شماره ۴۲۲ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۸ آبان
صفحه را ببند
امروز به چی فکر می‌کنی
به مردم احترام بگذارید

عبدالجبار کاکایی شاعر و ترانه‌سرا

هرکدام از ما در زندگی روزمره، دغدغه‌هایی با مراتب متفاوت داریم. در این میان برای فردی مثل من، برخی از دغدغه‌ها نظیر مسائل مربوط به ادبیات، عمیق‌تر هستند. درحال حاضر در ایران ما به ادبیات محض و هنر محض توجه کمتری می‌شود. عموما آنچه مورد حمایت قرار می‌گیرد، هنری است که مأموریت‌های ایدئولوژیک و سیاسی دارد. این موضوع ذهن مرا به سختی مشغول خود کرده است. در زمینه موضوعات سیاسی هم، جریان داعش گروهی است که نمایی بسیار زشت و کریه از دین به نمایش گذاشته است. این گروه با کشتارهای عجیب و غریب و نسل‌کشی‌هایی که در خاورمیانه به راه انداخته باعث هرج‌ومرج فراوانی شده است. از دوران نوجوانی‌ام تاکنون این حد از خونریزی، جنگ و خشونت را شاهد نبوده‌ام. جنگ اعراب و اسراییل را وقتی 8‌سال بیشتر نداشتم به یاد دارم اما هیچ‌وقت دنیا را تا این حد متشنج ندیده بودم.
در زمینه مسائل داخلی هم ذهنم بیشتر معطوف به پدیده اسیدپاشی است. آنطور که در جامعه تبلیغ شد و رسانه‌های مختلف آن را بازتاب دادند، این موضوع احتمالا به بحثی سنتی مربوط شد؛ بحثی که می‌توانست با ملایمت، جسم و روح انسان را تحت‌تأثیر قرار دهد اما به موضوعی سیاسی تبدیل شد. نگاه کردن به مسائل سنتی و ایدئولوژیک به این صورت، تشنج‌زاست و زمینه پیاده‌سازی واقعی مسائل اعتقادی را از بین می‌برد و پای توطئه و دخالت را در چنین اموری باز  می‌کند. باید توجه داشته باشیم اگر توطئه‌ای در این حوزه صورت بگیرد، مقدمه‌اش توسط کسانی ایجاد شده که فضاهای فرهنگی را به این صورت در می‌آورند. بروز چنین اتفاقی با آن حد از تشنج، ذهن آدمی را به شدت مشغول می‌کند. به نظر من اگر فرهنگ در جامعه ما ارتقا پیدا کند، خیلی از مسائل موجود حل خواهند شد. با این وجود برخی از مشکلات مانع تحقق توسعه فرهنگ هستند. به‌نظر می‌رسد برخی از سر دلسوزی مجاری تنفس فرهنگی مردم را مسدود می‌کنند و حتی اجازه فکرکردن به آنها را نمی‌دهند. چند روز پیش درباره «ترانه»، گفت‌وگویی رسانه‌ای انجام دادم و گفتم: با ممیزی کردن چهار-پنج کلمه صلاحیت فرهنگی مردم را نادیده نگیریم. اجازه بدهیم صلاحیت اخلاقی مردم رفته رفته به محک آزمون گذاشته شود و مطمئن باشیم مردمی که به نام مردم ایران می‌شناسیم و در دنیا تا این حد از انقلابی بودنشان حرف می‌زنیم، کم‌کم صلاحیت اخلاقی  خود را در هنر، ادبیات، فرهنگ و تفکر بروز می‌دهند. نباید توقع تحول یکباره داشته باشیم. با این وجود متأسفانه برخی خود تصمیم می‌گیرند و دخالت می‌کنند.
یکی از دغدغه‌هایم سایت‌های خبری خاص است که ظاهرا هدایت می‌شوند. این مراکز  بنا به خواست و منویات خود افراد را مورد عنایت قرار می‌دهند. به‌عنوان نمونه یکی از این سایت‌ها،  صحبت‌های من را که ربطی به عاشورا نداشت، پوشش داده و در نهایت نتیجه گرفته است که مشکل فلان شاعرِ آغوش و بوسه، با عاشوراست. درحالی‌که اساس موضوع صحبت من ربطی به عاشورا نداشت. عرض من  در آن گفت‌وگو این بود، وقتی با کلمات بازی کنید، زمینه ورود کلمات شرم‌آورتر را به ترانه زیرزمینی فراهم خواهید کرد. بالاخره باید به صلاحیت مردم اعتماد کرد. اگر واقعا این صلاحیت وجود ندارد باید رسما اعلام شود: بگویید نه بلدند کتاب بخرند، نه بلدند کتاب بخوانند و نه موسیقی گوش‌دادن را بلدند. اینها از نظر عقلی ناقص هستند پس نمی‌شود به‌نظر آنها اعتماد کرد. کشور ما با تجربه‌های خاصی که داشته این فهم و فرهنگ را دارد که نسبت به او نگاه بهتری داشته باشیم. بالاخره باید به مردم اجازه داد درباره مسائل مختلف ازجمله مسائل فرهنگی، خودشان تصمیم بگیرند.

 


تعداد بازدید :  277