شماره ۱۳۲۷ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۲ بهمن
صفحه را ببند
آمریکا و معمای استراتژی دفاعی چندجانبه

محمود اشرفی روزنامه نگار

استراتژیست‌های آمریکا در فضایی آکنده از انگاره‌های بر باد رفته دوران جنگ سرد، استراتژی دفاعی نوین ایالات‌متحده آمریکا را تدوین کرده‌اند. در فرهنگ واژگانی این استراتژی حتی از واژه‌هایی همانند «تجدیدنظر طلب» وجود دارد که در این استراتژی آمریکا کشور‌های چین و روسیه را دارای چنین رویه‌ای دانسته است. واژه‌ای که ما را به سال‌های دور و دوران خروشچف، رهبر شوروی باز می‌گرداند، واژه‌ای که کمونیست‌های افراطی از اصلاحات نظام سوسیالیستی آن زمان اتحاد جماهیر شوروی به‌ عنوان گرایش‌های تجدید نظرطلبانه خروشچف یاد می‌کردند. استراتژیست‌های آمریکایی گویا هنوز در دوران جنگ سرد نفس می‌کشند این در حالی است که پیمان ورشو خاطره شده و پیمان ناتو در حال متلاشي شدن است. استراتژی نوین دفاعی آمریکا بر رقابت نظامی با روسیه و چین بنیان نهاده شده است. این در حالی است که در حال ‌حاضر چین سوسیالیستی و روسیه به هیچ‌ وجه در یک فهرستگان جای نمی‌گیرند. در دوران جنگ سرد رقابت نظامی جهان سوسیالیستی و غرب اصلی‌ترین عامل کشمکش بود. اکنون چین علاوه بر قدرت نظامی به ‌عنوان یک قدرت اقتصادی بزرگ مطرح است؛ اما روسیه از توان اقتصادی چندانی برخوردار نبوده و تنها از نظر نظامی قابل ‌اهمیت بوده و منافع حیاتی خود را بر پایه قدرت نظامی تأمین می‌کند. بنابراین استراتژی دفاعی آمریکا که رویارویی با روسیه و چین را هدف گرفته، باید از قابلیت چند وجهی و به عبارتی ویژگی مهار چند ‌جانبه مبتنی بر ویژگی عدم ‌قطعیت برخوردار باشد. من این استراتژی را «استراتژی چند‌جانبه عدم‌قطعیت» (Multilateral Strategy of uncertainty ) نام می‌نهم. این مهار چند‌جانبه بر خلاف نظر استراتژیست‌های آمریکایی که تنها جنبه میلیتاریستی آن را مورد توجه قرار می‌دهد، پروسه‌ای بسیار پیچیده است. در رویارویی و رقابت نظامی صرف همانند دوران جنگ سرد طرف‌های مخاصمه نیازمند جغرافیا هستند؛ همانند تقسیمات و بلوک‌بندی‌های دوران جنگ سرد که اروپای غربی و شرقی را میان دو ابرقدرت تقسیم کرده بود اما در رویارویی با چین که قدرت نظامی و توان اقتصادی در هم آمیخته دیگر جغرافیا چندان تاثیری ندارد. مشاهده می‌شود که با فروپاشی اتحاد شوروی روس‌ها از قیومیت و کشیدن بار اروپای شرقی و کوبا رها شده‌اند و چین در هیچ جغرافیای خاصی چندان نقش‌آفرینی نمی‌کند. قدرت اقتصادی برخلاف قدرت نظامی بیشتر به ‌صورت رشته‌های نامرئی است. استراتژیست‌های آمریکایی فراموش کرده‌اند که رویارویی با چین به‌عنوان قدرتی نظامی تنیده در اقتصاد جهانی در مقابله با روسیه که صرفا یک قدرت نظامی و در تکاپوی منافع حیاتی مبتنی بر جغرافیا بوده، بسیار متفاوت است. استراتژی دفاعی نوین آمریکا یک برنامه یک‌سویه و فاقد نگرش و استراتژی عدم‌ قطعیت است. امروزه استراتژی‌ها باید در بستری از عدم‌ قطعیت و بر اساس فروض و احتمالات جاری شود و از ویژگی انعطاف‌پذیر برخوردار باشد. استراتژی نوین دفاعی آمریکا نشان‌دهنده بسیاری از نادیده‌ها است. نادیده‌ها و واقعیت‌هایی همانند قدرت‌گرفتن بیشتر قدرت‌های منطقه‌ای، آشکار‌ترشدن گرایش‌های جدید روسیه و چین و همداستانی آشکار چین و روسیه برای جلوگیری قدرت‌های هسته‌ای نو در حوزه پاسفیک و یا هر جغرافیای دیگری. یک فرضیه که در استراتژی مبتنی بر عدم ‌قطعیت باید در نظر داشت، شکل‌گرفتن هراس آمریکا و روسیه از قدرت اقتصادی چین در سال‌های پیش‌ رو است؛ هراسی که بسیاری از معادلات ژئوپلتیک جهان را بر هم خواهد زد.


تعداد بازدید :  1010