| رضا نامجو | روزنامه نگار |
آرش گوران، رهبر جوان ارکستر فیلارمونیک تهران چندی پیش ورکشاپی را در فرهنگسرای بهمن برگزار کرد. او که طبق گفته خودش علاقه چندانی به تدریس ندارد، ضمن اعلام علاقهمندی برای انتقال آنچه آموخته به آهنگسازان و علاقهمندان، درباره فعالیتهای اخیر ارکستر فیلارمونیک تهران و لغو کنسرت این ارکستر در خردادماه سخنان جالبی دارد. به منظور واکاوی آنچه در ورکشاپ گوران اتفاق افتاده و همچنین کموکیف فعالیتهای اخیر ارکستر فیلارمونیک، با این آهنگساز و رهبر ارکستر گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید:
در آغاز کلام پیرامون برگزاری ورکشاپ اخیرتان در فرهنگسرای بهمن صحبت کنید. آیا بینش درستی درمورد برگزاری اینگونه ورکشاپها در کشور ما ایجاد شده است؟
نمیدانم چنین ورکشاپهایی تاکنون در ایران برگزار شده یا خیر و اگر برگزار شده نمیدانم بینش درستی نسبت به آنها انجام شده یا نه اما ورکشاپ آخری که من در فرهنگسرای بهمن داشتم، اساسا درمورد ارتباط دورههای مختلف موسیقی با هم، تمبر و ماتریالهای یک اثر موسیقایی و تفاوتهای آنها در دورههای مختلف و همینطور بررسی ایدئولوژیهایی که در آثار مختلف وجود داشته و تفاوتهای آنها در تمبر و بافت صدادهندگی آنها (و اگر اثر دارای هارمونی بود، هارمونی آنها) بود. از لحاظ فرم نیز آنالیزهای دقیقی از آثار مختلف کورال انجام دادیم. قطعات ارکسترال را با پارتیتورهای مختلفش به لحاظ فرم، هارمونی، ساختار بافت و موزیکالیته آنها مورد آنالیز قرار دادیم. درباره این صحبت شد که اساس یک اثر موسیقایی چگونه باید به اجرا و کیفیت درستی از صدادهندگی یا موزیکاله برسد و بررسی اینکه چه ماتریالهایی در یک اثر وجود دارد که باید برای رسیدن به کیفیت درست صدادهندگی به آنها دقت و توجه شود.
بازخورد برگزاری این کارگاه به شما برگشت؟
فیدبک این ورکشاپ قطعا باید در مرور زمان خود را نشان دهد. باید ببینیم کسانی که در این ورکشاپ شرکت کردند در جایگاهها و پرفورمنسهای مختلف چگونه عمل میکنند. رویکرد من در این ورکشاپها این بود که ایدئولوژی و بینش و نگاه موزیسینهایی که در آن ورکشاپ شرکت کردند به موسیقی طور دیگری شود. پاسخ به این سوال که این کارها تا چه حد نمود و فیدبک خواهد داشت نیازمند گذر زمان و توجه به آینده کاری موزیسینهایی است که در این ورکشاپ شرکت کرده بودند.
چه نکات محتوایی در این ورکشاپ مورد توجه شما قرار داشت؟ سبکشناسی و مطالعه دورهای در این زمینه تبیین شد؟
به موسیقی دوره باروک و جامعهشناسی آن دوران، به موسیقی دوره رمانتیک، به ادبیات آن دوران و به تأثیر هنرهای دیگر مثل نقاشی در آن دوران و به موازی بودن هنرهایی مثل موسیقی و نقاشی یا جنبشهای هنری که در آن دوران به وجود آمده بود (بهعنوان مثال جنبشی مثل رمانتیسیسم و خیلی از جنبشهای دیگر) توجه داشتیم و آنها را بررسی کردیم.
آیا باتوجه به زمینه مطالعاتی موردنیاز در میان آهنگسازان موسیقی کلاسیک این دورهها را ادامه خواهید داد؟
حقیقتا علاقه چندانی به تدریس ندارم و به این نظر معتقدم که در سکوت یک اثر موسیقایی را روی صحنه ببرم (چه اجرای یک اثر از خودم و چه اجرای یک اثر از آهنگساز دیگر). البته به این موضوع واقفم که تدریس ویژگیها و خصلتهای خودش را دارد، از آنجایی که علاقهمندم موارد نوینی را که در موسیقی با آن مواجه شدم در اختیار علاقهمندان به این نوع نگرش بگذارم (البته اگر چیزی در این بین آموخته باشم!) اگر چیزی را در دست داشته باشم از آموختنش به دیگران دریغ نخواهم کرد.
