شماره ۱۲۹۲ | ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۱ آذر
صفحه را ببند
از هر دری سخنی

قهرمان دهکده
در زمان‌های بسیار دور سنگ‌تراشی صورت جذاب جوانی شجاع را روی صخره‌ای بر فراز دهكده‌ای نقش كرده بود. اهالی دهكده از ته دل باور داشتند روزی جوانی به دهكده‌ آن‌ها خواهد آمد كه درست شبیه همان صورت كنده‌ شده بر سنگ است. به باور آن‌ها آن جوان، قهرمانی است كه رهبری مردم را به عهده خواهد گرفت. یكی از نوجوانان روستا این داستان را می‌دانست. هر روز صبح از كوه بالا می‌رفت و با فروتنی و احترام به آن صورت می‌نگریست. او كم‌كم تمام جزییات آن چهره را به خاطر سپرد و كاملاً شیفته‌‌اش شد. صورت الهام‌بخش او شد، تا حدی كه آرزو می‌كرد خودش نیز به استواری و جذابیت آن چهره باشد. عاقبت روزی یک سیل بنیان‌کن که خطر بزرگی برای مردم به حساب می‌آمد از کوه‌ها روان شد و به سمت دهکده آمد. اهالی نمی‌دانستند چه باید بكنند. اما نوجوان كه حالا دیگر جوان برومندی شده بود، راه‌حلی به ذهنش رسید، او مردم را راهنمایی کرد تا برابر سیل یک سد بسازند. مردم به دنبال او راه افتادند و به راهنمایی جوان خطر را برطرف كردند. ناگهان پیرزنی خردمند به صورت كنده شده بر سنگ اشاره كرد و فریاد كشید: «نگاه كنید! جوانی كه ما را رهبری كرد، درست شبیه تصویر كنده شده بر كوه است!»
عجله در کار
مرد جوانی به نزد شمشیرباز مشهوری رفت تا تعلیم ببیند. از او پرسید: «اگر به درستی كوشا باشم، چند سال وقت لازم است تا به مقام استادی برسم؟» شمشیرباز پاسخ داد: «تمامی عمرت!» مرد جوان گفت: «نمی‌توانم اینقدر صبر كنم، اگر خود را تحت شرایط دشواری قرار دهم، اگر کاملاً فرمانبردارت باشم، چه اندازه وقت لازم خواهم داشت؟» شمشیرباز جواب داد: «شاید 10 سال.» مرد جوان دوباره پرسید: «اگر سخت‌تر از آنچه گفتم كار كنم، چه اندازه وقت لازم خواهد بود؟» شمشیرباز گفت: «شاید 30 سال!» مرد با تعجب پرسید: «قبلاً گفتی 10 سال، حالا می‌گویی 30 سال! با این حال حاضرم هرگونه محرومیتی را تحمل كنم تا هرچه زودتر این هنر را فرا بگیرم. در این صورت چقدر وقت می‌برد؟» استاد شمشیرباز پاسخ داد: «در این‌صورت شاید 70 سال! تو خیلی عجله داری و عجله باعث می‌شود زمان یادگیری افزایش یابد!»


تعداد بازدید :  400