعی مثل طلاق و حاشیه‌نشینی و فقر و بافت‌های فرسوده و ... ورود پیدا کنند.» در میان صحبت‌های مقیمی بود که اسدپور لاکه، مدیرعامل جمعیت گیلانی‌های مقیم تهران، صحبت‌های مقیمی را برید و گفت: «شما چوب لای چرخ سمن‌ها نکنید، مشکل حل می‌شود.» مقیمی هم پاسخ داد: «ما هم کاری به کارتان نداریم، هم کمکتان می‌کنیم؛ کشور متعلق به ماست.»
امور اجتماعی به سمن‌ها واگذار می‌شود
شکرالله حسن‌بیگی، سرپرست معاونت سیاسی- اجتماعی استانداری تهران، یکی دیگر از سخنران‌ها بود که در پاسخ به درخواست مدیران و مسئولان سازمان‌های مردم‌نهاد این وعده را داد که تمام امور مربوط به حوزه اجتماعی و بازرسی‌های مربوط به حقوق شهروندی به سمن‌ها واگذار شود. او اینها را گفت و از سمن‌ها خواست تا وارد کار سیاسی نشوند. حسن‌بیگی وعده دیگری هم به سمن‌ها داد و آن هم تلاش برای فعال‌کردن خانه سمن‌ها بود.آمار پرونده‌های ثبت‌شده برای فعالیت سمن‌ها موضوع دیگری بود که از سوی حسن‌بیگی مورد توجه قرار گرفت. به گفته او، از ‌سال 92 تاکنون با راه‌اندازی 697 سمن موافقت شده: «اینها سمن‌هایی هستند که برایشان پرونده تشکیل و برای فعالیت آنها موافقت شده است.» به گفته این مسئول در استانداری تهران، تاکنون
 471 سمن مجوز گرفته‌اند که خیلی از آنها هنوز نتوانسته‌اند فعالیت‌شان را شروع کنند، دلیل هم پروسه زمان بر ثبت شرکت است: «در همین مدت 697 پرونده هم مطرح شده که هنوز در حال طی‌کردن مراحل اولیه هستند.» حسن‌بیگی فعالیت سمن‌ها در دولت‌های قبلی را قابل قبول ندانست با این توضیح که «در یازده ‌سال گذشته 143 سازمان مردم‌نهاد توانسته بودند مجوز بگیرند، این عدد نشان می‌دهد که سازمان‌های مردم‌نهاد در این دولت پیشرفت خوبی داشتند.»

دیدگاه‌های دیگران

ا
الف . ر |
مخالف 0 - 0 موافق
حالا منتظر باشید که تعدادشان صد برابر شود ! از بس که مردم ما مهربانی شان دوستی خاله خرسه است و عقلی پشتش نیست ! مردم دایما به این بچه ها پول می دهند چون فکر می کنند که آخی ! گناه دارند ! اما نمی فهمند که همین دلسوزی بی عقلشان باعث شده باندهای خلافکاری به وجود آمده اند که زنهای خیابانی و فقیر و بدبخت و کارتون خواب و .... را پیدا می کنند و بهشان می گویند برو بچه حرومزاده درست کن ، من فلان قدر تومان ازت می خرم !!! این زنان هم از شدت اعتیاد و مریضی و بی پولی مجبور می شوند این کار را به عنوان شغل و ممر درآمدشان انتخاب کنند ... آن بی شرفهایی هم که این بچه ها را می خرند کلی ثروت هنگفت به جیب می زنند چون هر یک از این بچه ها ماهی چندین میلیون تومان پول در می آورند ... اگر مردم پول ندهند این بچه ها هم روز به روز کمتر می شوند . داریم پا می گذاریم جا پای هندوستان : از بس توریستها به بچه گداها پول دادند که حالا هندی های فقیر سالی یک بچه می زایند . دخترها را از یکی دو سالگی می فروشند به فاحشه خانه ها و پسر ها را هم از همان سن می فرستند در خیابانها برای گدایی و اینجوری هر بچه یک کاسبی خوب محسوب میشه
ب
بدرجهان ابراهیمی نژاد |
مخالف 0 - 0 موافق
سلام کودکان و نوجوانان افغان بی نام و هویت و حتی تذکره نیز هستند که توسط خانواده های فقیراز افغانستان بصورت قاچاق به تهران و دیگر جاها فرستاده شدن و بشدت در معرض خطر هستند اینها تذکره هم ندارند آیا این موضوع مشمول حال آنها هم میشود ترس این نوجوانان اینست که به افغانستان برگردانده شوند

تعداد بازدید :  1867