| مصطفی عابدی |
یکی از ادعاهای نیروهای اصولگرا این است که خود را نسبت به سرنوشت جامعه و انقلاب متعهد دانسته و خویشتن را در ارزیابی از عملکرد نظام و اجزای آن منصف معرفی میکنند. ولی باعث تأسف است که گفته شود رسانههای این جناح در موارد گوناگون از جاده انصاف خارج شدهاند و یا حداقل اینکه در دفاع از عملکردهای خوب این دولت، اگر انتقادی و تهاجمی رفتار نکردهاند حداکثر اینکه مُهر سکوت بر لب زدهاند. نمونه روشن آن عملکرد وزارت بهداشت است. همه مردم ما به خوبی به یاد دارند که پیش از آمدن دولت جدید وضع این وزارتخانه و مصایب مردم در تأمین دارو و نیز هزینه درمان چگونه بود. نهتنها برخی از داروهای مهم و ضروری به بیماران نمیرسید بلکه بیماران با مشکلات گوناگونی در بیمارستانها و در ارتباط با پزشکان مواجه بودند. بحث گرفتن هزینههای زیرمیزی از سوی برخی پزشکان متخلف از دوران دولت پیش رواج جدی یافت و اکنون هم دولت و وزارت بهداشت با آن دست به گریبان هستند و امید میرود که با اقدامات این دولت در آینده نه چندان دور نیز این مشکل تعدیل شود. همچنین تجویز اقدامات غیرضرور برای بیماران و وارد کردن ضررهای مادی و جسمی به آنان میراث شوم آن دوره است، بهطوری که نارضایتی شدیدی را در مردم ایجاد کرده بود. یکی از موارد مهم تخلف در آن دوره، جابهجا کردن بودجه وزارت بهداشت و درمان و گرفتن غیرقانونی آن از وزارت مذکور و صرف آن در امور غیرضرور و بیارتباط با درمان مردم بود و درنهایت هم تنها وزیر زن کابینه در میان اختلافات مربوط به موارد مشابه برکنار شد و چه مسائل عجیب و غریبی که در آنجا پیش نیامد. انحلال یکی از دانشگاههای پزشکی و ادغام نسنجیده آن در دانشگاه تهران و تغییر محل مرکزی آن به شهرستان و بسیاری از کارهای نمایشی و بیبرنامه آن دولت همگی موید عملکرد منفی دولت پیش در زمینه بهداشت و درمان بود.
با آمدن دولت و وزیر جدید ابتدا وضع دارو سروسامان گرفت بهطوری که اکنون مشکل مهمی تحت این عنوان وجود ندارد و اگر هم هست بیش از اینکه ناشی از سوءمدیریت باشد به دلیل تحریمها و سایر مشکلات باقی مانده از دولت پیش است. اما اقدام مهم بعدی زیر پوشش بیمه درمان بردن حدود 6میلیون نفری است که فاقد بیمه بودند و این در شرایطی بود که برخلاف دولت پیش، از یک سو منابع مالی این دولت اندک بود و از سوی دیگر، نیاز مردم به خدمات بهداشتی و درمانی روزافزون بود.
با این حال دولت دست به کار مهمی زد و افزایش قیمت مرحله دوم حاملهای انرژی را به سفره واقعی مردم برد و این تعداد از مردم بدون بیمه را بیمه کرد و یکی از مهمترین شاخصهای بهداشتی و درمانی کشور را ارتقا داد. در ادامه درصدد اجرای نظارتهای موثرتر بر اعمال فعالان این بخش برآمده است و اگر این برنامه هم با همکاری مردم مواجه شود انتظار میرود که دستاوردهای آن کمتر از موارد قبلی نباشد. از همه مهمتر اینکه وزارت بهداشت درصدد خالی کردن جیب فعالان این بخش نیست و حسادتی به آنان ندارد و نمیخواهد مردم را در برابر پزشکان و سایر فعالان حوزه درمان قرار دهد بلکه میخواهد این رشته موردنیاز جامعه را هرچه بیشتر سودآور کند و تعارضی میان ارایه خدمات خوب و کارآمد با افزایش درآمد شاغلان این رشته نمیبیند.
در برابر همه این اقدامات که سود آن به جیب همین مردم و نظام میرود و موجب تقویت آن و رضایتمندی مردم میشود نیروهای اصولگرا و رسانههای آنان چه سیاستی را در پیش گرفتهاند؟ در بهترین حالت سکوت کردهاند و شاید خیلی هم بدشان نیاید که دوره گذشته برگردد. دورهای که بخش مهمی از ثروت کشور به جای آنکه صرف تولید و خدمات درمانی و بهداشتی و دارویی شود برای واردات صوری و غیرضرور عدهای خاص صرف شد و خدا میداند که چه جیبهایی که در جریان این تحریمها پر نشد. و جالب این است که آنان تمام توجه خود را بر مخالفت با مسألهای متمرکز کردهاند که اگر حل نشود مجددا باید شاهد همان مشکلات گذشته باشیم. واقعا اگر اندکی انصاف وجود میداشت چنین برخورد نامتوازنی را با دو عملکرد کاملا مغایر هم انجام میدادند؟