«میدان ابنسینا، ایستگاه مترو دروازه شمیران، جنب خیابان مازندران، خیابان بیانی، پلاک ۲» ... این نشانی، تو را به تاریخ میبرد؛ روزگار خوشنامانی که در اندیشه کودکان سرزمین خود بودهاند. اینجا در روزگاری که چندان هم دور نیست، خانهای وقف میشود، برای کودکان بیسرپرست؛ خانه نوباوگان مظفری. میگویند صاحبش، شادروان محمدعلی مظفری، نخستین مترجم کتابهای رسمی کلاسیک در ایران و از کنشگران خوشنام جنبش مشروطیت ایران بوده است. او گویا بر اثر یک رخداد ناگهانی بر آن میشود خانه و همه داراییاش را برای نگهداری و سرپرستی از کودکان وقف کند. اینکه او بر چه اساس بدین اندیشه افتاد و چگونه توانست نام و اندیشه و کار خود را در تاریخ ماندگار سازد، روایتی است که جاذبههایی بسیار دارد. خانه نوباوگان مظفری، از نمونههای جذاب اندیشه نیکوکاری و وقف در ایران معاصر به شمار میآید. آگاهی از چگونگی بنیانگذاری و فعالیت آن میتواند الگویی برای نیکاندیشان امروزی باشد.
میانههای دهه 20 خورشیدی؛ یک روز نیکو
«این بنده با تاییدات خداوند متعال دست به تأسیس دارالایتامی زدهام که بحمدالله اساس محکمی داشته و امید میرود که قابل بقاء و دوام بوده و در آینده سرمشق دیگران باشد، وقفنامه طوری تنظیم و نکات و پیشبینیهای لازمه در آن طوری رعایت شده که از حیف و میل مصون مانده و نگاهداری و پرورش و تعلیم و تربیت کودکان یتیم به نحوه شایسته عملی خواهد شد.» اینها سخنان مردی بهشمار میآید که با اندیشهای نیکو و خداپسندانه خانه نوباوگان مظفری را بنیاد گذارده است. احساسی که این خانه کودکدوست در وی بر جای گذاشت، وصفناپذیر بود؛ آنگونه که خود در کتاب خاطرات نوشت «زمانی که این کودکان یتیم و بیجا و مکان را به دارالایتام آورده و تن برهنه آنان را لباس پوشانیدم از فرط شادمانی در پوست خود نمیگنجیدم.» 70سال از آن روزگار میگذرد؛ زمانی که نیکمردی از قلمروی دلانگیز نیکوکاری ایران با پروردگار خویش پیمانی بست... او رویایی داشت که در جوانی در خیالش بافته بود.
محمدعلی مظفری، خود در کودکی یتیم شده و پدر از دست داده بود. این مسأله موجب شد او از جوانی در وضعیتی ویژه پرورش یابد؛ اندیشه پایهگذاری و وقف بنیادی برای نگهداری و پرورش کودکان یتیم، بیسرپرست و بدسرپرست از همان زمانه در یاد وی شکل گرفت. او در سال 1326 خورشیدی همه دارایی خود را با پذیرش دو فرزندش بر خانه نوباوگان محمدعلی مظفری وقف کرد. این شخصیت علمی ایران که در حوزه نگارش و ترجمه کتابهای درسی در ایران در دسته سرآمدان جای میگیرد، پایههای بنیادی را گذاشت که امروز فخر محله فخرآباد و دروازه شمیران تهران است. فرزندان و نوادگان وی، اداره موقوفه را پس از درگذشت واقف برعهده گرفتند.
چشم امید نوباوگان
پنجرههای ساختمان هر روز به خورشیدی سلام میکنند؛ شاید هم این خورشید است که جستوجوگرانه در پی راهی میگردد تا به این عمارت نیکو بیاید و به ساکنانش، از بزرگ و کوچک روی نشان دهد و از درخشش رخ تابندهشان بهرهای بگیرد. درخت پیر ساختمان در کنار کودکان ساکن این موقوفه، روزها بالیدنشان را به تماشا نشسته و خود، سرخوشانه قد برافراشته تا به امروز رسیده است. این ساختمان چهار طبقه، خانه نوباوگان مظفری است. نخستین طبقه، سالنی غذاخوری، آشپزخانه و انبار مواد غذایی را دربرگرفته است. کودکان و مربیان هر روز بدانجا میآیند تا از سفرهای که گسترده شده است، کامی بگیرند. طبقه یکم، بخش اداری این تشکیلات را دربردارد. در کنار آن، کتابخانهای وسوسهگر به چشم میآید و نمازخانهای که مهمانانی روزانه دارد. کودکان در طبقه دوم سکونت دارند. کلاسهای درس در طبقه سوم جای گرفتهاند و با امکاناتی مناسب، زمینهای مهیا برای رشد و پرورش علمی کودکان فراهم آوردهاند. واپسین طبقه ساختمان نیز برای سرگرمی و ورزش است. سالن اجتماعات و ورزشی به همراه دستگاهها و وسیلههای مناسب تفریح و سرگرمی در اینجا وجود دارد.
یاریهای مردمان نیکوکار به خانه نوباوگان
محمدعلی مظفری، بنیانگذار و واقف این خانه و بنیاد مهماندوست، در پی چه بود؟ این آنگونه که خود در وصیتنامه بیان کرده است بر آن بوده سرپناه و خانهای امن و سرشار از مهر همراه با شادی برای کودکان یتیم، بیسرپرست و بدسرپرست، جدا از ملیت و اندیشه فراهم آورد. همچنین زمینهای مناسب برای تعلیم، تربیت و آموزش مهارتهای زندگی شخصی و اجتماعی، فرهنگی، هنری کودکان مهیا ساخته، آنان را برای زندگی آینده بهویژه در زمینه کسبوکار و درآمد مجهز کند. او که رویکرد اصلی این مرکز را ایجاد روحیه انساندوستی و حس برادری و برابری برشمرده است، یادآور شده که در پی کمک به فرزندان برای دستیابی به درجات عالیه تحصیل و یاریرسانی به آن دسته فرزندانی است که کسب پیشه یا شغلی مشخص علاقه دارند. سرانجام در پی آن برآمده تا با فراهمآوردن مقدمات ترخیص، فرزندان دارای شرایط را به آغوش جامعه بازگرداند. کودکان این خانه، پسرانیاند که همه با معرفی بهزیستی به اینجا آمده، شبانهروزی نگهداری و تربیت میشوند. گروهی از مردمان نیکوکار و بخشنده این سرزمین، هزینههای این خانه و بنیاد وقفی را تأمین میکنند تا از هرگونه کمک و وابستگی دولتی برکنار باشد. اینجا خانه امید نوباوگان است؛ جایی در شرق تهران. خانه نوباوگان مظفری، از سلسله چراغهایی به شمار میآید که در گوشهگوشه این شهر بزرگ پرهیاهو روشناند؛ همانها که زندگی و امید را برای کودکان زنده نگه داشتهاند.