شماره ۴۲۲ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۸ آبان
صفحه را ببند
درباره مشکلات امروزی زنان در اجتماع از نماینده سابق مجلس پرسیدیم
چرا فقط صورت مسأله‌ها را پاک می‌کنیم
افتخار ما به زنان، واقعی نبود

| طرح نو| سارا شمیرانی |  پاک کردن صورت مسأله آن‌جا که راهکارها نتیجه نمی‌دهد آسان‌ترین انتخاب است. این‌که به جای برداشتن موانع به راه‌حل‌هایی متوسل شویم که به نادیده گرفتن بخش مهمی از جامعه منجر شود نه‌تنها به بهبود مشکلات در جامعه کمک نمی‌کند که حتی باعث سرخوردگی و جدایی بین بخش‌های مختلف جامعه می‌شود. مسأله بالا رفتن سن ازدواج و همچنین بچه‌دار نشدن زوج‌های جوان که در این چند‌سال اخیر تبدیل به یک معضل اجتماعی شده، تمام نگاه‌ها را متوجه زنانی کرده است که شوق تحصیل و فعالیت در جامعه را دارند اما به‌زعم خیلی از مسئولان با این اقدام خود زمینه‌های مشکلات زیادی را فراهم می‌کنند و تیشه به ریشه بنیان خانواده می‌زنند. ریشه‌هایی که به تعبیر مخالفان فعالیت جدی اجتماعی زنان، در خانه‌نشینی و بچه‌داری و همسرداری خلاصه می‌شود. در همین راستا با فاطمه آجرلو نماینده سابق مجلس به‌عنوان یکی از مخالفان طرح چنین مسائلی و درباره هجمه‌های اخیری که به سمت فعالیت اجتماعی زنان وارد می‌شود، گفت‌وگو کردیم.

