شماره ۱۲۹۳ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۲ آذر
صفحه را ببند
روایتی از زندگی دو داوطلب
عشق‌طلبان بی‌هیاهو

مجتبی طحان| می‌گویند وقتی درد را بشناسی و در یک کلام دردآشنا باشی، اگر در آینده به نان و نوایی رسیدی، معمولا تلاش خواهی کرد که دستگیر فتادگانی باشی که نیاز به مدد و یاری دارند. درد واژه غریبی است که در هر آیین و مسلکی نگاهی عمیق بدان شده است که مردانِ مرد آنانند که دردآشنای پردرد باشند تا آن‌جا که گفته‌اند: درد بی‌دردی علاجش آتش است! سخن درباره کسانی است که در این روزگار بی‌کسی دغدغه خدمت به خلق خدا را دارند که از اهالی بهشت خدایند بر روی زمین. اگر چاشنی حلقه اتصال توان توانمندان و نیاز نیازمندان را هم به آن اضافه کنی، می‌شوند یک داوطلب تمام‌عیار که جمعیت هلال‌احمر از وجود ایشان بر خود می‌بالد و بر فرشتگان الهی فخر می‌فروشد!

صحبت از فعالیت‌های داوطلبانه و خیر که به میان می‌آید، ذهنت آینه‌ای می‌شود از پیران و موی‌سپیدانی سپیدسرشت که به دستگیری نیازمندان همت گماشته و روزگار می‌گذرانند. گویی جوان‌ترها کمتر به سوی کارهای خیر و خداپسندانه سوق پیدا می‌کنند. القصه جوان داستان ما به‌تازگی به جرگه 30ساله‌ها درآمده و متولد 64 در اهواز است. احمدرضا احتشام حدود سه‌ سال است به‌ عنوان عضو داوطلب جمعیت هلال‌احمر اهواز فعالیت می‌کند و در پروژه‌های مختلفی شرکت فعال داشته است. این داوطلب جوان می‌گوید: از طرح‌هایی مانند فرشتگان رحمت، همای رحمت و ارمغان مهر بسیار خوشم می‌آید چرا که اولا می‌دانی که کمکت به دست نیازمند واقعی می‌رسد و دوما حسی که پس از کمک از طرف آن نیازمند به تو می‌رسد، برای هر دو جهان تو را کافی است و کدام لحظه را زیباتر از این می‌شناسی که لبخند از سرِ رضایت یک کودک ناتوان به تو منتقل می‌کند.
احمدرضا در خصوص انگیزه‌اش از انجام کارهای بشردوستانه می‌افزاید: من ذاتا کار خیر را دوست دارم. اصولا حس خوبی به انسان می‌دهد، یک احساس درونی خوب و فکر می‌کنم در هیچ کاری این احساس وجود ندارد جز در این‌گونه کارها.
احتشام که از مشتریان همیشگی برپایی جشنواره‌های خیریه است و تاکنون توانسته بیش از 140‌میلیون تومان کمک‌های نقدی و 20‌میلیون تومان کمک‌های غیرنقدی را جمع‌آوری کرده و به جمعیت هلال‌احمر اهدا کند، اظهار می‌کند: جشنواره خیریه فروش غذا دو حسن دارد: یکی این‌که مردم بشدت از آن استقبال می‌کنند و دوم این‌که در یک زمان کم، پول خوبی برای کمک به بیماران صعب‌العلاج و کارهای خیر دیگر جمع می‌شود. در جشنواره حس خوبی هم وجود دارد؛ این‌که مردم همه دست به دست هم می‌دهند و برای کمک به همنوع از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند.
او ‌که در این سه‌ سال بارها بی‌مهری دیده و ملامت شده است، درباره ادامه راه می‌گوید: کاری که انسان برای خدا صادقانه انجام می‌دهد، هم در سختی‌هایش و هم در شادی‌هایش باید حضور داشته باشد و با یک باد مخالف از راه به در نشود. به ‌هر حال یک «خنده» بچه‌های سرطانی و یا گفتن «خدا خیرت بدهد» به انسان، ارزش همه سختی‌ها را دارد.

در میان داوطلبان کسانی دیگر هم هستند که شاید در کسوت پزشکی باشند لکن عاشق‌اند؛ عاشق مردم؛ عاشق کمک به مردم و می‌دانیم که سبب عشق به مردم، عشق به خداست! بارها پزشکان و پیراپزشکان داوطلبی را دیده یا شنیده‌ایم که در کاروان‌های سلامت، لبخند یک بیمار نیازمند را به هزاران اسکناس رنگ رنگ ترجیح داده و از فضای آرام و به دور از دغدغه مطب فاصله گرفته و به بوی کاه و دیوار گلین و لباس‌های ساده یک روستایی دل بسته‌اند. پای صحبتشان که بنشینی، از صمیم جان آواز عشق و عاشقی سر می‌دهند و از ساحل نجات این خدمت می‌گویند: آنات کمک به دیگران آن‌قدر دل‌انگیز است که سرشاری آن برای یک پزشک همیشگی است، وقتی به درد یک بیمار توجه کنی و او را نجات دهی، انگار پرواز می‌کنی، گویی روی ابرها راه می‌روی، سبک می‌شوی؛ سبکبال. هنگامی که کسی در حال مرگ است و به او کمک می‌کنی، انگار خودت هم متولد می‌شوی و یک داوطلب واقعی، هیچ‌وقت از کمک به دیگران دست برنمی‌دارد. حتی اگر انگشت کسی دچار جراحت یا شکسته شده باشد و تو آن را پانسمان کنی، واقعا لذت می‌بری. احساس پاکی می‌کنی و این حس با هیچ حسی قابل مقایسه نیست. دکتر رحیم سبحانی یکی از پزشکان داوطلب هلال‌احمر خوزستان که سال‌ها در خدمت به بیماران نیازمند، پابه‌پای داوطلبان این مرز و بوم گام برداشته، درباره انگیزه خود از انتخاب این راه می‌گوید: دیدن مردم محروم و بیمار در اقصی‌نقاط ایران به‌ویژه استان خوزستان، همواره بر جانم شرر می‌زند و هنگامی آرام می‌شوم که به کمک مردم محروم می‌شتابم و احساس می‌کنم این ویزیت رایگان، زکات علمی است که خدای بزرگ به من ارزانی داشته است. دکتر سبحانی که در طرح‌هایی از قبیل تونل سلامت، داوطلب‌یار امدادونجات، عاشورا و اربعین حسینی شرکت فعال داشته است، بیان می‌کند: کاروان سلامت به‌عنوان یک کاروان اهدای مهربانی، یکی از بهترین کارهایی است که در عین حرفه‌ای بودن، می‌تواند به‌عنوان یک حرکت جهادی محسوب شود. در این کاروان‌ها احساس رضایت وجود دارد. انسان به انسان بودنش افتخار می‌کند و این حس خوب خدمت است که در اعماق جان ما نشسته و ما را به سوی فلاح و رستگاری رهنمون می‌کند.

 


تعداد بازدید :  374