شماره ۱۳۱۰ | ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۲ دي
صفحه را ببند
با رویش ناگزیر «واتس اپ» چه می‌کنید؟

شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي طنزنویس [email protected]

یکی از مهمترین مسائل این روزهای کشور قطعی تلگرام و محدودیت در سرویس‌دهی اینستاگرام بود؛ البته خوبی‌اش این بود که بالاخره این شمشیر داموکلس را از رو سر ما برداشتند. الان مدت‌ها است هی می‌گفتند تلگرام را ال می‌کنیم بل می‌کنیم و ما هی دل ضعفه می‌رفتیم که اگر ال شد و بل شد، تکلیف ما چه می‌شود؟ الان بالاخره فهمیدیم کار نشد ندارد و به قول معروف یک‌بار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک. آخر تو دستی تلگرام! اما این ال کردن و بل کردن نهایتش دو ساعت جواب داد. من فکر می‌کنم اگر آمار بگیرند معلوم می‌شود که در شب‌های گذشته بزرگترین مهاجرت تاریخ بشر به وقوع پیوست؛ یعنی ظرف چند ساعت میلیون‌ها نفر چنان از تلگرام به واتس اپ مهاجرت کردند که می‌تواند در کتاب رکوردهای گینس به‌عنوان بزرگترین مهاجرت تاریخ ثبت شود.
وقتی هم که نت قطع می‌شود آدم به این فکر می‌افتد که قبلا چه سرگرمی و تفریحی وجود داشته؟ یعنی پیش از پیدایش کانال‌های تلگرامی «حمید آنلاین» و «عمه است داریم؟» ما عضو چی بودیم؟ اما تلگرام مخالفینی هم داشته و دارد. یکی از دوستان می‌گفت آخ جون حالا که تلگرام را بسته‌اند، می‌نشینیم کتاب می‌خوانیم تا سرانه مطالعات در کشور برود بالا و بالاخره می‌فهمیم که چیز زیادی نمی‌فهمیم و یاد می‌گیریم نخواستن چیزی کافی نیست و این‌که چه چيزي می‌خواهیم شرط است؛ اما من هر چه فکر می‌کنم می‌بینم قبل از ظهور تلگرام ما یا پشه نعل می‌کردیم و یا سر چهارراه
بیخ دیواری بازی می‌کردیم؛ یعنی کتاب هیچ وقت تو سبد خانوار ما نبوده. خلاصه تلگرام اگر خوب نیست خب بد هم نیست؛ مثلا همین تلگرام باعث شد متلک‌گویی سر خیابان‌ها تبدیل شود به متلک‌گویی در فضای مجازی. قبلا ما می‌ایستادیم سر کوچه و به عابران لیچار می‌گفتیم، حالا می‌رویم در یک گروه و در پی‌وی یا صفحه اصلی گروه هر چه می‌خواهد دل تنگمان می‌گوییم. اینها را گفتم که بگویم با نبود تلگرام ما ژاپن نخواهیم شد اما ممکن است کره‌شمالی بشویم. حالا برای این‌که فکر نکنید من سهامدار تلگرامم که سنگش را به سینه می‌زنم، اصلا تلگرام را می‌گذاریم کنار؛ آن هیچی. اینستاگرام را دیگر چرا محدود کرده‌اند؟ یعنی فکر می‌کنند پلنگ‌های اینستا و خانم جهان‌دیده و تتلو و بغ‌بغویی‌ها چیزی را تغییر می‌دهند؟ شما ببینید صفحه ناصر تقوایی چند تا فالوور دارد و صفحه شاخ‌های اینستا و «همه هزینه‌هات با منه» چند تا لایک می‌خورد. این دیگر محدودیت نیاز ندارد. اینستاگرام که نمی‌تواند با این صفحات چیزی را هشتپلکو کند.
بیایید اصلا بی‌خیال این موضوع بشویم. چون ما طنزنویس‌ها آخرش مثل مرغ هستیم. سردبیر و ارشاد و مخاطبان روزنامه هر جا گیر کنند، اول از همه سر ما را در عزا و عروسی می‌برند. گفتم مرغ یادم افتاد منشأ اتفاقات اخیر هم از همین مرغ بود. گویا دیگر به جای این‌که بپرسیم اول مرغ بود یا تخم‌مرغ باید بپرسیم اول مرغ گران شد یا تخم‌مرغ؟ و به راستی که دانستن یا ندانستن، مسأله این است!


تعداد بازدید :  627