شماره ۱۲۹۸ | ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۸ آذر
صفحه را ببند
درباره شراره‌های مارگریت یورسنار
عشق و زخمی که به جا می‌گذارد...

پولاد امین| شراره‌ها عنوان کتابی است از مارگریت یورسنار که رضا رضایی آن را به زبان فارسی ترجمه کرده است. این کتاب که با طراحی ساعد مشکی در نشر مشکی عرضه شده، مجموعه داستان‌های مارگریت یورسنار است که با زبانی خاص نوشته شده و خواننده را با نوعی دیگر از ادبیات آشنا می‌کند.
شراره‌ها را از مقوله شعر منثور نامیده‌اند؛ با مجموعه‌ای از تأملات یا کلمات قصار. این تأملات را می‌توان داستان‌های کوتاه نیز به‌ شمار آورد. درباره شراره‌ها همچنین باید گفت که سرچشمه این تأملات یادداشت‌هایی است که مارگریت یورسنار در پی بحران عشقی نوشته است. کتاب شامل 10 دسته تأملات است و 9 روایت که لابه‌لای این تأملات آمده است.
مارگریت یورسنار داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، شاعر، خود زندگینامه‌نویس، مترجم و نقاد است. این نویسنده فرانسوی شراره‌ها را در ‌سال ۱۹۳۶ زمانی که 33‌سال داشت، منتشر کرد. یورسنار سرگذشت شخصیت‌های واقعی یا خیالی (از جمله آنتیگونه، آخیلس، فایدار، مریم مجدلیه، لنا، ساپفو و...) را با خاطره عشق و سودای دوره جوانی خویش می‌آمیزد و روایتی نو از داستان‌های کهن به دست می‌دهد. روایتی سراسر شور و شیفتگی، آمیزه خیال و خاطره، سرشار از تأملات و جمله‌های قصار، همه درباره آن حدیث نامکرر، عشق.
شماری از منتقدان درباره این کتاب به این باورند که عشق در شراره‌ها، همچون شبح، همچون یک جای خالی، پیرامون متن پرسه می‌زند بی‌آن‌که خود را تمام و کمال به دست نویسنده‌ای بسپارد که در صدد ثبت این تجربه است. پس نوشتن عشق در واقع، نوشتن شکست نویسنده در نوشتن عشق است و همین شکست است که سبک یورسنار را در شراره‌ها به وجود آورده است. شکستی که به مثابه عصاره هنری و زیبایی‌شناختی یک تجربه عاشقانه، به جا مانده است.
در نوشته پشت جلد می‌خوانیم: برای کسانی که عاشق‌اند زمان محو شده است، زیرا عاشقان قلبشان را می‌کنند و می‌دهند به کسانی که معشوق‌شان هستند؛ و از همین‌روست که به هزارها مرد و زن که معشوق‌شان نیستند، اعتنا نمی‌کنند و از همین‌روست که آسوده می‌گریند و نومید می‌شوند و از همین‌روست که معشوق‌ها پیری و مرگ را با آهستگی قلب‌ها، زمان‌سنج‌های خون می‌سنجند.
شراره‌های مارگریت یورسنار، از آن دسته آثار ادبی است که به آسانی تن به تعریفی سرراست نمی‌دهد و در برابر هر چه که آنها را تحت یک ژانر مشخص طبقه‌بندی می‌کند، از خود سرسختی نشان می‌دهد و این سرسختی در برابر هر قالب و ژانر مشخص، این لغزان‌بودن میان انواع نوشتار از شعر و قصه تا نمایشنامه و تک‌نگاری و یادداشت‌های شخصی از یکسو بازمی‌گردد به چند وجهی‌بودن یورسنار و تسلطش بر انواع شیوه‌های نوشتار و از سوی دیگر به خود آن مفاهیمی که کتاب یورسنار، حول آنها سازماندهی شده است: عشق و هر آنچه از آن زاده می‌شود و زخمی که از آن به جا می‌ماند.
درحقیقت شراره‌ها کتابی است که به آسانی به چنگ رتبه‌بندی‌های تاریخ ادبیاتی نمی‌افتد و درعین این‌که تاریخ ادبیات، آن هم کلاسیک‌ترین بخش‌های این تاریخ، یعنی یونان باستان را به درون خود احضار می‌کند، از پذیرش هر قالب کلاسیکی تن می‌زند و سبک خود را می‌سازد. سبکی برآمده از دل تقلایی آمیخته به رنج و درد، برای بیان امری بیان‌ناپذیر و درعین ‌حال، بیان بیان‌ناپذیربودن آن.

 


تعداد بازدید :  634