 مدت‌هاست برای حل مسأله بالا رفتن سن ازدواج و همچنین بحث بچه‌دار نشدن زوج‌های جوان، تحصیلات بالای زنان و شاغل بودن آنان مطرح می‌شود. به نظر شما طرح چنین موضوعاتی تا چه اندازه با این معضلات ارتباط واقعی دارد؟
کسانی که چنین موضوعاتی را مطرح می‌کنند کافی است از خود یک سوال بپرسند. این‌که توقع خودشان از جامعه، زمانیکه به یک تخصص و توانایی دست پیدا می‌کنند تا چه اندازه تغییر می‌کند و آیا همان توقعی را از خود دارند که قبلا هم داشته‌اند؟ همه در پاسخ به این سوال می‌گویند توقع‌شان بالاتر می‌رود و دیگر آدم قبل نیستند. پس این یک اصل است و نباید آن را تنها به زنان جامعه تعمیم داد و گفت چون زنان درس می‌خوانند و فعالیت اجتماعی دارند، متوقع می‌شوند و با هر کسی ازدواج نمی‌کنند یا تن به بچه‌دار شدن بدون برنامه نمی‌دهند. طرح چنین مسائلی هم پاک کردن صورت مسأله است و هم ربط دادن چند موضوع بی‌ربط به یکدیگر. وقتی کشور سرمایه ملی خود را هزینه می‌کند تا یک نفر به تخصص برسد باید به همان اندازه هم از فرد توقع داشته باشد تا به کشور خود خدمت کند. ما زمانی به 68‌درصد ورودی خانم‌ها در دانشگاه‌ها افتخار می‌کردیم. اما حرف‌هایی که این روزها مطرح می‌شود نشان می‌دهد افتخار ما واقعی نبوده چرا که امروز به این نتیجه رسیدیم زنان نباید تحصیلات بالا داشته باشند چون متوقع می‌شوند و بنیان خانواده بهم می‌ریزد.
پس چرا همان زمان که در مجلس بودید واکنشی نسبت به این موضوعات نشان داده نمی‌شد؟
همان زمان هم واکنش‌هایی مطرح می‌شد. اما درنهایت به‌دلیل آگاه نبودن مسئولانی که در رده‌های بالاتر بودند و مسئول رسیدگی به این مسائل بودند کاری از پیش برده نمی‌شد. چنین معضلاتی با ارایه چند نظر کارشناسی حل نمی‌شود. باید ریشه‌ای با آن برخورد کرد و نباید تنها چند ایده مطرح شود که ربطی به واقعیت ندارد. خیلی از مسائلی که در مجلس به آن پافشاری می‌شود یک دستاورد سیاسی است تا این‌که بخواهد یک راه‌حل کمک‌کننده باشند.
 در مجلس هستند کسانی که معتقدند، «زنی که دغدغه اصلی‌اش شاغل‌شدن و این دست مسائل باشد دیگر به وظایف اصلی خود نمی‌رسد.» این نشان می‌دهد حتی زنان مجلس هم در مورد موضوعاتی که نسبت به هم جنسانشان مطرح می‌شود یک عقیده ندارند و دو دسته‌گی وجود دارد...
به نظر من، ما قبل از این‌که بخواهیم درباره هر چیزی نظر دهیم باید آن را آسیب‌شناسی واقعی کنیم. کسی نمی‌گوید خانم‌ها از دغدغه اصلی خود که مادر بودن است غافل شوند اما این موضوع هیچ ربطی به این مسأله ندارد که زن نتواند هم مسئولیت مادری و همسری خود را ایفا کند و هم در جامعه از توانمندی‌های خود استفاده کند. به نظر می‌رسد برخی مواقع ما به دلیل ضعفی که در استفاده از نیروهای متخصص داریم، نظراتی می‌دهیم که خیلی منطبق بر مسأله روز اجتماع نیست. اگر قرار است تمام زنان تنها به خانه‌داری و بچه‌داری بپردازند، پس چرا به آنها اجازه ورود به دانشگاه می‌دهیم؟ به نظر شما این هدررفت سرمایه کشور نیست که یک نفر متخصص تربیت کند و بعد از او بخواهد که تنها در خانه به وظیفه مادری بپردازد؟
حالا که شما از مخالفان سرسخت طرح چنین مسائلی هستید، زمانی‌که در مجلس بودید برای مقابله با این مسأله چه جایگزینی در نظر گرفتید و چطور از زنان و فعالیت اجتماعی آنان دفاع کردید؟
همان زمان هم جایگزین‌هایی در نظر گرفته می‌شد اما معمولا باز هم به ضرر زنان بود. این تسهیلات به ظاهر به نفع زنان بود اما در نهایت نمی‌توانست کمک‌کننده باشد. مثل طرح مرخصی زایمان زنان که قرار بود اضافه شود. من با این طرح مخالف بودم چرا که همین اتفاق باعث می‌شد تا کارفرماها زنان متاهل را استخدام نکنند. نیرویی که قرار است 9 ماه نباشد بهتر است در کل استخدام نشود چون نمی‌تواند از تمام توان نیروی خود استفاده کند. همان زمان طرح‌هایی ارایه می‌شد که بیشتر بر واقعیت منطبق بود. مثلا همیشه ما پیگیر بودیم که چرا بحث مهدهای کودک‌ در کنار ادارات پیگیری نمی‌شود. اینکه زنان شاغل بتوانند به راحتی بچه‌هایشان را کنار خود داشته باشند و هر زمان که نیاز به شیر دادن بود خودشان را به بچه‌هایشان برسانند. یا این‌که چرا حقوق بیشتر برای زنان در نظر گرفته نمی‌شود تا آنها بتوانند با گرفتن پرستار بخشی از مشکلات خود را برطرف کنند. یا زمان کاری کمتری داشته باشند یا حتی سرویسی که ایاب و ذهاب آنها را راحت‌تر کند؟ همه اینها طرح می‌شد اما چون هیچوقت یک گروه تخصصی کار را پیش نمی‌برند نتوانستیم کاری کنیم و همیشه در بدیهیات باقی ماندیم.
 اما انگار مخالفان این نظریات نمی‌توانند کاری از پیش ببرند چرا که مسأله کم شدن سهمیه دختران در دانشگاه هم مطرح شده که در ادامه مقابله با بالا رفتن تحصیلات زنان است.
همه اینها عین بی‌عدالتی است. این‌که بعضی رشته‌ها مردانه هستند و بهتر است که دانشجوی دختر نداشته باشند یک بحث است. یک بحث هم مربوط به سهمیه‌بندی و مساوی قرار دادن سهمیه زنان و مردان است. حتی این مسأله هم نوعی پاک کردن صورت مسأله است. برای حل این معضل نمی‌توانیم برخورد‌های سلبی داشته باشیم. بلکه باید به‌وسیله برنامه‌ریزی و با برخورد ایجابی این مسائل حل شود.
 همه این مسائلی که می‌گویید تنها در حرف خلاصه می‌شود و متأسفانه نهایتا هیچ اقدام عملی درخصوص رفع مشکل صورت نمی‌گیرد...
به این دلیل که مجلس ما تخصصی کار نمی‌کند. همه چیز سریع رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد. هر از چندگاهی یک مسأله جنسیتی مطرح می‌شود درحالی‌که حوزه بحث تخصصی را باید از بحث‌های جدلی جدا کرد. مرکز پژوهش‌های مجلس به جای این‌که به فکر کم کردن سهمیه دختران در دانشگاه باشد باید بیاید و این موضوع را پیگیری کند که چرا پسرها درس نمی‌خوانند. من جواب این سوال را می‌دانم. چون پسرها نمی‌خواهند 2‌سال از زندگی‌شان را پای سربازی بگذارند و 4‌سال را پای درس خواندن. برای همین سریع وارد بازار کار می‌شوند و به این فکر هستند که هرچه زودتر درآمد داشته باشند چون موقع ازدواج پول بیشتر به کارشان می‌آید. الان مهم‌ترین مسأله جامعه ما درس خواندن دختران نیست بلکه از آن مهم‌تر درس نخواندن پسرهاست که باید به آن پرداخته شود. امروز کار کردن زن‌ها جزو ضروریات جامعه است. هم به دلیل پررنگ‌تر شدن نقش زنان و هم به دلیل مشکلات اقتصادی که وجود دارد. پس این‌که ما بخواهیم به کل منکر فعالیت اجتماعی زنان شویم در واقع کار بیهوده‌ای انجام دادیم.


تعداد بازدید :  271