علیرضا عینالو، استاد دانشگاه| اتفاقات پرسپولیس و تصمیمات مدیریتی مربوط به پرونده طارمی و رفتارهای خود این بازیکن، واقعیتهایی از جامعه ماست. نمونهای از اتفاقاتی که در جاهای دیگر میافتد و نابسامانی به همراه میآورد، اما مهدی طارمی با این نمایش از رسوایی و دروغ خودش را بیش از پیش از چشم انداخت و نشان داد هیچوقت نمیتواند علی دایی، ناصر حجازی، علی پروینو علی کریمی در این فوتبال برای هواداران باشد! پول همواره چشمهای او را کور کرد! شاید همچنان یک فوتبالیست بزرگ بماند و موفقیتهایی کسب کند، اما دیگر پشتوانه عظیم مردمی را به همراه خود نخواهد داشت، چون پول از مردم برای او مهمتر بود! او ادعا میکند برگشت تا پرسپولیس را قهرمان کند. غافل از اینکه بیست و اندی بازیکن به همراه مربی و کادر مدیریتی باشگاه همه دست به دست هم میدهند تا یک تیم قهرمان شود نه یکنفر! همانطور که همه میبینیم، امسال هم که طارمی نبود، آقای گل علی علیپور است و پرسپولیس بدون او هم با اقتدار صدرنشین لیگ است. پس طارمی بود که از قدرت و بزرگی پرسپولیس برای بزرگشدن خودش استفاده کرد و برای منافع خود از پلههای پرسپولیس بالا رفت. او دو فصل آقای گل شد اما گلنزدنهایش بیشتر روی اعصاب هواداران بود. هیس نشاندادن او به تماشاگران هم از یاد کسی نخواهد رفت. اعتصاب و اعتراضهای گاه و بیگاه برای مسائل مالی هم فراموش نمیشود! ضربهای هم که هواداران و پرسپولیس از تصمیمات اشتباه و دروغ بزرگ او و مدیران باشگاه متحمل شدند، برای همیشه در یادها باقی خواهد ماند! این زخم البته با جدایی طارمی در بدترین شرایط و زمانی که تیم از نقل و انتقالات به خاطر او محروم شود، شدت کاری و دردناکتر شد. طارمی دروغ گفت که بدترین گناههاست و برای توجیه این دروغها عذر بدتر از گناه آورد! او وقتی یکبار دروغ گفت، باید بداند که باز هم میتواند دروغ بگوید! فراموش نکنیم وقتی بیل کلینتون رئیسجمهوری آمریکا به یک دختر تجاوز کرد، بیشتر به خاطر این کار سرزنش شد و مورد انتقاد قرار گرفت که به دروغ اعلام کرد این کار را انجام نداده است! داستان طارمی هم همین است! او کاری کرد که هواداران از این پس از تشویقکردن و بزرگکردن یک فوتبالیست ترس داشته باشند! او مردم را نسبت به فوتبال و فوتبالیست بیاعتماد کرد! یکی دیگر از اتفاقات بد این بود که طارمی علاوه بر هواداران حرمت مدیران و افرادی که به او کمک کردند، برگردد و آن دروغ را با هم گفتند را هم برای تبرئهکردن خودش نگه نداشت و نمک خورد و نمکدان شکست! غافل از اینکه در فرهنگ ایران مردم دیگر برای فردی که حرمت نان و نمک را نگه ندارد، هیچوقت احترامی قایل نخواهند شد و از چشمان خواهد افتاد!