از اجراهایتان در ارکستر فیلارمونیک تهران چه خبر؟ ظاهرا یکی از اجراهایتان اخیرا لغو شد. دلیل لغو چه بود؟
ما بنای اجرای کنسرتی را در خردادماه داشتیم که متاسفانه به خاطر اتفاق ناگواری که برای پدرام فریوسفی (کنسرت مایستر این ارکستر) افتاد، کنسرت لغو شد. البته علت لغو شدن این کنسرت این بود که پدرام فریوسفی اثری را به نام سولیست با ارکستر همراهی میکرد و به لحاظ تعهد عاطفی، دوستی و هنری ما متعهد بودیم این کنسرت را لغو کنیم و به لحاظ هنری و فنی هم قاعدتا سولیست یک اثر اهمیت بسیار ویژهای دارد بنابراین مجبور شدیم کنسرت را لغو کنیم.
باتوجه به دوستی که با پدرام فریوسفی دارید، وضع جسمی این هنرمند به چه صورتی است؟ آیا با ارکستر تمرین میکند؟
خدا را شکر، الان حال پدرام فریوسفی رو به بهبود است و همچنان در ارکستر حضور دارد. برایش آرزوی بهبودی سریعتر را داریم. پدرام فریوسفی الان در ارکستر حضور دارد و همچنان با سکشنویالنها مشغول به تمرین است. خود این امر علاقه پدرام فریوسفی و احساس عرق او به ارکستر فیلارمونیک تهران و همینطور علاقه ارکستر فیلارمونیک به او را میرساند.
دور جدید تمرینهایتان آغاز شده؟
ارکستر فیلارمونیک تهران دو هفته است که دور جدید تمرینهای خودش را آغاز کرده. اینبار با رپرتواری بسیار متفاوت و البته رویکردی متفاوت و تمریناتی جدید. مثل هرسال رپرتوار جدیدی را به مخاطبانمان عرضه خواهیم کرد.
ارایه رپرتوارهایی با چینش خاص که در پارهای موارد به نظر متعارض میآیند، یک کار عامدانه از سوی شماست. دراینباره صحبت کنید.
رپرتوارهای ارکستر به جز کنسرتی که با خانم اوگاوا، سولیست بینالمللی ژاپنی داشتیم تا امروز پیرو قوانین روتین رپرتوارهای دنیا نبوده است. اساسا من به تناقض در رپرتوار معتقدم. از سوی دیگر سعی من همواره این بوده که در رپرتوارهای ارکستر کانسپتی را دنبال کنم و ماتریالهایی که از قطعات مختلف دارم طی آن کانسپت چینش کنم. به نظر من کشف روابط برای مخاطب میتواند جذاب باشد.
بنابراین در اجرایی که در ماههای آینده منتظر آن هستیم هم این نگاه را به کار دارید...
این بار هم رپرتواری را با یک کانسپت مشخص و شاید معناهای مشخص در کنار هم چیدهام و امیدوارم بتواند نفوذ همیشگی را در جان و روح و ذهن شنوندههایمان داشته باشد.
زمان دقیقی برای اجرا انتخاب کردهاید؟
امیدوارم با همکاری تالار وحدت هرچه زودتر رپرتوارمان را روی صحنه ببرم. با این توضیح که رپرتوار بسیار سنگینی است، چه به لحاظ موزیکالیته، چه به لحاظ تفسیر و معنا و محتوا و چه به لحاظ تکنیک نوازندگی. امیدواریم اواخر شهریور یا اوایل مهرماه روی صحنه برویم.
آیا در اجرای پیشرو آثار تصنیفشده توسط هنرمندان داخلی را هم اجرا خواهید کرد؟
تا امروز رپرتوارهای اجرا شده در ارکستر ما متعلق به هنرمندان غربی بوده. البته ذکر این نکته لازم است که موسیقی یک زبان جهانی است و نمیشود آن را مختص یک جغرافیای خاص فرض کرد. ارکستر فیلارمونیک تهران رپرتوارهایی از آهنگسازان مختلف مدرن که هماکنون هم زنده هستند مثل تورو تاکیمیتسو و اسوالدو گولیخف را اجرا کرده است. استقبالی هم که در ایران از شنیدن این آثار شد، خیرهکننده بود و مرا مجاب کرد که نباید موسیقی را مختص یک جغرافیای خاص کرد.
پس این نگاه جهانی در ارکستر فیلارمونیک وجود دارد و فعلا نباید انتظار اجرای آثار هنرمندان معاصر خودمان را داشته باشیم؟!
البته در ذهنم هست آثار آهنگسازان معاصر ایران را هم اجرا کنیم اما میشنوم که در ارکسترهای مختلف آثار آنها اجرا میشود و از سوی دیگر از این موضوع خوشحالم.