شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي طنزنویس [email protected]

من تا حالا فکر می‌کردم همیشه باید در ذهن موضوعاتی داشت که اگر فردا روزی سردبیر یا مدیرمسئول دقیقه نودوشش گفتند در شرایط حساس کنونی نمی‌شود این مطلبت را چاپ کنیم، آن را از توبره ذهنم بیرون بیاورم. یکی از این موضوعات سوت بلبلی بود. اما خب، گویا در این کشور فقط سوت بلبلی سیاسی نشده بود که دیروز آن هم شد. احتمالا از امروز طنز نوشتن در مورد سوت بلبلی هم به فهرست موارد ممنوعه اضافه می‌شود. بدبختی‌اش این است که از این به بعد اگر در کوچه هم سوت بلبلی بزنی احتمالا پشت سرت خواهند گفت فلانی اصولگراست. یعنی تشخیص بین اصولگرایی و اصلاح‌طلبی شاید به‌زودی از نحوه سوت زدن طرفداران دو طیف اتفاق بیفتد و این یعنی فیلتر. می‌بینید نداشتن نظام فیلترینگ چقدر بد است؟ خدا خیرش بدهد وزیر ارتباطات را که شب و روز نشسته روی نظام غیرهمسان‌سازی فیلترینگ کار کرده که ما بعد از عملیاتی شدنش بفهمیم در چه رده و دسته‌ای قرار می‌گیریم که براساس آن بتوانیم در موتورهای جست‌وجو دنبال چیزهای مورد علاقه‌مان بگردیم؛ مثلا اگر من دنبال میزان حق بیکاری پرداختی به بیکاران اروپایی و مقایسه آن با وضع خودمان در ایران باشم، اول باید ثبت نام کنم تا دوستان ببینند هدف من از این جست‌وجو چیست؟
حالا چرا دارم هی از این شاخه به آن شاخه می‌پرم؟ این کار را می‌کنم تا سردبیر محترم رد مرا گم کند و نتواند بفهمد موضوع اصلی مورد بحثم چیست که فرمان حذف را صادر کند؛ مثلا الان می‌خواهم در مورد یک شهروند ساکن در آلمان با شما صحبت کنم. این فرد آلمانی در صورتی که از کار بیکار شود، حدود 60درصد حقوق پایه‌اش را به‌عنوان بیمه بیکاری دریافت خواهد کرد. با وضع میزان دریافتی پرسنل در آلمان می‌شود گفت یک بیکار آلمانی حداقل ‌هزار یورو در ماه عایدی خواهد داشت که به پول ما می‌شود به عبارتی بیش از پنج‌میلیون تومان در ماه. حالا یک مهندس ایرانی را درنظر بگیرید که حدود دو‌میلیون تومان حقوق می‌گیرد. اگر این مهندس کارش را رها کند و 220هزار تومان عوارض خروج از کشور را هم پرداخت کند و برود تو اروپا عنرعنر برای خودش راه برود چه می‌شود؟ دو دو تا چهارتاست دیگر. بدون این‌که کار کند مایه بیشتری گیرش می‌آید. حالا شهروند آلمانی این همه خوشبختی که محاله را مدیون چه کسی است؟ مرهون دولت مرکل است؟ نخیر. ما کِی برای دولت‌های فرنگی تبلیغ کرده‌ایم که این بار دوم‌مان باشد؟ زیاد به خودتان فشار نیاورید. شهروندان اروپایی اعم از آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و... حتی شهروندان آمریکا و کانادا، همه و همه مدیون بهمنی هستند. معرف حضورتان هست؛ رئیس‌کل بانک مرکزی در دولت احمدی‌نژاد. ایشان فرموده‌اند‌ سال 2008 که آمریکا و اروپا به رکود اقتصادی برخورد کردند، از ما دعوت نمودند به آنها طرح بدهیم. با طرح ما، این کشورها از رکود خارج شدند.
البته برای من چند سوال پیش آمده که چون جا زیاد آورده‌ام تنها به منظور پرکردن یک ستون طنز مطرحش می‌کنم. این‌که فرموده‌اند از ما دعوت کردند، منظورشان از ما دقیقا کیست؟ و این‌که خارج کردن آمریکا از بحران آیا کاری بوده که به نفع ما باشد؟ و روش اجرایی اروپا آیا براساس «ادب از که آموختی از بی‌ادبان» بوده؟ یعنی هرچه گفته‌اید عکسش را اجرا کرده‌اند؟ و سوال آخر هم این‌که شما که لالایی بلدی پس چرا ما سال‌هاست خوابمان نمی‌برد؟ یعنی طرحی که به آمریکا رواست به خانه حرام است؟