سخنان مقام معظم رهبري در خصوص حوادث اخير ميتواند فصلالخطاب حداقل بخشي از مجادلاتی قرار گيرد كه در فضاي عمومي كشور ممكن است بروز يافته باشد. در اين يادداشت به چند محور مهم اين سخنان اشاره ميشود. ابتدا آنجا كه تأكيد كردند: «همه این تحلیلها یک نقطه مشترک صحیح داشت و آن اینکه باید بین مطالبات صادقانه و بحق مردم و حرکات وحشیانه و تخریبگرانه یک گروه تفکیک قایل شد و مطالبات و خواستههای مردم را پیگیری کرد.»
واقعيت اين است كه بايد امكاني براي ابراز نارضايتي و مخالفت با سياستها و يا عملكردها فراهم كرد. اتفاقا در غياب اين امكان است كه اعتراضات ميتواند به جاهاي خطرناك كشيده شود. درواقع مسأله فقط اين نيست كه عدهاي از روي خباثت اعتراضات عادي مردم را به خشونت ميكِشند، بلكه اين طبيعت رفتار جامعهای است كه عادت به انجام اعتراضهاي مدني و تجربه آن را ندارد. بنابراين شرط لازم و نه كافي برگزاري آرام و مدني اعتراضات بازبودن راه براي اعتراض مردم است. البته اين اعتراضات شامل مسائل متنوعي ميشود و هر كس و با هر گرايش فكري بايد بتواند نسبت به اموري كه ميداند در مسير صحيحي قرار ندارد و يا حق آنان ضايع ميشود، اعتراض كند.
نكته مهم و كليدي ديگري كه مورد اشاره قرار دادند و مرتبط با مسأله قبلي است، اتكاي حكومت به مردم است. آنجا كه گفته شد: «میگویند حکومت ایران از مردم خود میترسد! خیر؛ حکومت ایران متولد این مردم است.» شايد عصاره تمامي آنچه كه يك حكومت را پايدار نگه ميدارد، همين نگاه است. اگر مردم حامي حكومت نباشند، آن حكومت دير يا زود دچار فروپاشي و سقوط خواهد شد. طبعا براي كسب و بقاي اين حمايت و پشتيباني مردمي، بايد مطالبات مردم نيز در حد مقدور و متصور تأمين شود. وظيفه حكومت است كه نگرش مردم را در همه امور بسنجد و نگرانيهاي آنان را در عمل يا حداقل در تحليل و نظر برطرف كند. نكته بسيار مهم بعدي كه ميتواند راهبرد كلي تمامي دستگاههاي قضائي و اجرايي باشد، نحوه مواجهه با مسأله است. در گذشته هميشه سعي ميكردند كه با ناديدهگرفتن مشكل صرفا به دستهاي پنهان و عوامل خارجي بپردازند و به قول معروف صورتمسأله را پاك كنند؛ ولي اظهارات مقام معظم رهبري نظام در اينباره بسيار گوياست. ايشان ضمن توضيح مفصل عوامل مرتبط با اين حوادث و حضور يا اثرگذاري نيروهاي خارجي و فرامرزي، صراحتا به اين مسأله نيز اشاره كردند: «دشمنان مانند مگس روی زخم ناشی از مشکلات و ضعفها مینشینند، بنابراین باید زخم را خوب کنید و نگذارید به وجود آید؛ چرا که اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، تبلیغات و فضاسازی بیگانه اثر نمیگذارد و آمریکاییها هم نمیتوانند هیچ غلطی بکنند.»
حقيقت همين است؛ مسأله ما آن زخمي است كه بايد درمان شود و مرهمي بر آن گذاشت. زخمي كه در حال ناسور شدن است، زخمي كه در حال گسترش است، اين همان پيشزلزلهاي است كه ميتواند خطرآفرين باشد. اين همان زخمي است كه در يك بدن و جسم ناتوان از ايمني و مقابله با ويروس خارجي بشدت ضربهپذير است و حتي يك زخم كوچك، كل جسم را دچار مخاطره جدي ميكند. نكته بعدي تمايزگذاشتن ميان معترضان خياباني است كه بر اثر فهم يا درك خود يا تحت تأثير احساسات يا موارد مشابه فراتر از اعتراض عادي رفتار كردهاند، با كساني كه دانسته و آگاهانه و با هدف اغتشاش و ايجاد درگيري عمل كردهاند. گر چه به طور صريح اظهار نشده، ولي ميتوان گفت كه در چنين رفتارهاي جمعي نميتوان گروه اول را براساس اتهام ارتكاب فعل مجرمانه، محكوم يا مجازات كرد. درواقع هدف بايد اصلاح باشد، همانطور كه فرمودند: «در مسأله اخیر باید میان جوان و نوجوانی که تحتتأثیر هیجان فضای مجازی حرفی زده و کاری کرده با کسانی که جزو پادوهای آمریکا و ضد انقلاب هستند، فرق گذاشت.» اگر بر اين اساس رفتار شود، بعيد است تعداد كساني كه بايد در بازداشت بمانند تا پاسخگوي رفتارشان باشند از تعداد انگشتان دست تجاوز كند. بايد مراقب بود كه اتفاقات دي ماه چون موارد گذشته به يك نقطه مورد اختلاف و بروز كينه در تاریخ این کشور تبديل نشود.